بازگشت طالبان با چوکی گازدار
نویسنده: بهادرا کومار/ منبع: اندین پنچ لاین
مترجم: رسول رحیم
وزارت خارجه ایالات متحد امریکا شب گذشته با تاخیر اعتراف کرد که نخستین مذاکرات رویاروی مقامات امریکایی با طالبان از زمان تغییر رژیم در کابل بدینسو در اخیر هفته در دوحه برگزار میشود.
برای چنین انکشافی برنامهگذاری زیادی صورت گرفته بود. انتونی بلینکن؛ وزیر خارجه ایالات متحد امریکا تهدید نموده بود که واشنگتن طالبان را به یک «مطرود» تبدیل خواهد نمود، اما در حقیقت حالا برعکس آن اتفاق میافتد.
ظرفیت ایالات متحد امریکا که در سیاستهایش که یک برگشت «یو مانند»(U) را انجام دهد، نهایت زیاد است اما آنچه اتفاق افتاده، صاف، ساده و نفسگیر میباشد.
زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه پیشین ایالات متحد امریکا از این هیئت مذاکرات بیرون گذاشته شده است. به عوض وی «تام وست» معاونش این تیم را ریاست میکند. تام وست در امور سیاست آسیای جنوبی (به شمول هند) دارای تجارب عمیق است و در شورای امنیت ملی امریکا کار کرده است. همچنان در هنگامی که جو بایدن معاون رییسجمهور بود، مشاور وی بوده است.
نکته مهم اینکه تام وست هنگامی که ویلیام برنس رییس «سی آی ای» ریاست اتاق فکر «کارنگی» را به عهده داشت، وی دستیار این موسسه بوده است. بنابراین، سی آی ای در عمل (به صورت دوفکتو) اداره این مذاکرات با طالبان را در دست دارد. این یک تابلوی راهنما برای برای نقشه راه اداره بایدن است.
همه پروسه دوحه برای آن راهاندازی شده بود تا یک هدف؛ یعنی توافق طالبان را برای یک حضوراستخباراتی بیپایان ایالات متحد امریکا در افغانستان را تامین نماید. در عوض اداره ترمپ تعویض اشرف غنی با یک حکومت موقت تحت رهبری طالبان را پیشکش مینمود، اما در یک معامله چنین مخفی و ظریف همیشه «لغزشی بین لب و پیاله» وجود میداشته باشد.
و چنین چیزی اتفاق افتاد.غنی با حمایت هند با آن مخالفت کرد، ایالات متحد امریکا نتوانست به وعدهاش برای آزادی هزاران زندانی طالبان وفا کند، طالبان انتقام آن را با رد آتشبس کشیدند و سرانجام بایدن صبرش را از دست داد، سربازان را بیرون کشید و پایان «جنگ ابدی» را اعلان کرد. بقیه همه تاریخ است.
اکنون ایالات متحد امریکا رشتهها را جمع کرده است. از قضا عرشه پاک شده است؛ رژیم غنی صاف و ساده از درون انفجار کرده است، طالبان بدون شلیک یک مرمی کابل را گرفتهاند، اشغال خارجی در افغانستان پایان یافته و حکومت موقت واقعا به وجود آمده است. پیشبینیهای آخرزمانی در مورد «مقاومت» و «جنگ داخلی» از میان رفته است.
اما در حقیقت دو مشکل وجود دارد، یکی اینکه طالبان فاقد مهارت و کادرها برای اداره حکومت میباشند و دوم اینکه در خزانه دولت پولی وجود ندارد. واشنگتن این نیروهای بالقوه (پوتانسیل) در حال ظهور را پیمایش کرده و از آن استفاده نمود تا طرح بازگشت به مرکز را بریزد. طالبان کنترول کشور را در دست دارند، اما نمیتوانند حکومت کنند و فاقد مشروعیت میباشند.
اکنون دیده میشود که جنزدایی از طالبان چنان عادی و نظاممند بوده است که راز مهم تاکنون همانا طرف مذاکره عملگرا بودن آنها میباشد. در هفته گذشته یک عکس نمادین نشان میداد که طالبان از آن مغارههای بتهای بامیان در مقابل خرابکاری حفاظت میکنند که در انتظار آن میباشند تا یک هیئت باستانشناسی فرانسهای برای احیای این میراث فرهنگی بدانجا بیاید.
دستگاه استخبارات ایالات متحد امریکا یک ارزیابی بسیار خوب از نقاط قوت و ضعف رهبری طالبان و به طور خاص شبکه حقانی دارد. سفر اعلامنشده برنس به کابل برای ملاقات با ملا برادر با توجه به پسمنظر وضع آشفته میدان هوایی کابل اعتراف به اعتماد کامل «لانگلی» (مرکز سی آی ای) را به این نشان میدهد که معامله با طالبان همیشه ممکن است.
بنابراین، پس از یک دوره نهایت کوتاه «سرد شدن» که دقیقا شش هفته را در بر گرفت، ایالات متحد امریکا دوباره به معاملهاش برمیگردد. این بار سی آی ای، با توجه به سوظن در مورد نقش خلیلزاد (که توسط ترمپ منسوب شده بود)، نقش عملی را به عهده خواهد گرفت.
