دولت موقت، گزینۀ خطرناک و مبهم
راه مدنیت: از آغاز گفتگوهای دوجانبه میان ایالات متحدۀ امریکا و طالبان از سال ۲۰۱۸، همواره گمانههایی در مورد ایجاد دولت موقت از سوی نخبگان سیاسی، محافل پایتخت و روزنامهها مطرح شده است. چهبسا که گمان ایجاد دولت موقت، انتخابات پیشین را تحتالشعاع قرار داده بود و برخی کاندیداتوران در کمپاینهای خود در مورد دولت موقت سخن میزدند.
البته تا کنون گزینۀ دولت موقت بهگونۀ مستقیم از سوی طالبان مطرح نشده است. همینطور اعضای هیات مذاکرهکنندۀ دولت نیز در صحبتهای رسمی خود در مورد مرحلۀ اول مذاکرات میانافغانی تاکید کردهاند که گزینۀ دولت موقت نه در مرحلۀ اول مطرح شده و نه هم در اجندای طرفین وجود دارد، اما در این اواخر انتشار پیام صوتیِ منسوب به دکتور امین احمدی، از اعضای هیات مذاکرهکنندۀ دولت و گفتههای دکتور احمدی در مورد دولت موقت، دوباره باعث شده که بحث در مورد دولت موقت و کارآمدی این گزینه، به محور بحث در محافل سیاسی کابل تبدیل شود.
سوال اساسی این است که آیا دولت موقت میتواند گزینۀ مطلوب برای حل منازعه باشد؟ جدای از مسایل حقوقی و تضادهایی که دولت موقت با قانون اساسی و حق مردم در انتخاب حاکم دارد، آیا میتواند کارکرد مطلوبی در حل منازعه و گذار به سمت صلح و ثبات در جامعه باشد؟
در این نوشته تلاش شده تا با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان مسایل سیاسی به کارآمدی و یا ناکارآمدی گزینۀ دولت موقت پرداخته شود.
با توجه به نظرات کارشناسان، گزینۀ دولت موقت، جدای از مشکلات حقوقی و ناسازگارییی که با قانون اساسی و اصول دموکراسی دارد، از لحاظ کارکردی نیز محکوم به شکست است. مهمترین دلیل بر ناکارآمدی دولت موقت، فقدان پیشزمینههای لازم برای دولت موقت است.
دولت موقت نیاز به یکسلسله پیشزمینهها دارد که این پیشزمینهها در شرایط فعلی وجود ندارند. بهعنوان مثال دولت موقت ایتلافی، همانگونه که کارشناسان میگویند، نیاز به دو پیشزمینه دارد: گراف پایین خشونتها و ایدیالوژیزده نبودن جنگجویان. در حالی که هر دو پیشزمینه در مورد طالبان صدق نمیکند.
همینطور مشکل دیگر دولت موقت، مبهمبودن این گزینه است. اینکه پس از دولت موقت چه میشود و چگونه میتوان این گذار را سپری کرد، کاملا مبهم است. به همین جهت گزینۀ دولت موقت، به گزینهیی خطرناک بدل شده است و پیش از رسیدن به آتشبس و توافق صلح، این گزینه باعث فروپاشی دولت و از بین رفتن دستاوردهای سالهای پسین خواهد شد.
دکتور عمر صدر؛ پژوهشگر و استاد دانشگاه امریکایی که خود در زمینۀ الگوهای حل منازعۀ افغانستان پژوهش مفصلی در سال ۱۳۹۷ تحت نام «حل سیاسی منازعۀ افغانستان» انجام داده، در صحبت با روزنامه راه مدنیت بر این باور است که دولت موقت، در شرایط کنونی ناکارآمد است.
دکتور صدر میگوید: «در وضعیتی که شرایط برای دولت موقت آماده نباشد، اگر یک دولت موقت روی کار بیاید، نهتنها که کمکی نخواهد کرد، بل ویرانکننده خواهد بود. دولت موقت در چنین شرایطی، باعث فروپاشی ساختار دولت میشود و عملا دستاوردهای نوزدهساله را نابود میکند. تجربۀ تاریخی افغانستان نیز نشان میدهد که حکومت موقت انقلابی، ایتلافی و حکومت موقت متشکل از اعضای برحال حکومت، جوابگو نبوده است.»
