مقاله

شهرهای افغانستان و فرهنگ شهرنشینی

فرهنگ از جمله مظاهر تمدن هر ملت است که سابقه‌یی به بلندای تاریخ دارد. انسآن‌ها روزگاری دور یک‌جانشینی را تجربه کردند وآنگاه دانستند ناگزیرند آنچه را برای سکونت می‌آفرینند کنار هم بگذارند و در آن حضور یابند. فرهنگ آن چیزی است که مردم با آن زندگی می‌کنند. فرهنگ ازآنِ مردم است. هر منطقه از هر کشوری می‌تواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد . شکل و سازمان فضایی یک شهر به شدت تحت تاثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. امروزه مناظر شهر‌ها فاقد چنین هویتی‌اند. نگاهی به نمای شهرهای‌مان آنچه این موضوع را تایید می‌کند.
موضوع فرهنگ شهرنشینی، مساله‌یست که کمتر شهرهای امروزی جامعه را می‌توان یافت که از نبود یا کمبود آن رنج نبرد. اثرات منفی جنگ در کشور و همچنین توسعه ناهماهنگ شهری در دهه‌های اخیر باعث نوعی از هم گسیختگی در بافت و شکل منظر شهری شده است.

فرهنگ شهرنشینی چیست؟
منظور از فرهنگ شهری بخشی ویژه از فرهنگ عمومی جامعه شهری است که به طورمستقیم با بر نامه‌ریزی شهری ومدیریت شهری ارتباط پیدا می‌کند. بنابراین می‌توان آن را چنین تعریف کرد: فرهنگ شهری بخش مستقل ازفرهنگ اجتماعی عمومی است که در کناربرنامه‌های عمومی فرهنگی و آموزشی مورد شناسایی سامان‌دهی وهدایت قرارمی گیرد؛ چرا که کمیت وکیفیت آن نقش موثری در بهبود زندگی شهری وبه‌طور خاص غنای توسعه فرهنگی دارد. همچنین هرگونه اختلال در آن، به اختلال کل حیات شهری منجر می‌شود. از طرف دیگر به دلیل رشد سریع وناموزون جوامع توسعه‌نیافته هنوز این فرهنگ شهری درشهرهایی مثل شهرهای افغانستان انسجام و قوام پیدا نکرده و یا انواع ناهماهنگی وعدم کارایی روبه‌رو می‌باشد.

وضعیت فرهنگی شهرهای ما
عقب‌ماندگی فرهنگ شهری را در خیابآن‌های شهر به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. راه رفتن در وسط سرک که محل عبور وسایط نقلیه است؛ خود نشانه عدم سازگاری اخلاق مردم این کشور با فرهنگ شهری‌ست و رفتارمنطقی را که برای فرهنگ شهری ضرور است به درستی نیاموخته‌اند. تقسیم‌بندی اقشار مختلف مردم با منشاء قومی، زبانی، جغرافیایی و شیوه زندگی متفاوت در بستر شهر نوعی موزاییک انسانی ناموزون پدید آورده که رسیدن به احساس همدلی، همبستگی و هم‌شهری بودن را دشوار کرده است. در طول چند دهه گدشته نه تنها برای این ناهماهنگی فرهنگی چاره‌یی اندیشیده نشده بل شدت هم پیدا کرده است. اینک با رشد آپارتمان‌سازی درشهر و توسعه تاسیسات و تجهیزات جدید مثل میدان هوایی، پل‌های هوایی، ورزشگاه‌ها، ارتباط از راه دور، دیش آنتن، فروشگاه‌های بزرگ، افزایش انواع موتر شیوه زندگی ما درشهرها بسیار پیچیده‌تر و در نتیجه رفتارهای فرهنگی شهرنشینان بسیارمتنوع‌تر، ناموزون‌تر و نابهنجارتر شده است.
درحال حاضر فضا‌های شهرما آیینه تمام نمای این پس‌افتادگی فرهنگی است. انواع کالاها و وسایل جدید در زندگی روزمره مردم شهرنشین رخنه کرده ولی هنوز آداب و رفتار استفاده از آن‌ها پدید نیامده است. سرک‌ها به میدان جنگ آدم‌ها و موترها تبدیل شده است. موترسواردر پیاده‌رو می‌راند، پیاده از جاده عبور می‌کند. کوچه و سرک به پارکینگ تبدیل شده است. پسمانده‌ها رادر جوی آب می‌ریزند، در پارکینگ و سرک فوتبال بازی می‌کند، دست فروشان پیاده رو را مسدود می‌کنند، غذای سنتی در کوچه‌ها فروخته می‌شود و ده‌ها پدیده عجیب وغریب دیگر.
حقیقت این است که در فرهنگ کهن ما ارزش‌ها، هنجارها ونهاد‌های بسیار باارزشی وجود دارد ولی در برابر هجوم ارزش‌ها، هنجارها و نهاد‌های جدید تا حدود زیادی کارآیی‌شان را از دست داده‌اند واز این رو نیاز به بازشناسی، اصلاح و تکمیل دارند.
در فرهنگ ملی و دینی ما به توجه به کودکان، احترام به بزرگ‌سالان، کمک به ناتوانان، حق همسایه، صرفه‌جویی، حفظ درختان باور دارند ولی در زندگی روزمره اکثریت آن نادیده گرفته می‌شوند، به این دلیل که ساختار فرهنگی ما به‌هم‌ریخته است وعناصر آن با یکدیگرهماهنگی ندارند. در نتیجه با سادگی فراوان با رانندگی بد، مصرف دخانیات، آلوده کردن پارک و سرک، هارن کردن بیجا، استفاده نادرست از تلیفون و عدم رعایت نوبت در صف روبرو می‌شویم.
همچنان حقوق کودکان کهن‌سالان و همه شهروندان را نادیده می‌گیریم، هوا، آب و خاک را آلوده می‌سازیم و زندگی را برای خود ودیگران تلخ و سیاه می‌کنیم و گاه در درون خود می‌نالیم که عجب روزگار بدی شده است!
در نهایت برای تغیرمثبت فرهنگ شهری بیشترین مسوولیت برعهده نهاد‌های مراکز آموزشی، مدیریت شهری و شوراها، روشنگران افکار عمومی، رسانه‌های جمعی، هنرمندان و تشکل‌های مردمی است تا این وضعیت آشفته را تغییر دهند.
سحر محمود؛ کارشناس پلان‌ریزی شهری

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا