تکبیر ملت؛ آیا حکومت فرصت محبوبشدن دارد؟
شبی که باشندگان هرات شعار دادند، هرات در وضعیت بد جنگی قرار داشت. هر ساعت سرنوشتساز بود. آنها در پی شجاعتی پس از ترس و ناامیدی، همصدا باهم شعار الله اکبر را فریاد کردند. شعار الله اکبر در هرات دو پیام واضح داشت: نخست اینکه مردم برای ایستادگی و مقابله، جدی شده بودند و این جدیت پیش از آنکه به معنای وفاداری حکومت بوده باشد، بیزاری و نفرت مردم از طالبان بود. دوم اینکه باشندههای هرات با صدای رسا به طالبان این پیام را رساندند که آنها مرجعیت خشونتبار دینی طالبان را نمیپذیرند و در مقابل آن مقاومت میکنند.
شعارهای جمعی که با هیجان ویژه همراه است، به بیرون از هرات نیز راه یافت. در کابل، با فراخوان پشتیبانی از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، چهارشنبه شب هفته گذشته مردم از پشت بامها و روی سرکها، با هم فریاد الله اکبر را سر دادند. شعارها در کابل و شماری دیگر ولایات کشور، واکنشی در مقابل طالبان بود.
گروه طالبان در چند ماه اخیر، همزمان با تشدید حملاتشان بر ولسوالیها، شهرها و بندرهای کشور، کمپاین تبلیغاتی شدید را به نفع خودشان راه انداختهاند. آنها خود را به درودیوار میکوبند و تقلا میکنند تا خود را یک گروه ملی، اسلامی و عدالتطلب معرفی کنند؛ اما آنچه عملاً انجام میدهند و مردم شاهد آن است، تفاوت بسیار با ادعاهای کاذب این گروه دارد. در این اواخر شهروندان کشور بیشتر با جنبه تبلیغاتی جنگ و سیاست طالبان آشنا شدهاند.
فراخوان الله اکبر در کابل زیاد تبلیغ نشد؛ اما باشندگان این شهر بیشتر از آنچه انتظار میرفت، در شعار دادن و حمایت از نیروهای امنیتی شرکت کرده بودند. کسانی که به این فراخوان لبیک گفته بودند، عمدتاً جوانان بودند. باید توجه داشت که این گروه سنی، در عین حال که فعالاند، افرادی به ندرت در میانشان یافت میشود که داعیهدار مرجع دینی باشد. طالب دقیقاً از همین نکته استفاده میکند. با ادعای دینمحوری و به کمک سازمانهای استخبارات کشورها، جوانان بیسواد و یا کمسواد را اجیر کرده و به طرف مرگ و گلوله سوق میدهند. درنهایت جنگجویان این گروه یا بازداشت و یا کشته میشوند.
طالبان تندرو که یک گروهاند، هرگز توان حمایت مالی از خانوادههای کشتهشده خود را ندارند. تنها با مرجعیت کاذب دینی، جنگجویانشان و اعضای خانوادههای آنها را بهسوی تباهی سوق داده و آنها را تسکین میدهند.
جای تعجب نیست که چرا جنگجویان طالب همه جوانان روستایی و یا خارجی استند. دلیلش این است که آنها جنگجویان خارجی را بهکمک استخبارات برخی کشورهای همسایه اجیر میکنند و روستاییان داخلی را با استفاده ابزاری از دین. اما در شهرها که در 20 سال اخیر جوانان بیشتر از پیش با سوادتر شدهاند، زیر بار طالبان نمیروند. نهتنها که طالبان را بد میبینند، بل در مقابله با آنها تلاش میکنند. شعارهای الله اکبر شب چهارشنبه در چنین زمینهای توسط باشندگان شهرهای کابل، کندز، کندهار و… فریاد شد.
فریادهای الله اکبر از هرات تا کابل بسیار متفاوت است. آنجا شروع شد؛ آنهم در شرایط حساس جنگی. در کابل، اما بدور از صدای تفنگ و جنگ، مردم با الهام از فریادهای مردمی در هرات شعار دادند.
نکته را که نباید فراموش کرد، این است که «الله اکبر» یک شعار دینی-اسلامی است. بنیاد این شعار، مسجد است. اما شب چهارشنبه از بلندگوی هیچ مسجدی علیه طالبان و به حمایت از نیروهای امنیتی صدای الله اکبر بلند نشد. این به این معناست که تحول عظیمی در میان جوانان خلق شدهاست. جوانان آگاه این سرزمین با آنکه خود را مسلمان میدانند، اما مرجعیت دینی طالبان را نه تنها قبول ندارند، بل در مقابل آن مبارزه میکنند. همچنان آنها به سنت استفاده سیاسی از دین «نه» گفتند. اگر غیر این میبود، صدای الله اکبر از بلندگوهای بسیاری از مساجد بلند میشد. این یک پهلوی واقعیت شعارهای الله اکبر است. پهلوی دیگرش، محبوبیت نیروهای نظامی کشور در دل شهروندان است.
شاید بهندرت افرادی در این خاک زندگی کنند که محبوبیت نیروهای نظامی دفاعی در دلشان شکل نگرفته باشد. این نیروها، به هر میزانی که موفقیت بیشتری کسب کنند، به همان میزان در دل شهروندان محبوب میشوند. با وجود اینکه در ماههای اخیر نیروهای امنیتی کنترول شمار زیادی از ولسوالیها را از دست دادند؛ اما «الله اکبر»های شب چهارشنبه نشان داد که این نیروهای در دل شهروندان محبوباند؛ هرچند مردم دل خوشی از مسوولان شورای امنیت ملی و اداره امور ندارند.
در مقابل، واکنش طالبان به الله اکبر شهروندان نشان داد که این گروه هنوز در آسمان دین، غیر از خون و خشونت چیزی نمیبینند و تعبیر آنها از دین، به شکل وحشتناکی گرایش به ویرانی و کشتن هموطنانشان دارد. این تعبیر دینی را هیچ گروهی داخلی نمیتواند توجیه کند، غیر از سازمان استخبارات کشورهای مانند پاکستان. روایت آنها، روایت انحصار از راه خشونت است. آنها نشان دادند که حتا دین را در انحصار تنگنظرانه خود میبینند.
حکومت باید دانسته باشد که شهروندان در قبال نیروهای امنیتی، نظام و دستآوردهایشان حساساند و اگر روند سالم دولتداری در قالب نظام جمهوری طوری رعایت شود که همه خود را در آن ببینند و به جای افراد فاسد و بیکفایت، افراد باکفایت و چهرههایی که از متن همین مردماند را ببینند، آنها نیز در دل مردم محبوب خواهند شد. آن وقت است که شاهد شکست و شرمساری گروههای تندروی خواهیم بود که حتا دین را در انحصار خود میدانند.
دکتور کریمی