ترورهای هدفمند؛ ابزار امتیازگیری
فردوس فرامرز، سخنگوی پولیس کابل میگوید که روز (یکشنبه ۲۸ جدی) حوالی ساعت هشت و نیم صبح، در ناحیه دهم شهر در منطقه سرک دهم تایمنی، دو قاضی زن توسط افراد ناشناس کشته و یک نفر دیگر مجروح شده است.
این خبر کوتاه اما بسیار تکاندهنده بود. در چند هفته اخیر اینگونه خبرها جزو اخبار تیتر اول رسانه های داخلی و بینالمللی شده است.
براساس گزارش بی بی سی از سال ۱۳۸۵ به این سو ۱۳۶دادستان در «رویدادهای تروریستی و جنایی» در کشور کشته شدهاند که از این میان ۱۱نفر آنها تنها در جریان سال جاری ترور شدهاند.
حوادثی از این دست نشان میدهد که ناامنی مسالهیی حاد در جامعه است، اما نکتهیی که حایز اهمیت است افزایش ترور ماموران دولتی، خبرنگاران و فعالین مدنی در زمانیست که مذاکرات صلح میان دولت و گروه طالبان در دوحه در حال پیگیری است.
طالبان به عنوان گروهی که با استفاده از ابزار خشونت همواره سعی کرده دولت را تحت فشار قرار دهد، در این گونه حوادث به عنوان مسوول درجه اول شناخته میشود؛ اما مساله آنجاست که این ترورها به چه هدفی صورت میگیرد؟ آیا این حوادث با مذاکرات صلح در ارتباط است؟
اگر نگاهی به پیآمدهای این گونه حوادث داشته باشیم متوجه خواهیم شد که این ترورهای هدفمند نشانه گرفتن اقتدار دولت است. به نظر میرسد که افرادی که پشت این گونه ترورها هستند وجهۀ دولت را هدف قرار داده و میخواهند اعتبار دولت را زیر سوال ببرند؛ هدفی که طالبان به دنبال آن است تا از طریق آن جایگاه مردمی دولت را تحت شعاع قرار دهد.
از سوی دیگر اینگونه ترورها با هدف امتیازگیری بر سر میز مذاکره توسط طالبان نیز تلقی میگردد.
دولت در میز مذاکره بارها از مواضع خود با صراحت دفاع کرده و این مواضع را شامل دستآوردهای دو دهه اخیر و نظام مردمسالار میداند. مسالهیی که طرف طالبان با آن مخالفت ورزیده و دیدگاه خود را در خصوص نظام سیاسی مطرح کرده است. چیزی که مبرهن است اینکه طالبان نمیخواهد از مواضع خود عقبنشینی کند و با افزایش ناامنیها میخواهد تا طرف دولت را مجبور سازد که با شرایط طالبان موافقت کند.
ترور دو قاضی زن، نشان از آن دارد که طالبان با حقوق زن هیچ میانهیی ندارد، هدف قرار دادن آنها در واقع این پیام را نیز مخابره میکند که امارات طالبانی با نقش پررنگ زنان در جامعه به خصوص در قوه قضاییه سخت مخالف است.
دولت نیز با آگاهی از آن، نگران از بین رفتن همین دستآوردهای نظام جمهوریت است و در مقابل طالبان ایستاده است. مردم نیز دوران تاریک حکومت طالبان را به یاد دارند و نیک میدانند که طالبان حضور زنان در جامعه و ایفای نقش مختلف در ساختار حکومت را نمیپذیرند.
بالاخره میتوان گفت اینگونه ترورها عدم صداقت طالبان را نشان میدهد زیرا که اگر واقعا آنها به صلح باور دارند باید در گام اول خشونت را کاهش داده و آتشبس سرتاسری اعلام کنند. موردی که دولت بارها بر سر آن پا فشاری کرده است.
سهیل غوری