شبیه پسرم؛ غمنامه هزارهها که برای اولین بار درتاریخ سینمای جهان سروده شد
آواز: کیستی؟
آهنگ: اسماعیل هستم، پسرت.
آواز: من پسری به نام اسماعیل ندارم …
دنبالۀ این گفتگوی دردناک تلیفونی، دیالوگ از فلم (شبیه پسرم) است که بصیر آهنگ شاعر، نویسنده و هنرپیشه موفق افغانستان، نقش اول آن را بازی کرده است.
(شبیه پسرم) فلمی است که در جهان سینما، در سال ۲۰۱۸میلادی غوغا بر پا کرد.
زنجیرۀ رخدادها در این فلم که با غم و اندوه حسن و اسماعیل در سوگ تباهی مادر شروع میشود، با درماندگی مادری در گسترهٔ تنهایی و انزوا، در سوگ گمشدن فرزندانش و اینکه فرزندان هر کسی را شبیه پسرانش میبیند، ادامه مییابد.
این فلم که تولید مشترک کشورهای ایتالیا، کرواسی و بلجیم میباشد، آنرا کاستانزا کواتریلیو کارگردانی کرده وبرای اولین بار در بخش غیر رقابتی جشنواره بینالمللی لوکارنو، اکران و پس از آن در سینماهای ایتالیا به نمایش گذاشته شده است.
فلم شبیه پسرم که طی دوسال در کشورهای ایتالیا و ایران تصویربرداری شده، موضوع آن را تبعیض سیستماتیک و نسلکشی علیه قوم هزاره در افغانستان و پاکستان بر اساس رویدادهای واقعی تشکیل میدهد.
آقای آهنگ در ارتباط به این فلم میگوید: «فلم (شبیه پسرم) که از ابتدای تولید، آمادهسازی سناریو، نوشتن دیالوگها و بازی در نقش اول به عهده خودم بود، این پروژهٔ بزرگ و مهم، یک دستآورد ارزشنمدی شد که برای اولین بار با سینماگران حرفهیی وارد کار شدم.»
هدف از ساختن این فلم شناساندن درد و رنج واقعی نسلی غمکشیدۀ افغانستان است. این فلم در سال ۲۰۱۸ میلادی در جمع ۲۱ فلم برتر ایتالیا، برای رقابتهای انتخابی اسکار قرار گرفت و از طرف سازمان عفو بین الملل (Amnesty international) نیز جایزه سالانه «حقوق بشر و هنر» را بهدست آورد.
آقای آهنگ میگوید: «با آنکه فلم (شبیه پسرم) از طرف فستوالهای خارجی بسیار زیاد استقبال شده؛ اما تاهنوز در رسانههای پارسی زبان و خصوصا در داخل کشور درست معرفی نشده است.»
بصیر آهنگ در سال ۲۰۰۸میلادی برای ادامه تحصیل عازم ایتالیا میشود و تحصیلاتش را در رشتۀ روابط بینالملل در دانشگاه پادوا بهپایان میرساند.
آهنگ طی این سالها با کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهجویان و پناهندگان نیز ایفای وظیفه میکند.
او که در دانشگاه کابل ادبیات فارسی خوانده و بیشتر با روزنامهنگاری، روایت و شعر سر و کار دارد، با همان دغدغههای ذهنیاش، در سال ۲۰۰۹ میلادی زمانی که از وضعیت وخیم پناهجویان در بندر پاترا در یونان با خبر میشود، با امکانات کمی که در دست دارد، به پاترا رفته و ضمن تهیه گزارش رسانهیی، از وضعیت پناهجویان افغانستانی در یونان، اولین مستند را بنام (صدای پاترا) میسازد.
(صدای پاترا) اولین مستندی است که وضعیت وخیم پناهجویان افغانستان در یونان را روایت کرده است.
زمانی که این مستند در تلویزیون ملی ایتالیا ۳RAI به نمایش گذاشته میشود، واکنشهای پارلمان ایتالیا را برانگیخته شده و باعث جلب توجه سازمانهای حقوق بشری و رسانههای غربی به وضعیت آنان میگردد. در حالی که قبل از آن هیچ روایتی دربارهٔ وضعیت پناهجویان افغانستان در مسیر اروپا در رسانههای فارسیزبان وجود نداشت.
