دکتور انوارالحق احدی: آزادی رسانهها نقطۀ قوت نظام ماست
در تولید حاصلات حیوانی بهسمت خودکفایی میرویم
اشاره: دکتور انوارالحق احدی مدرک لیسانس و ماستری خود را در رشته اقتصاد و علوم سیاسی از دانشگاه امریکایی در لبنان بهدست آورد. او ماستری تخصصی خود را در رشته امور مالی و اداره از دانشگاه نارت ویسترن و بعد دکتورای خود را در رشته علوم سیاسی از همین دانشگاه بهدست آورده است. دکتور انوارالحق احدی در سال ۱۹۸۴ بهحیث اسیستانت پروفیسور علوم سیاسی در دانشگاه کارلتن امریکا، در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ آمر بانکداری در بانک کانتیننتال ایلونای شیکاگو، در سالهای ۱۹۸۷ الی ۲۰۰۲ بهحیث پروفیسور علوم سیاسی در دانشگاه پراویدنس و از ۲۰۰۲ الی دسامبر۲۰۰۴ بهحیث رییس عمومی دافغانستان بانک ایفای وظیفه نموده است. وی در سال۲۰۰۴ بهحیث وزیر مالیه در کابینۀ جدید حامد کرزی مقرر گردید.
دکتور احدی رهبری «حزب سوسیال دموکرات افغانستان» مشهور به «افغان ملت» را نیز بر عهده داشته است که دارای نمایندگی در بسیاری از ولایتهای کشور میباشد و از تشکیلات حزبی قدرتمندی برخوردار است.
احدی پس از توافقات بن بهدنبال یک دوره مهاجرت طولانی وارد افغانستان شد و در سمتهای مهم دولتی بهکار پرداخت. از او عمدتا بهعنوان یکی از چهرههای تکنوکرات نام برده میشود که در دولتسازی در افغانستان پس ازاجلاس بن نقش مهمی بازی کرد.
دکتور احدی فعلا وزیر زراعت، آبیاری و مالداری است. احدی تالیفات و نوشتههای زیادی دارد و مقالات زیادی از وی در ژورنالهای معتبر بینالمللی چاپ شده است.
او هر روز صبح سرخط مهم روزنامههای بینالمللی و برخی روزنامههای داخلی را میبیند و و با اطلاعات و آگاهی خوب از مسایل مطرحشده در رسانهها صحبت میکند. روزنامه راه مدنیت گفتگوی ویژه را در دو بخش با این عضو ارشد کابینه انجام داده که تقدیم خوانندگان میشود:
امروزه حضور رسانههای آزاد و کثرتگرا برای حضور، ثبات و توسعۀ پایدار یک امر مهم تلقی میشود که بیشتر برای شفافیتسازی و حکومتداری خوب مطرح است. با این وصف، اولین سوال را از اینجا آغاز میکنم که در جوامع آزاد، رسانه بهعنوان یک کنشگر فعال و ستونی از دولت در عرصۀ حکومتداری خوب مطرح است. قدرت رسانه بهحدی مطرح است که بهعنوان ناظر و یکی از طرفهای تعیینکنندۀ اولویتهای کشوری در سطح ملی است. آیا حکومتهای ما در ۱۹سال اخیر رسانه را بهحیث بازوی خود پذیرفته است؟ یا رسانه را بازیگر مزاحم برای خود میداند؟
در چند سال اخیر رسانهها بهحیث قدرت چهارم در کنار قوای اجراییه، مقننه و قضاییه در یک نظام مردمسالار تقریبا قبول شده است. در یک جامعه دموکرات و مردمسالار رسانهها قدرت چهارم است؛ پس در یک حکومت که دموکرات باشد، ضرورت وجود رسانهها در این است که آرزوهای مردم را انعکاس میدهد و حکومت را از آن باخبر میسازد. همین رسانههاست که فعالیت حکومت را نیز تعقیب و تحلیل کرده و قوت و ضعف آن را آشکار میسازد.
نظام افغانستان از لحاظ قانون و از لحاظ دیدگاه یک نظام مردمسالار و باز است. با وجودی که رسانهها دیدگاههای انتقادی دارند؛ ولی هیچ مخالفتی نمیتواند رسانهیی را متوقف بسازد. ممکن شما هم گزارشها و تحلیلهای انتقادی در مورد موضوعات مختلف نشر کرده باشید، ممکن من هم در زندگی سیاسی خود بسیار مورد انتقاد قرار گرفته باشم؛ ولی هیچ ترسی در این ارتباط نداشتهام؛ چون اعتقادم بر این است که یک رسانه آزاد و مستقل نقش روشنگرانه و اصلاحگرایانه دارد.
