بایدن با توافق دوحه چه میکند؟
اعلام دولت بایدن مبنی بر بازنگری توافق دوحه، باعث گمانههای زیادی در مورد تغییرات بایدن در این توافق شده است
در بیستونهم فبروری سال ۲۰۲۰، زلمی خلیلزاد، فرستادۀ ویژۀ امریکا در امور افغانستان، با ملابرادر، معاون سیاسی گروه طالبان، توافقی دوجانبه را امضا کرد؛ توافقی که گویا عمری طولانی نخواهد داشت و با پایان کار ترمپ، این توافق هم حداقل دچار تغییر خواهد شد. در این توافق طالبان تعهد سپرده بودند که از گروههای تروریستی که امنیت ملی امریکا را هدف قرار میدهند، حمایت نکرده و همینطور در مقابل تجهیز، سربازگیری و تمویل این گروهها در افغانستان، ممانعت ایجاد کنند. برعلاوه توافق کرده بودند که با دولت افغانستان نیز وارد گفتگو شده و بر سر حکومت آینده، چانهزنی کنند. امریکا نیز متعهد شده بود تا تعداد نیروهای خود را در کشور کاهش داده و در ظرف نه و نیم ماه، تمام نیروهای نظامی و غیرنظامی خود را خارج کند.
این توافق در زمان دولت ترمپ، به مرحلۀ اجرا گذاشته شد. امریکا حتی زودتر از موقع توافق شده، به کاهش نیروهای خود اقدام کرد و حملات هوایی خود بر مواضع طالبان را کاهش داد. از سویی طالبان نیز نشانۀ تفنگشان را از جهت نیروهای امریکایی برگرداندند و همینطور اعلام کردند که دیگر با گروههای تروریستی بینالمللی از جمله القاعده، ارتباطی نخواهند داشت. آزادسازی پنجهزار زندانی با زمینهسازی خلیلزاد از سوی دولت، سرآغاز مذاکرات میان افغانی شد و دولت با گروه طالبان، وارد گفتگوی مستقیم شد.
اما انتخابات امریکا مذاکرات میان افغانی را با کندی مواجه ساخت. چه بسا بنا بر نظر برخی کارشناسان، گروههای مذاکرهکننده عامدانه مذاکرات را معطل میساختند تا بر اساس نتیجۀ انتخابات امریکا، در این مورد تصمیم بگیرند. با تمام کشمکشهای داخلی در مورد انتخابات امریکا، بالاخره جوبایدن به کاخ ریاست جمهوری امریکا وارد شد. پیروزی بایدن و اختلاف نگاه دموکراتها به سیاست خارجی امریکا، باعث بهوجود آمدن احتمالهای زیادی در قبال موضع دولت بایدن در مورد صلح افغانستان شد. از احتمال ملغی اعلامکردن توافق دوحه تا احتمال تبدیلشدن زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ویژۀ امریکا در امور صلح افغانستان.
پس از نزدیک یک هفته از ورود بایدن به کاخ سفید، مشاور امنیت ملی امریکا، جیک سالیوان در گفتگوی با حمدالله محب از بازنگریِ توافق دوحه از سوی دولت بایدن خبر داد. همینطور آنتونی بلینکن، وزیر خارجۀ امریکا هم در مورد بازنگری این توافق، خبر داده بود. اعلام دولت بایدن مبنی بر بازنگری توافق دوحه، باعث گمانههای زیادی در مورد تغییرات بایدن در این توافق شده است، سوال اساسی این که: بایدن چه تغییراتی در توافق دوحه میآورد؟ آیا آن را لغو میسازد؟ آیا در آن تعدیل ایجاد میکند؟ و سناریوهای احتمالی این تغییرات چیست؟
بایدن توافقنامه را ملغی نخواهد کرد
باید اشاره کرد که دولت بایدن از دیدگاه قانونی مجاز است که توافق دوحه را ملغی بسازد؛ زیرا این توافق مسیر کنگرۀ امریکا را نگذرانده و توافقی است میان حکومت ترمپ و گروه طالبان. لذا دولت ایالات متحدۀ امریکا متعهد به این توافق نیست و رییسجمهور جدید امریکا، میتواند این توافق را باطل اعلام کند.
در کنار این صلاحیت بایدن، باز هم به نظر نمیرسد دولت بایدن این توافق را ملغی اعلام کند.
علی رسولی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسایل بینالملل، بر این باور است که: «این توافق در خطوط کلی خود موافق خط مشی دموکراتها و شخص بایدن است. هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان خواستار پایاندادن به جنگ طولانی افغانستان هستند و این توافق، در کلیت خود موافق دیدگاه دموکراتها و بایدن است» لذا به نظر نمیرسد که بایدن این توافق و نتیجۀ دو سال تلاشهای فرستادۀ ویژۀ امریکا را باطل اعلام کرده و مسیر را از نو بپیماید.
بایدن در مورد خروج نظامیان، تغییر خواهد آورد
هادی خردورز جویا، استاد دانشگاه و نویسنده در حوزۀ روابط بینالملل، معتقد است که بایدن در مورد خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تغییر میآورد. به باور این استاد دانشگاه، بایدن به احتمال زیاد خروج نیروهای نظامی را به تعهدات طالبان گره خواهد زد و در قبال کاهش نیروهای خود، خواستار قطع رابطۀ طالبان با گروههای تروریستی و پایبندی آنان به تعهداتشان خواهد شد.