این کار ارزشمند آقای آهنگ به اینجا خلاصه نمیشود؛ بل او با همکاری چند وکیل محکمه به خاطر برخورد غیر انسانی پولیس یونان و ایتالیا با پناهجویان افغانستانی به محکمه حقوق بشر اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه شکایت میکند و گزارش مستند از وضعیت غیر انسانی پناهجویان افغانستان در بندر پاترای یونان و لتوکوب شدن آنها را توسط پلیس یونان، در اختیار این محکمه میگذارد.
آقای آهنگ خوشحال است که این شکایت باعث شده تا پس از سال ۲۰۰۹ میلادی دیگر هیچ کشور اروپایی پناهجویان افغانستان را به خاطر «قانون دوبلین ۲» و انگشتنگاریشدن در یونان دوباره به این کشور نفرستند.
این شکایت پس از ۸ سال تحقیق از سوی دادگاه حقوق بشر اروپا به نفع آقای آهنگ و همکارانش فیصله میشود و برخورد کشورهای ایتالیا و یونان را با پناهجویان محکوم میکند.
آقای آهنگ بر علاوه دو فلم ذکر شده در چندین فلم کوتاه و مستندی دیگری نیز نقشآفرینی داشته و جوایزی متعدد را نیز دریافت کرده است.
شبیه پسرم تاکنون در جشنوارههای مهم جهان از جمله جشنواره بینالمللی لوکارنو در کشور سویس٬ جشنواره بینالمللی سانپایولو در برزیل و جشنواره حیفا به نمایش گذاشته شده است.
این فلم همچنان جایزه هنر و حقوق بشر را از سوی سازمان عفو بین المللی، جایزه Bello e Invisibile از سوی (چک مگزین) و جایزه «روبان نقره» را از سوی اتحادیه سینماگران ایتالیا، جایزه «سفیران حقوق بشر» را از سوی تلویزیون ملی ایتالیا، جایزه بهترین سناریو را از سوی «یورپ امیج» و جایزه «بهترین سناریوی الهامبخش» را از سوی جشنوارۀ بینالمللی مهاجرت بهدست آورده است.
با آنکه آقای آهنگ نسبت به کارکردهای بعضی از سینماگران جوان افغانستان خوشبین است، بهخاطر دوری و ارتباط محدود با سینماگران افغانستان نمیتواند قضاوت خاصی در این ارتباط داشته باشد.
بصیر آهنگ که اکنون یکی از چهرههای شناختهشده در عرصه فعالیتهای حقوق بشری و سینما میباشد و دوست دارد دوباره به افغانستان برگردد، از درد دوری کشورش میگوید: «انسانها در بعضی مواقع برای فرار از ناگزیریها مجبور میشوند در جای دیگر بهدنبال آرامش بگردند، اما به زودی متوجه میشوند که از دردها و آلامی جامعهیی که به آن تعلق دارند، نمیتوانند فرار کنند؛ زیرا انسان در هر جایی که باشد این دردها با او هستند و لحظهیی هم نمیتواند از آن فاصله بگیرد؛ با آنکه مهاجرت به او فرصت میدهد فاجعه را از یک زاویه بازتر و یک نمای بازتر یا «لانگ شات» ببیند و درک خوبتری از آن داشته باشد؛ اما به دلیل احساسی که نسبت به جامعهاش دارد و از راه دور در هر اتفاقی از رسیدگی به مسوولیت اجتماعی در برابر مردم و کشورش احساس عجز میکند و بالاخره مجبور میشود، به سرزمینی برگردد که متعلق به آنجا است.
آقای آهنگ میافزاید: هر چند از درون فاجعههای غمانگیز وطنم دورم؛ اما هر لحظه درد مردمم را با تمام وجود احساس میکنم و خبرهای ناگوار و درد دوری از وطن، همیشه اذیتم میکند.»
شمیم فروتن