قوت نظام ما هم در وجود رسانههای آزاد ماست. حکومت این را درک میکند و مطابق قوانین نظام پیش میرود؛ ولی در هر جا پالیسیهای که مطرح میشود، صد در صد مردم طرفدار نمیباشد، یک تعداد مخالفتها در هر عرصه وجود دارد، چه امنیتی باشد یا اقتصادی و محیط زیستی و یا مسایل اجتماعی که این مخالفتها گاهی دردسرساز هم میشوند.
در هر حکومت که اپوزیسیون و مخالفتها زیاد باشند، امکان دارد که حکومت از کارکرد رسانهها نگران باشد؛ اما در ۱۸سال گذشته در این ارتباط مخالفتی ندیدهام که حکومت برضد رسانهها کدام اقدامی کرده باشد. تنها کوتاهی که در مقابل رسانهها صورت میگیرد این است که حکومت در شریککردن خبرها همکاری نمیکند که این موضوع نمیتواند زیاد قابل تشویش باشد. قابل تشویش زمانی میشود که حکومت بهصورت علنی در خفهکردن صدای رسانهها دست داشته باشد و تلویزیون یا رادیویی که مخالف دولت است را متوقف کرده باشد و یا روزنامهیی که مخالف دولت عمل میکند منع قرار داده شود. خوشبختانه چنین موردی را تا هنوز ندیدهام.
ممکن است رشد رسانهها آنقسمی که شما میخواهید و یا طرفداران رشد رسانهها میخواهند نباشد؛ اما رسانهها در حالت اختناق قرار ندارند که از فعالیت آنها ترسی وجود داشته باشد. آزادی رسانهها نقطۀ قوت نظام ماست. کاش دیگر امور هم بههمین اندازه قوی میبود.
جناب وزیر صاحب، این یک طرف مساله است، مساله دیگر اینکه فضای آزاد، مشارکت و شفافیت زمانی بهعنوان شرایط حکومتداری خوب مطرح میگردد که رسانهها مبتنی بر ویژگیهای آزاد، کثرتگرا و مستقل بنا شده باشد؟ آیا ما رسانههای آزاد، مستقل و بهخصوص کثرتگرا داریم؟
کسی که تمویلکنندۀ رسانه است طبعا در تیوری آن رسانه نفوذ میداشته باشد. رسانهها مثل موارد دیگر به تمویل و کمک نیاز دارند. این کمکها ممکن از داخل کشور صورت بگیرد یا توسط بعضی از موسسههای خارجی؛ ولی بعضی موسسههای خارجی با کمکهای خود میخواهند کیفیت رسانهها را بهتر بسازند یا ساحۀ نظام رسانه را قویتر بسازند که ممکن کدام هدایت خاصی به رسانهها داده نشود که این طرز تفکر را پیش ببرید یا این پالیسی را حمایت کنید. اگر چیزی در این ارتباط گفته هم میشود شاید همان موضوع باشد که برای یک نظام مردمسالار، قوی و مستقلانه حرکت کنند؛ اما گاهی میشنوم که بعضی کمکدهندگان خارجی به نشرات بعضی رسانهها کمک میکنند که البته فعلا بالای شخصی خاصی ادعا ندارم. این کار حکومت است که خودش باید بداند و وزارت اطلاعات و فرهنگ مطابق همان پالیسی خود برای شفافیت از رسانهها بازپرس کند که پولتان از کجا تمویل میشود و چه کارهای انجام میدهید. به همین اساس تیوری هم همین است موسسۀ که تمویلکننده یک رسانه باشد نظریات او بهحیث تمویلکننده همیشه ارجحیت داده میشود؛ ولی من از چیزی که برضد منفعت جامعه بوده و یا نظام باشد آگاه نیستم.
