تکرار فجایع بازیهای بزرگ!
رویدادهای افغانستان توجه سران، نظامیان و سیاستمداران کشورهای بزرگ و بازیگران منطقه را داغتر از گذشته جلب کرده است.
جوبایدن برگشت امریکا را به خانوادۀ اروپا و سوگند وفاداری این کشور را به مادۀ پنجم اساسنامۀ سازمان نظامی ناتو در روابط جهانی و ادامۀ همکاریهای این سازمان را با امریکا در جنگ افغانستان اعلام نمود.
دعوت امریکا به ادامۀ همکاری سازمان نظامی ناتو بیانگر آن است که این سازمان با امریکا به افغانستان آمده و با امریکا یکجا افغانستان را ترک خواهد گفت و ناتو خروج خود را مشروط به پایبندی طالبان به تعهداتشان میدانند.
رویدادهای کنونی، کشورهای منطقه را دچار تبلرزه سیاسی میکند. باد گرم بازیهای بزرگ بر فراز افغانستان میوزد. این بازی بزرگ بعد از قرن۱۹ اینبار بهتقصیر خواستههای غیرمسوولانه و ناهنجار طالبان و خودخواهی و لجاجتهای سیاسی و تشنگی قدرت سیاسیون ما، افغانستان را به پرتگاه تباهی خواهد کشانید.
هر دو جانب با شرایط غیر قابل قبول با زبان زور و استفاده از جنگ همدیگر را تهدید مینمایند. هردو جانب بهپشتیبانی کشورهای بیگانه قهرماننمایی مینمایند. کشورهای منطقه با روشهای دوگانه و ریاکارانه بهتحریک، تحقیر و اهانت هردو جانب در این بازی بزرگ منافع سیاسی و استراتژیکی خود را در جنگ و ناامنی کشور ما دنبال مینمایند.
ما بهجای دشنامدادن بهبیگانگان باید خود را نفرین کنیم که مانند آنها ازمنافع ملی خود دفاع نکردهایم. دلگرمی کشورهای منطقه مانند چین، روسیه، ایران و پاکستان بهمیزبانی طالبان به خاطر دلسردی و اعلام جنگ این گروه علیه نیروهای امریکا و ناتو است، کشورهای مخالف امریکا از طالبان، با این عقیده که دشمن دشمن، دوست ماست استقبال مینمایند.
دولت جدید امریکا روسیه را تهدید کلیدی و چین را تهدید بالنده، ایران را سرکش و متمرد و پاکستان را اجیر و مزدور گوش بهفرمان میداند. این کشورها با طرفداری از طالبان علاقمندند تا دور از مرزهای خود، امریکا را درگیر جنگی طولانی کنند و این جنگ هرچند طولانیتر باشد بهنفع آنها خواهد بود. آنها میخواهند توجه امریکا را از مشکلات داخلی خود دور کنند. کارشناسان این کشورها افغانستان را قبرستان امپراطوریها میدانند و باور دارند که امریکا در جنگ افغانستان به سرنوشت شوروی سابق مواجه خواهد گردید.
تا هنوز استراتژی جدید امریکا برای دستیابی به صلح واقعی مشخص نگردیده، ولی تجارب گذشته نشان داده که امریکا تنها با استفاده از زور نمیتواند صلح را در افغانستان تامین کند و حتی شرایط خروج آبرومندانه و یا مسوولانه را نیز طولانیتر خواهد کرد.
از همین سبب کشورهای مخالف سیاستهای امریکا به خروج عجولانه وغیر مسوولانۀ امریکا و ناتو علاقمندی نشان میدهند. کشورهای منطقه با وجودیکه دولت ما را به رسمیت میشناسند، اما میدانند که این دولت از اقتدار ملی برخوردار نیست، پشت آن خالیست و بهروی نیزه بیگانه نشسته است و نشستن بهروی نیزه مانند تکیه دلاوران بر نیزه نیست. از همین رو به آینده روابط با این دولت نمیتوانند اطمینان داشته باشند.
کشورهای منطقه با میزبانی طالبان میخواهند به امریکا نشان بدهند که امریکا به تنهایی قادر بهتامین صلح و مبارزه با تروریزم نیست و در واقع با استفاده از مانورهای سیاسی به امریکا وانمود میگردانند تا نفوذ و تاثیر آنان را برای دستیابی به صلح افغانستان چون ابرقدرتهای اتمی و منطقهیی بهرسمیت بشناسد.
امریکا اگرچه ظاهرا مخالف همکاری برای دستیابی بهصلح با این کشورها نیست، ولی به آنها وانمود میکند تا مطابق قواعد امریکا بازی نمایند و برای نظم و ثبات جهانی باید یک ثباتدهنده باشد.
دورنمای روابط میان امریکا و کشورهای روسیه، چین و ایران فوقالعاده تیره گردیده و دولت جدید امریکا با سوگند وفاداری با اتحادیۀ اروپا جنگ را بهخاطر دفاع از دموکراسی علیه این کشورها که از آنها بهنام «کشورهای متمرد و دیکتاتور» یاد مینماید اعلام نموده است.
روابط میان امریکا، روسیه و چین وارد مرحلۀ خطرناک گردیده است و اگر این وضع ادامه یابد دنیا شاهد مقابلهجویی بدتر از زمان جنگ سرد خواهد بود و اگر اوضاع بهطور احتمالی و یا تصادفی از کنترول خارج گردد، فاجعۀ بزرگ بهوقوع خواهد پیوست.
طالبان و سیاسیون افغان بدون احساس مسوولیت، کشور را بهمیدان نبرد بازیهای بزرگ تبدیل گردانیدهاند، تکرار این بازی بزرگ بنا بر شهادت تاریخ، فاجعه بزرگ بهحاکمیت ملی ما خواهد بود. مقصر این وضعیت، طالبان و سیاسیون ما خواهند بود که بهخاطر قدرتطلبیهای جنونانگیز به آیندۀ افغانستان و سرنوشت مردم خود بازی مینمایند. البته گناه نیروهای سیاسی و حتی مردم کمتر از آنان نخواهد بود. موقعیکه سرنوشت کشور در خطر است هیچکس نمیتواند مصون و بیطرف باقی بماند.
دکتور علیاحمد کریمی