دکتور صدر با اشاره به تقسیمبندی انواع دولتهای موقت، از جمله دولت موقت انقلابی، دولت موقت ایتلافی، دولت موقت متشکل از اعضای برحال حکومت و دولت موقت تحت نظر جامعۀ بینالمللی، چنین نتیجهگیری میکند که شرایط برای هیچکدام از انواع دولتهای موقت وجود ندارد و در چنین شرایطی، ایجاد دولت موقت نهتنها باعث حل منازعه نمیشود، بل دولت را با فروپاشی مواجه میسازد.
همینطور دکتور صدر به مصاحبههایی که در مورد دولت موقت با نخبگان سیاسی جناحهای مختلف انجام داده اشاره میکند، او دیدگاه نخبگان سیاسی در مورد دولت موقت را به سه دسته تقسیم میکند؛ دستهیی که به صورت مطلق و بدون شرط موافق دولت موقت هستند، دستهیی که به صورت مطلق مخالف دولت موقت هستند و دستهیی که به صورت مشروط از دولت موقت دفاع میکنند.
موافقان مطلق دولت موقت، غالبا از جناحهای اپوزیسیون و منسوب به طالبان هستند، در این میان اسم حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان نیز به میان است. دکتور صدر از یکی از مصاحبهکنندگان خود که از نزدیکان حامد کرزی است نقل قول میکند که حامد کرزی، از دولت موقت ایتلافییی که خودش در آن نقش داشته باشد، حمایت میکند.
دکتور نصیراحمد اندیشه، سفیر کبیر و نمایندۀ دایمی افغانستان در سازمان ملل متحد نیز در گفتگو با راه مدنیت، موفقیت دولت موقت در حل منازعۀ افغانستان را بعید میداند.
وی میگوید که مطرح کردن بحث دولت موقت، یک گزینۀ خطرناک است. به تاکید وی، در دولت موقت، تمام چارچوبها شکسته میشود و هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از گذار، وضعیت به گونۀ مطلوبی رقم بخورد.
دکتور اندیشه بر این باور است که برای گذار به صلح و ثبات، باید یک نظام و ساختار وجود داشته باشد و ساختار کنونی، میتواند به عنوان چارچوبی برای گذار به صلح و ثبات در نظر گرفته شود.
آقای تابش فروغ، نویسنده، مترجم و آگاه امور سیاسیِ مقیم در نیویارک نیز بر این نظر است که دولت موقت در شرایط کنونی، تصمیمی عجولانه و ناشیانه است.
وی در در مورد دولت موقت میگوید: «گزینۀ تشکیل اداره موقت پیش از توافق بر سر آتشبس و در صورت عدم دست یافتن به یک نقشه راه برای تامین صلح که متضمن حفظ اصلهای مرتبط به حقوق شهروندی در قانون اساسی افغانستان باشد، یک انتخاب عجولانه و ناشیانه است. ما باید مطمین باشیم که مذاکره بر سر آیندۀ نظام، سبب ایجاد انارشی نشود. پیامد منطقی مذاکرات تفاهم بر سر یک معادله و فورمول جدید توزیع قدرت در افغانستان است، اما منطقی نیست که شما معادله کنونی را در حالی برهم بزنید که هیچ گونه اجماعی بر سر چگونگی معادله و نظم سیاسی پس از مذاکرات وجود نداشته باشد.»
برعلاوه آقای فروغ تاکید میکند که در مورد دولت موقت، مسالۀ یک فرد نیست، بل مساله ساختارها و چارجوب کنونی است. ما نباید به خاطر رضایت گروه طالبان، تمام ساختار کنونی و دستاوردهای افغانستان را نادیده بگیریم.
بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که گزینۀ دولت موقت در شرایط کنونی، نهتنها که کمکی به حل منازعۀ افغانستان نمیکند، بل این گزینۀ «خطرناک» و «دارای ابهام» باعث فروپاشی ساختار دولت در افغانستان خواهد شد.
محمدهادی ابراهیمی
نویسنده محترم کوشش کرده تا روایت دولتی را با ادبیات دیگر بیان کند تا مصارف پروژه را منظور کرده باشد. در غیر آن؛ این تحلیل ها وقتی درست بود که دولت حاکم خودش مشروع و از طریق استفاده از حق شهروندی که همان حق انتخاب است؛ بر اریکه قدرت آمده باشد. دولت فعلی در کدام فاز یا بخش ثبات آورده و ممد زنده گی آرام مردم واقع شده است.
آقای اندیشه سفیر همین دولت است که باید بر طبل ضد حکومت موقت بکوبد ورنه سبکدوش یا مثل داکتر امین احمدی به رخصتی اجباری سوق داده خواهد شد. ترسم روزی یکی از این دوستان در صف فروشنده گان گرده های شان قرار نگیرند