معمولا خبرها و مقالات خبری مربوط به ثبات و توسعه حاوی بحث هزینههای نهادهای دولت است. پرسشهای نظیر اینکه هزینهها از کجا تامین میشود؟ چه کسی آن را کنترول میکند؟ چه کسی آن را خرج میکند؟ چه کسی از اجرای صحیح آن مطابق به اهداف اولیه اطمینان حاصل میکند؟ چه کسی بودجه سازمانهای غیردولتی و سیاستمداران را تامین میکند؟ زیانهای نهادها چگونه محاسبه میشود؟ چه کسانی متاثر از برنامههای دولت میشود و این تاثیر چگونه است؟ و دهها پرسش دیگر. جواب برای اغلب این پرسشها در رسانهها نیست و نهادهای حکومتی روندی بهنام محرمیت در پیش گرفته که چشم و گوش رسانهها از مسایل مالی و دخل و خرج هر سه قوه دولت دور بماند. چطور میتوانیم ادعا کنیم که دولت نگاه نیک به رسانهها داشته و یا دولت برای حکومتداری خوب اراده و گام برداشته است؟
همیشه یک قسمت تمویل مشروع است و همان قسمت مشروع، علنی هم میباشد؛ مثلا: کمکهای که به دولت افغانستان صورت میگیرد، همیشه از طرف وزارت مالیه درج میشوند که چقدر مصرف شده و در کجا مصرف شده، گاهی اوقات بعضی کمکهای غیر مشروع و غیرعلنی هم اگر وجود داشته باشد، شما توقع این را نداشته باشید که دولت بهشما اطلاع بدهد. این مربوط خود رسانههاست که پیدا کنند. ژورنالیستهای تحقیقی، مانند یک پولیس عمل مینماید و کشف میکند؛ همان قسمی که یک سارنوال کشف میکند.
به همین اساس اگر شک وجود داشته باشد در ارتباط بر منبع تمویلکننده یک رسانه و یا کدام موسسه اجتماعی، با آنکه پیدا کردن آن کاری آسانی نیست، کسانی در این ارتباط به مخاطره میشوند؛ اما یک ژورنالیست تحقیقی موفق با نشر یک مقاله و یا یک موضوع بسیار خوب که بتوانند معلومات موثق بهدست بیاورد، نه تنها اینکه در این ارتباط جایزه بهدست میآورد، بل پول زیاد هم برایشان داده میشود. بهطور مثال: با نشر گزارش دو ژورنالیست واشنگتنپست (باب وودوارد و کارل برنشتاین) ریچارد نیکسن رییس وقت دولت امریکا مجبور به استعفا از سمت خود شد. این برای نخستینبار در تاریخ امریکا بود که یک رییس دولت از سمت خود کناره میگرفت. این نتیجۀ گزارش روزنامه واشنگتنپست بود که ماجرای «واترگیت» را برملا کرد.
امروزه دولتها اطلاعاتشان را از طریق واسطههای اطلاعاتی مانند سازمانهای جامعه مدنی، رسانهها، اعضای ولسی جرگه، کتابخانهها، پوهنتونها و موسسات پژوهشی و نظرسنجیها برای پروسس خواستههای مردم و تبدیل آن به تصمیمهای اجرایی دریافت میکنند. آیا حکومت بخشی از اطلاعات یا حداقل خواستههای مردم را از طریق رسانهها دریافت و ملاحظه کرده و مبتنی بر آن برنامههای خود را تنظیم و اجرایی کرده است؟ آیا شخصا بهعنوان یک شخصیت حقیقی و حقوقی بدین باور هستید که رسانههای مستقل و کثرتگرا را در فرایند تصمیمگیری نهادی که شما مسوولیت آن را به عهده دارید، شریک شود و نظر بدهد؟ چه اقداماتی در این زمینه کردهاید؟
حکومت همیشه متوجه رسانههاست که رسانهها چه میگوید. هیچ حکومتی، هیچ وزارتی، هیچ سیاستمداری و هیچکسی نمیتواند که نظر عامه مردم را نادیده بگیرد؛ مثلا زمانی که مشکلی پیش میآید ما یک موسسه داریم که کارهای مدیای ما را انجام میدهد و برای ما راپور میدهد. اگر مساله مهمی وجود داشته باشد ما بهزودترین فرصت متوجه حالت میشویم. این موضوع برای حکومت هم همین گونه است.
برای ما گفته میشود که رییسجمهور بهصورت منظم گزارشهای مطبوعات را میگیرد که همین قسم هم باید باشد، زیرا مطبوعات تعداد زیاد خواستههای مردم را انعکاس میدهند. البته به این معنا هم نیست که آنچه مطبوعات میگوید حتما عملی شود. بعضی خواستهها ممکن از امکانات دولت بلندتر باشد و ممکن بعضی خواستهها را دولت نتواند نادیده بگیرد و باید هم نگیرد.