آقای جویا میگوید که با توجه به گزارشهای متعددی که در مورد نقض تعهد طالبان و ارتباط این گروه با گروههای تروریستی بینالمللی وجود دارد، احتمال این که بایدن بر اساس توافق دوحه عمل کرده و نیروهای خود را در ماه می، از افغانستان خارج بسازد، بعید است. او با توجه به گزارشهایی که منتشر شده، خروج نیروها را کند ساخته و چه بسا این روند را متوقف کند.
بایدن، تاریخ تعیین نمیکند
سلطان آریا، استاد دانشگاه و پژوهشگر روابطبینالملل، معقتد است که بایدن نه تنها در تاریخ تعیینشده در توافق دوحه پایبند نخواهد بود، بل هیچ نوع تاریخی برای خروج کامل تعیین نخواهد کرد. به باور آقای آریا، بایدن خروج و کاهش نیروهای امریکایی را وابسته به تعهدات طالبان میکند، اما در مورد خروج کامل، تقویم زمانی و یا تاریخ معینی را در نظر نخواهد گرفت بل آنچه برای بایدن در مسالۀ کاهش و خروج نیروهای نظامی اهمیت دارد، عمل کردن طالبان به توافقاتشان است.
بایدن، همسویی با ناتو و باقی ماندن در افغانستان
همینطور آقای آریا تاکید میکند که بایدن، به دلیل همسویی که با ناتو و کشورهای اروپایی دارد، در مورد خروج کامل از افغانستان، تصمیم مجدد خواهد گرفت. به باور آقای آریا: «کشورهای اروپایی و اعضای ناتو، در قبال خروج از افغانستان نگاه مثبتی ندارند و بارها نگرانی خود را در این مورد، اعلام داشتهاند. در بیانیۀ اخیر کشورهای اروپایی در مورد نقش طالبان در ترورهای هدفمند، این نگرانی به صورت کامل مشاهده میشود. از سویی آقای بایدن همواره بر همکاری با سازمانهای بینالمللی و متحدان خارجی امریکا تاکید کرده است، وابستگی و تاکید بایدن به همکاری با ناتو و کشورهای اروپایی، این احتمال را قوت میبخشد که بایدن، با ناتو و کشورهای اروپایی همگام شده و مسالۀ خروج کامل از افغانسان را به کلی منتفی سازد.»
بایدن، به پرستیژ امریکا در محیط بینالملل میاندیشد
علی رسولی بر این باور است که آنچه برای دموکراتها و بایدن اهمیت دارد، پرستیژ امریکا در عرصۀ بینالملل و جایگاه این کشور به عنوان مدافع دموکراسی و ژاندارم جهانی است. لذا بایدن تلاش خواهد کرد که خروج از افغانستان، باعث پایین آمدن جایگاه امریکا و ضربه خوردن پرستیژ این کشور نشود. این پژوهشگر روابط بینالملل معتقد است که (بایدن نمیخواهد افغانستان به ویتنام دوم امریکا بدل شده و امریکا بهعنوان یک شکستخورده تلقی شود. بل بایدن در پی آن است که ضمن خروج از افغانستان، این خروج مسوولانه بوده و پرستیژ امریکا را حفظ کند.)
بایدن و تیم او به حقوق بشر، حقوق زنان و دموکراسی ارزش میدهند
یکی از نقدهایی که همواره از سوی دموکراتها بر توافق دوحه وارد میشد، ناسازگاری این توافق با ارزشهای امریکایی همچون دموکراسی و دفاع از آزادیهای فردی بود. در هیچ جای توافق دوحه اسمی از دموکراسی و یا آزادیهای فردی برده نشده است. همینطور در این توافق، مسالۀ حقوق زنان نیز به فراموشی سپرده شده بود.
اما بایدن و تیم او، به ارزشهایی همچون دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زبان، آزادیهای فردی و در کل ارزشهایی که امریکا خود را مدافع آنان میداند، اولویت میدهند. به باور هادی خردورز جویا، وجود شخصی مانند کاملا هریس، که به عنوان مدافع حقوق زنان و حقوق اقلیتها شناخته میشود، باعث میشود تا تیم بایدن، به مسایلی همچون حقوق زنان و حقوق بشر اهمیت داده و از طالبان، تعهداتی را در قبال این موارد مطالبه کنند. آقای جویا بر این باور است که بر خلاف ترمپ که تنها برای او خروج و به تعبیری فرار از افغانستان مهم بود، برای بایدن ارزشهایی همچون دموکراسی و آزادیهای فردی مهم است و او این ارزشها را فدای خروج از افغانستان نخواهد کرد.
جمع بندی
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که بایدن ضمن حفظ اصول کلی توافق دوحه، تغییراتی در این توافق خواهد آورد. از جمله اینکه بایدن کاهش نیروهای امریکایی را به عملکرد طالبان نسبت به تعهداتشان گره میزند و چه بسا که برخلاف ترمپ، تاریخی را برای خروج کامل از افغانستان معین نکند. برعلاوه به دلیل همسویی که بایدن با ناتو و کشورهای اروپایی دارد، احتمال اینکه خروج کامل از افغانستان را منتفی سازد، زیاد است. همینطور تیم بایدن و به ویژه کاملا هریس، به دلیل اولویتی که نسبت به حقوق بشر و حقوق زنان دارند، ملاحظات و تغییراتی را در توافق دوحه در راستای حفظ این ارزشها، اعمال خواهند کرد.
محمدهادی ابراهیمی