طی هفتههای اخیر، اداره بایدن بسته مالی هنگفتی را با هدف تزریق پول به اقتصاد افغانستان و تقویت آن برای جلوگیری از سقوط تأمین کرده است. در حقیقت، واشنگتن یک راه حل حیاتی برای طالبان پیشکش مینماید.
نکته در آن است که روسیه و چین مشت بستهاند، ایران شکستخورده است و در هیچ یک از آنها اراده سیاسی و یا آن ظرفیتی برای حمایت از اقتصاد افغانستان وجود ندارد که تنها ایالات متحد امریکا از عهده آن برآمده میتواند. طالبان از آن آگاهاند که برگشت موسسات مالی بینالمللی و ملل متحد ضرورت انصرافناپذیر زمان است و واشنگتن کلید آن را در دست دارد. بنابراین، چشمانداز چنان است که استراتراتژی دوباره پینهشدۀ ایالات متحد امریکا کارساز خواهد بود.
یک عامل مثبت بزرگ این است که پاکستان با اشتیاق از تعامل مجدد ایالات متحد امریکا با طالبان حمایت میکند. این نکته قابل درک میباشد که تغییرات اخیر در دستگاه استخباراتی «آی اس آی» پاکستان به طور قابل ملاحظهای جناح «معتدل» طالبان را تقویت میکند.
آن نشست ویژه شورای امنیت ملی پاکستان که روز جمعه عمران خان در اسلامآباد برگزار نمود، تعامل مجدد ایالات متحد امریکا و طالبان را مورد غور قرار داد و هیئت خاصی را برای همآهنگسازی مسائل مربوط به افغانستان در طی دوران پیش رو تعیین نمود.
در اعلامیه شورای امنیت ملی پاکستان گفته میشود که عمران خان «دستور ایجاد یک سلول اختصاصی برای همنوا گردانیدن جریانهای مختلف تلاش در مورد افغانستان از طریق حکومت را، به شمول همآهنگی بینالمللی برای کمکهای انساندوستانه و مدیریت موثر مرز برای جلوگیری از کدام سرازیر شدن منفی به پاکستان داده است.»
شاید برای نخستین بار پس از چهل سال یک راهیافت فراگیر و «همه حکومتی» در پاکستان صورت میگیرد. این امر میتواند نقش رهبری عمران خان را تقویت کند.
در هفتههای اخیر عمران خان شخصا با جامعه بینالمللی -به ویژه واشنگتن- وساطت نموده و آنها را ترغیب میکرده است که با رژیم طالبان داخل تعامل شوند، آنها را به رسمیت بشناسند و کمکهای انکشافیشان را از سر گیرند. بدین ترتیب چشمانداز برای موفقیت در کار را بهبود بخشند.
سختکوشی وی با موفقیت همراه شد. در حالی که مساله به رسمیت شناختن مربوط به پاسخگویی طالبان به تقاضاهای گستردهتر ایالات متحد امریکا میباشد، واشنگتن در حال آماده شدن برای تهیه کمک برای جلوگیری از بحران انسانی در افغانستان میباشد.
مطمئنا عمران خان از گفتگوهای این اخیر هفته در دوحه حمایت میکند. در نشست شورای امنیت ملی تاکید شده که «اهمیت همآهنگی بینالمللی در قسمت تعامل سازنده سیاسی و اقتصادی با حکومت موقت افغانستان نیز مورد توجه قرار گرفت.»
مساله قابل توجه این است که سارا چارلز یک دستیار قدیمی موسسه انکشاف بینالمللی ایالات متحد امریکا(USAID) که قبلا بین سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۷ عضو شورای امنیت ملی ایالات متحد امریکا نیز بوده است و تجارب متعددی در مسائل مهاجران، فقرزدایی، اهداف انکشافی پایدار، نقش بانکهای انکشافی چندجانبه و غیره دارد، جزیی از تیم مذاکره با وزرای طالبان در این اخیر هفته در دوحه میباشد.
ریاست هیئت طالبان را امیر خان متقی؛ وزیر خارجه سرپرست دارد و اعضای این هیئت عبارتاند از خیرالله خیرخواه؛ عضو ارشد شورا و وزیر اطلاعات و فرهنگ، ملا عبدالحق واثق؛ رییس عمومی استخبارات، مولوی نورجلال؛ معاون وزارت داخله (معاون سراجالدین حقانی)، صبغتالله دلاور عضو ارشد تیم مذاکرهکننده در دوحه و حاجی محمد ادریس؛ رییس سرپرست بانک مرکزی افغانستان.
با توجه به ترکیب دو هیئت، میتوان انتظار داشت تا گفتگوهای بسیار اساسی صورت بگیرد و توپ برای یک تعامل جامع ایالات متحد امریکا با مقامات طالبان در کابل لول بخورد. مطمئنا یک نقطه عطف استراتژیک فرا رسیده است.