ما هم این مساله را هیچ وقت در وزارت زراعت که فعلا خودم در رأس آن قرار دارم، نهتنها که نادیده نمیگیریم؛ بل بهصورت سیستماتیک خود را از اطلاعات و نظریات مردم واقف ساختهایم. گاهی فکر میکنیم که مردم به معلومات بیشتر نیاز دارند، ممکن مردم در خلای معلوماتی قرار گرفته باشند و ما معلومات بیشتر عرضه میکنیم.
حالا به بخش دوم مصاحبه میپردازیم جناب وزیر. سوال را این گونه مطرح میکنم که در ۱۹سال گذشته در حوزۀ زراعت، آبیاری و مالداری بهصورت عموم چه کارهایی انجام شده با توجه بهزمانی که گذشته و امکانات مالی که به مصرف رسیده است؟
باید بگویم که انتقادها همیشه در عرصههای مختلف وجود دارد، نهتنها در عرصۀ زراعت؛ بل در عرصههای دیگر هم اگر مد نظر بگیریم، مردم انتقاد میکنند؛ مثلا: در مسایل امنیتی، مالیاتی و اقتصادی؛ ولی بهصورت عموم وزارت زراعت در چندسال گذشته کارکردش بد نبوده است.
در زمان داوود خان ما سهاعشاریه دوملیون هکتار زمین آبی داشتیم؛ ولی در طول جنگها این زمینها به کمتر از ۲ملیون هکتار تقلیل یافت. ما فعلا بیشتر از دو اعشاریه ششملیون هکتار زمین آبی داریم که در ظرف چندسال گذشته بیشتر از ۶لک هکتار زمین، پس زیر آب آمده است. امسال محصولات گندم ما پنجاعشاریه یکملیون متریک تن بود، در حالیکه در شروع حکومت حامد کرزی بین کمتر از ۳ملیون متریک تن میرسید.
در حال حاضر پیشرفتهای دیگری هم آمده است؛ مثلا: در باغداری چند سال قبل که ما ۱۸۰هزار هکتار زمین را وقف باغ کرده بودیم، باغداری ما درسال گذشته به ۴۶۰هزار هکتار افزایش یافته است.
میوهجات ما نیز زیاد شدند؛ اما بسیار چیزهای است که باید پیشرفت کند، زمانی بود که بیشتر از ۸۰درصد لبنیات ما از خارج وارد میشد؛ اما فعلا بیشتر از ۶۰درصد لبنیات ما در داخل تولید میشود. ما باید خودکفا شویم و هدف ما هم خودکفایی است؛ مثلا: ششسال قبل که من در وزارت تجارت بودم، سالانه حدود ۱۲۰هزار تن گوشت مرغ وارد میکردیم، آن هم از برازیل. حالا مصرف گوشت مرغ زیاد شده؛ مثلا: سالانه تقریبا ۲۹۵هزار تن گوشت مرغ مصرف داریم و از این جمله ۲۲۰هزار تن را فعلا در داخل کشور تولید داریم.
هدف ما این است که در چندسال آینده بهطور حتمی باید به خودکفایی برسیم. با آنکه در ساحات مختلفی پیشرفتهای صورت گرفته؛ اما کمبودهایی هم است که باید جبران شوند.
چند روز قبل در فارم تحقیقاتی که در بادام باغ ایجاد شده، لابرتوارها را دیدم که متاسفانه متوجه شدم ما تا هنوز متکی هستیم. دونر با آنکه ۶۰ الی۷۰درصد ماشینآلات را که نیاز داریم خریداری و تهیه کرده؛ ولی تا هنوز ۱۰۰درصد نشده و تجهیزات ما کامل نیست.
در بخش صحت حیوانی یک مقدار کارهایی صورت گرفته، پول مصرف شده؛ اما پروژه ناتکمیل مانده است. کوشش میکنیم این پروژه را مکمل بسازیم. یک مقدار کارهایی انجام شده؛ مثلا: ماشین خریده شده، تعمیر ساخته شده و اشخاصی هم در این ارتباط تربیه شده که بهزودی کارهای دیگر آن انجام خواهند شد.
از یک ناحیه بسیار خوشحال هستم که در وزارت زراعت متوجه حضور کسانی شدم که در همین بخشها ماستری دارند و ماستری خود را از کشورهای جاپان، هند و یکتعداد از کشورهای ترکیه و هالند در ۱۰ الی ۱۵سال گذشته بهدست آوردهاند.
با این حالات اما فاصلۀ بسیار زیادی هم داریم که باید پیش برویم؛ چون بیحد پس ماندهایم. جنگ دوامدار از هر لحاظ بالای ما تاثیرات فوقالعاده منفی داشته است. زمینهای ما خراب شده. انسانهای بااستعداد و کدر از تحصیل باز ماندهاند.
