دشت قرهباغ، قربانگاه مسافران بیگناه
محمدرضا نعیمی
در روزهای گذشته، وقتی خبر کشف اجساد چند مسافر در دشت قرهباغ را در ولایت غزنی شنیدم، طنین ضجههای دوسال پیش مادران چند مسافر بیگناه از زادگاهم “گلکوه” در گوشهایم تازه شدند.
مادران بومان، شعبان و چند مسافری که در ولسوالی و در چند قدمی ساختمانی که مقر حکومت محلی پیشین بود به دست یک مسلح سنگدل ناشناس کشته شدند. با خواندن این خبر، چهره دخترمعصوم و کودک بومان در پیش چشمانم تکرار شد که چگونه شلیکهای مکرر یک قاتل جانی را بر پیکر پدرش شاهد بوده و تا کنون نیز شوک آن لحظه وحشتناک مرتب بر او حمله ور میشود.
بومان هیچ گناهی نداشت و از بام تا شام با راندن واسطه مسافربری نوع تونس خود، به دنبال لقمه نانی حلال برای فرزندانش بود. آن روز نیز حامل کسانی بود که از مرکز شهر به سمت زادگاهشان برای شرکت در یک مراسم عروسی رهسپار بودند. مردی که سوار بر موترسایکل بوده، موتر حامل این مسافران را توقف داده و بدون هیچ پرسشی، سلاح کمریاش را بیرون کشیده، هفت مرمی درون سلاح را شلیک میکند که در نتیجه سه نفر بهشمول راننده کشته و سایر سرنشینان نیز زخمهای سطحی و عمیق میبینند.
ولسوالی قرهباغ که در جنوب غرب ولایت غزنی موقعیت دارد، در طول سالیان اخیر همواره محل تاختوتاز مخالفان مسلح دولت پیشین بوده و هیچگاهی ساحه نفوذ حکومت محلی از محوطه ساختمان این ولسوالی فراتر نرفته بود. سایر نقاط این ولسوالی، بهخصوص دشتی که مناطق هزارهنشین را به مرکز ولسوالی وصل میکند، بستری برای افراد مسلحی بوده است که برخی وابسته به سازوکارهای مخالف حکومت بوده و تعدادی هم دزدان مسلحی بودهاند که در کمین مال و جان مسافران بیگناه نشسته و هرازگاهی، عابران این مسیر طعمه آنان گردیده است.
هرچند در جریان سالیان گذشته نیز درصد زیادی از شکایات و منازعات مردم در نزد محکمههای محلی طالبان حل و فصل میشده، ولی در مواردی که قتلهای مشکوک در این دشت رخ داده است، کمتر رسیدگی صورت گرفته و کسی به یاد ندارد که قاتل یا قاتلان مسافری که در این مسیر جان سپردهاند، دستگیر، محاکمه و بازخواست شوند.
شاید تاریخ این منطقه هرگز نالههای مادران داغدیده و نگاههای عاجز ساکنان محل را از خاطر نخواهد برد که جنازههای بیجان سه مسافری را که در چندقدمی بازار ولسوالی کشته شده بودند در نزد مسوولان محکمههای محلی برده و تقاضای رسیدگی کرده بودند. مسوولان محلی نیز وعده قصاص و پیگیری داده بودند، ولی تا امروز از آن وعده خبری نشده است.
برای مسافرانی که از این مسیر عبور و مرور داشته و دارند، دشت قرهباغ کمتر از “کنده پشت” قربانی نگرفته و یک محل مخوف به حساب میآید که حین عبور از آن، مو را براندام مسافران راست نگه داشته و نفسهایشان را در سینه حبس میسازد. در هر لحظه عبور از این دشت، نگاه هراسان مسافران به چهارسوی دشت میچرخد تا مبادا شخص مسلحی از کمینگاهی برخیزد و واسطه حامل مسافران را متوقف سازد.
در طول سالیان گذشته که حکومت پیشین، تسلط نیمبندی در این ولسوالی داشته و گروه طالبان نیز حاکمان مطلق محلات اطراف بودهاند، هردو جانب از مردم باج و خراج دریافت کردهاند، بدون اینکه امنیت و آرامش را نصیب ساکنان این منطقه و این ولسوالی بسازند.
انتظار میرود تا پس از تحول تازهای که رونما گردیده و مسوولانی که یگانه ارمغان و نویدشان آرامش و امنیت است، دشت قرهباغ دیگر قربانی نگرفته و مسیر امنی برای عبور و مرور مسافران بیگناه گردد.