به موارد خوبی خصوصا در بخش زمینها اشاره کردید، اما یکی از ضرورتهای اساسی جامعۀ ما گندم و آرد است. با توجه به فعالیتهای که صورت گرفته، ما هنوز هم از خارج گندم و آرد وارد میکنیم، حتی کمکهای ما گندم و آرد است، چه کار کنیم که از این وضعیت خارج شویم؟
ما به چند اقدام نیاز داریم. نفوس ما رو به ازدیاد است؛ مثلا: نفوس در حال حاضر به ۳۳ملیون نفر رسیده است؛ در حالیکه در زمان حکومت حامد کرزی ۲۴ملیون بود. استراتیژی ما این است که زمینهای آبی قبلی را بهزودترین فرصت دوباره آبی بسازیم. تا ختم دورۀ این حکومت،۵۰۰هزار هکتار زمین را زیر آب بیاوریم و بهحدی برسیم که در زمان داوود خان بود. چون نفوس ما در حال افزایش است و ضرورت ما هم به غذا زیاد میشود، ضرورت داریم زمینهای نو را آبی بسازیم که بند کمال خان ما را در این قسمت خیلی کمک میکند.
حکومت فعلا بالای پروژۀ قوشتپه که یک پروژه کلان است کار میکند و قرار است یکملیون هکتار زمین نو یا حداقل۵۰۰هزارهکتار زمین نو زیر آب برود. دوم اینکه ما باید حاصلات زمینهای موجود را افزایش بدهیم. از بذر و کود کیمیایی بهتر استفاده کنیم و سوم از ماشینآلاتی کار بگیریم که ما را در افزایش حاصلات کمک کند؛ مثلا: بهصورت اوسط حاصلات ما از یکهکتار زمین فعلا دو اعشاریه هفت یا هشت تن میباشد، در حالیکه امکان دارد ما این را به چهارتن برسانیم.
در بعضی از ممالک همسایه از یکهکتار زمین ششتن حاصل به دست میآورند که ما هم میتوانیم با استفاده از تخمهای اصلاحشده، کود کیمیاوی و ماشین آلات بهتر، زمینها را مطلقا هموار بسازیم و از آبی که داریم بیشتر استفاده کنیم.
گاهی برخی زارعان ما میگویند که وقتی فصل خوب باشد، قیمتها پایین میآیند. در این ارتباط در نظر داریم به حکومت پیشنهادی داشته باشیم و به زارعان کشور اطمینان بدهیم که از یک مقدار خاصی، قیمتها کمتر نشود. این پالیسییی نیست که حکومت تایید کرده باشد؛ اما این را در نظر داریم.
آهسته آهسته میخواهیم تولید گندم را که یک هدف استرتیژیک است و چون با مصونیت غذایی ارتباط دارد بههمان معیار موثر برسانیم که در دیگر ممالک وجود دارد، در این زمینه نهتنها خودکفا شویم؛ بل در جمع کشورهای صادرکننده نیز قرار بگیریم.
در صحبتهایتان از مرغ و گوشت مرغ یاد کردید. انصافا در قسمت تولید گوشت مرغ و فارمهای مرغداری، کارهای خوبی صورت گرفته و در مرکز و ولایت فارمهای زیادی داریم. در مورد تخم مرغ اما در اکثر فروشگاهها تخم مرغ یا پاکستانی است یا قزاقستانی و یا هم ایرانی و در ضمن کیفیت تخم مرغ تولیدشده فارمهای خودمان هم خیلی پایین است. در این مورد دیدگاه شما چیست؟
همان قسمی که در تولید گوشت مرغ میخواهیم به خودکفایی برسیم در تولید تخم مرغ هم همین هدف را داریم. فعلا مصرف ما در تخم مرغ بهرقم۱۲۰۰ملیون میرسد که تولید ما ۵۰درصد است. ۶۰۰ملیون تخم مرغ در داخل کشور تولید میشود و ۶۰۰ملیون از خارج وارد میشود؛ اما کوشش میکنیم یک پروگرام همراه سکتور خصوصی داشته باشیم، بهخاطری که دولت در این ارتباط نقشی ندارد؛ اما سکتور خصوصی را همیشه تشویق میکند.
کوشش میکنیم تا اندازهٔ از این صنعت بهتر حفاظت کرده بتوانیم با در نظر گرفتن تعرفههای نسبتا مناسبتر و سبسایدی برای مرغداران. یا قرضههایی برایشان داده شود. ما میتوانیم در این بخشها با آنها همکاری کنیم.
تولید گوشت مرغ در ظرف چندسال گذشته ۱۰ تا ۱۵ یا نهایتا ۲۰درصد بوده، اما فعلا به ۶۰درصد رسیده است. نظر به پیشرفتهای که صورت گرفته، امیدوارکننده است. تا چندسال آینده اگر به ۱۰۰درصد نرسد به ۹۰درصد میرسد. ما پیش میرویم.
یکی از مهمترین بخشهای تولیدی کشور ما مالداری و گاوداری است که میتواند بخش بزرگی از ضرورتهای غذایی جامعه را تامین کنند. در عین حال فرآوردههای لبنی مثل شیر اکثرا ایرانی، پاکستانی، عربی و ترکی است. شما که تازه سمت وزارت زراعت و مالداری را بهعهده گرفتهاید، در این مورد پلان خاصی دارید؟
خوشبختانه در این بخشها کار شده است. شیر تولیدی ما تقریبا دوی بر سه ضرورت ماست. ما سالانه حدود دوملیون تن شیر تولید میکنیم. مصرف ما سه ملیون تن است که فقط میتوانیم یکملیون تن را تولید کنیم؛ چون برای فعلا یک مرکز پروسس شیر در ریشخور داریم که تکمیل شده و روزانه سیهزار لیتر شیر را پروسس میکند. در چند جای دیگر هم مثل ولایتهای هرات، بلخ و ننگرهار مراکز پروسس شیر را ساختهایم. پلان داریم که در دیگر ولایتها هم این مراکز پروسس را بسازیم. چندی قبل از فابریکههای لبنیات ننگرهار در جلالآباد دیدن کردم. آنها یک فابریکه بزرگ بهنام (ختیز لبنیات) دارند که در آن محصولات مختلف از قبیل مسکه، پنیر، چکه، ماست و … تولید میکنند. با آنکه یکسلسله مشکلات در این فابریکه وجود دارد، ولی اگر با آنها کار شود، مشکلات زیادی حل میشود.
قیمت شیر در کشورهای همسایه ما یک لیتر به اندازۀ ششافغانی است، شما با این شرایط گاوداری خوب و فعال کردن آنها، رقابت بازار را چگونه بررسی و تنظیم میکنید؟
در مرحله اول ما باید یک سیاست محافظتی و حمایتی در قسمت منابع خود داشته باشیم. ما باید تعرفهها را بلند ببریم؛ چون عضو WTO هستیم، اگر ما بهصورت کامل بند کرده نتوانیم؛ ولی حق داریم تعرفهها را بلند ببریم که اگر تعرفه بلند برده شود، فرصت بهتر برای رقابت محصولات ما پیدا خواهد شد.
لبنیاتی که روی میز صبحانۀ شماست، داخلی است یا خارجی؟ مورد دیگر اینکه، اگر در شهر کابل بگردیم شاید بیشتر از ۱۰۰نقطه، محل فروش شیر وطنی هم پیدا کنیم که فروش هر لیتر ۵۰افغانی میباشد و در هر لیتر مقدار زیادی آب هم موجود است، این در حالی است که فروشگاهها مملو از شیرهای پاکتشده و بستهبندیشدۀ خارجی است.
من خودم از پنیر افغانستان استفاده میکنم. همیشه ماست وطنی را مصرف میکنم، آنهم البته ماست خانگی، اما قوطی شیر را تا هنوز ندیدهام. یک مشکل در ارتباط به شیر وطنی ما وجود دارد. وقتی من از برخی فابریکهها دیدن کردم، آنها یک تسهیلکننده حرارت بسیار بلند بهنام «آلتراهیت» در فابریکههای خود نداشتند که عمر شیر را زیاد میکند. بهخاطر این مشکل، شیر وطنی ما مدت زیاد در دکانها نگهداری نمیشود که در قدم اول باید این مشکل رفع شود و دونرها با فابریکههای پروسس شیر همکاری کنند.
در زمان حکومت حامد کرزی همهچیز از خارج میآمد؛ اما در زمان فعلی، وضعیت در حال بهتر شدن است. ما به اصلاحات اساسی نیاز داریم که آهسته آهسته همه چیز را بهتر و با معیارتر بسازیم. در شروع حتی آب ما از دوبی میآمد. کوک ما از خارج میآمد. زمانیکه در وزارت مالیه بودم یک تعرفه بسیار بلند را بالای نوشیدنی گذاشتیم که خوشبختانه کوکاکولای ما ۸۸درصد مارکیت را در دو سال به دست گرفت. حالا خودشان رقابت میکنند و بهپای خود ایستادهاند که انشاءالله لبنیات و مرغداری هم با سیاست حمایتی ما در ظرف دو سه سال آینده به پای خود ایستاده شده و در بازار رقابت خواهند کردند.
جناب وزیر صاحب! تمام فارمهای مرغداری ما چوچۀ مرغ را از پاکستان میآورند و یا از کشورهای دیگر، چرا ما هنوز این امکانات را نداریم که ماشین از خود داشته باشیم و چوچههای مرغ از خود ما باشد؟ چرا باز هم فارمهای ما مارکیت مرغداری کشورهای همسایه است؟
دو دلیل واضح دارد. اول اینکه ماشینهای که چوچۀ مرغ را تولید میکند نسبتا قیمت است و به سرمایهگذاری زیادی نیاز دارد. فارمدارها میگویند اگر مارکیت را تضمین میکنید که ما فروخته بتوانیم، در آن صورت در این بخش سرمایهداری میکنیم که شاید مصرف آن به حدود چهل یا پنجاه ملیون دالر برسد. دوم اینکه تولیدات از کشور پاکستان به قیمت کم تمام میشود. این مشکلی است که باید راه حل پیدا شود. ممکن سرمایهگذاری را آنها بکنند و یا ما چوچه مرغ را منع کنیم؛ چون ما حق منع کردن را داریم، ولی محصولاتش به اساس قوانین (WTO) مشکل میشود.
سهسال قبل دانه یا خوراک مرغ از پاکستان، ایران و یا کشورهای دیگر وارد میشد؛ اما حالا چند فابریکه دانۀ مرغ ساخته شده است. با آنکه فارمهای موثق نداریم؛ اما گفته شده که بیشتر از ۶۰ تا ۷۰درصد تولید داخلی داریم. به همین اساس همیشه مردم را تشویق میکنیم که سویابین و جواری کشت کنند. بهخاطری که جواری برای دانه مرغ زیاد استفاده میشود. یک بازار مطمین را در این عرصه ایجاد میکنیم که این راه دورتر اما رسیدنی است.
این پرسش در مورد زعفران است که میتواند منبع یک درآمد خوب برای ما باشد. برای گسترش کشت زعفران وزارت زراعت چه برنامههای روی دست دارد؟
پنج شش سال قبل محصولات زعفران ما که تنها متعلق به هرات بود مجموعا به دو تن میرسید، اما در سال ۱۳۹۹به ۲۱تن رسید. به این معنا که کشت زعفران ما به سرعت در حال توسعه است. مشکل اصلی در کشت آن نیست. مشکل بزرگ در قیمت آن است. در سالهای قبل یک کیلو زعفران یک یا یکونیم هزار دالر بود؛ ولی در حال حاضر ۳۰تا۳۵هزار افغانی است که از لحاظ قیمت ما متضرر شدهایم. امسال سالی خوبی نبود هم بهخاطر مسالۀ کرونا وهم وجود مشکلاتی در چیدن زعفران؛ چون چیدن زعفران ما بسیار مسلکی و پروفشنل نیست و این بالای کیفیت زعفران ما تاثیر میگذارد. در بازارهای اروپا و بازارهای پیشرفتۀ جهان، دنبال کیفیت هستند که از لحاظ صحی کدام خطری در قبال نداشته باشد. به همین اساس ما مرکز پروسس زعفران را در هرات ساختهایم. در آیندههای نزدیک ممکن مراکز دیگری هم ساخته شود که بعد از آن زعفران ما به قسمی مسلکی و تصفیهشده، دستهبندی شده و با اطمینان در بازارهای جهان صادر شود.
یک مشکل دیگر هم وجود دارد؛ کسانیکه متشبث زعفران هستند تولیدشان خیلی کوچک است. کشور چین یک قرارداد کاری داشت و آنها چندین تن زعفران میخواستند که هیچ متشبث ما نمیتواند چندین تن زعفران را تولید کند؛ مثلا: کسی ۱۰۰کیلو دارد، کسی ۲۰۰کیلو و کسی هم ۵۰۰کیلو. ما آنها را تشویق میکنیم که شرکتهای کلانتری بسازند یا کوپراتیف تشکیل بدهند که تمام زعفران در یک جا جمعآوری شود. ما امسال حدود ۱۸ملیون دالر صادرات داشتیم و آنهم در سال کرونایی که اگر نمیبود، صادرات ما شاید به حدود ۳۰ملیون میرسید.
شما که سمت وزارت زراعت را بهعهده دارید، مهمتریم برنامههای ملی زراعتیتان چیست؟
ما برنامههایی در مورد گندم، محصولات حیوانی راجع به مرغداری و لبنیات داریم و نیز باغداری که یک قسمت عمدۀ پلان ماست و بالای آن کار جریان دارد. آبیاری قسمت عمدۀ دیگر کار ما را تشکیل میدهد. همچنان تازه بالای پروژۀ پسته در هرات کار میکنیم که حدود ۳۰هزار هکتار زمین برای آن در نظر گرفته شده است. ما میخواهیم محصولات خود را افزایش داده و طوری پروسس کنیم که در بازارهای بینالمللی به فروش برسد؛ مثل کشمش یا انگور تازه. بعضی میوهها هم است مثل آلو بخارا که کم استفاده میشود. در آینده میخواهیم که کشت هینگ و جلغوزه را در مناطق مختلف کشور انکشاف بدهیم. در چندسال اخیر بهجنگلات ما توجه نشده است.
افغانستان ما در دو بخش پتانسیل خوبی دارد؛ یکی زراعت است و دیگر معادن که میخواهیم در زراعت آنقدر پیش برویم که زراعت در مقام اول و معادن در مقام دوم قرار بگیرد.
جناب وزیر! سهسال بعد افغانستان را از لحاظ زراعتی چگونه تصور میکنید؟
فکر نمیکنم در افغانستان یک تغییر رادیکال بیاید؛ اما پیشرفت میآید و بعضی ساحات به خودکفایی میرسند. آرزو دارم در ساحۀ گندم به خودکفایی برسیم. در این عرصه مشکلی که همیشه ما را متضرر کرده، خشکسالی است و تغییرات اقلیمی که در دست ما نیست. بارندگی ما ۱۰۰ملیمتر کم شده، ما از سابق هم خشکسالی داشتیم و متاسفانه این خشکسالی فعلا افزایش یافته است. خشکسالی تاثیرات منفی خودش را دارد؛ ولی توقع داریم در سه-چهار سال آینده در قسمت گندم، لبنیات و محصولات حیوانی به خودکفایی برسیم. لااقل ۵۰۰ الی۶۰۰هزار هکتار زمین که قابل آبیاری است، زیر آبیاری بیاوریم و پروژه قوشتپه را شروع کنیم تا نسلهای بعد بتوانند به اندازه کافی که حتی نفوس ما اگر به ۴۰ملیون نفر هم برسند بتوانند از محصولات داخلی خودشان استفاده کنند.
و سوال آخر، شما یکی از شخصیتهای نیکنام در وزارت مالیه بودید، مدتی رییس بانک هم بودید و در سمتهای مختلفی ایفای وظیفه کردهاید. از کارکردهای شما در محافل رسانهیی و غیر رسانهیی تا هنوز حداقل از اختلاس و خلافکاری صحبتی نشده است و همچنین آشکار بوده که برای شما بحثهای قومی و زبانی مطرح نیست. در وزارت زراعت که با همه مردم از بخشهای مختلف سروکار دارد و در حقیقت این وزارت خانه عام مردم است، فعلا سیاست شما در قسمت استخدامها و برنامهها در این وزارت چگونه است؟ به شایستهسالاری واقعا چه اندازه اهمیت میدهید؟
من همیشه در ماموریتهای کاری خود دو چیز را مد نظر داشتهام؛ یکی کسانی که استخدام میکردم کفایت کاری میداشتند. دوم اینکه توازن قومی مد نظر گرفته میشد. در وزارت مالیه وقتی متوجه شدم که از دو قوم ما یکی هزاره و دوم قوم ترکتبار و نیز خانمها کمتر نمایندگی دارند به ریاست استخدام اصلاحات اداری گفتم که در این بخش استخدام بیشتر شود و نظر به استخدام، همیشه پیش خودم یک یاداشت ذهنی داشتم. در آن سالها انتخاب در دست وزیر بود و ما افراد را نظر به لیاقتشان استخدام میکردیم؛ ولی در حال حاضر این مسایل را اصلاحات اداری تصمیم میگیرد و هر کسی با سپری کردن امتحان به پست مورد نظر خود انتخاب میشود. فعلا نقش وزیر کم است؛ اما امیدوارم با درنظرداشت یک موازنه، تمام استخدامهای ما بر اساس شایستهسالاری صورت بگیرد.
گفتگوگردان: سید اصغر اشراق