خاموشی حاکم در مذاکرات صلح؛ تحرک قدرتهای جهان و منطقه
طبق تفاهمنامهٔ که میان هیات طالبان و امریکا درماه فبروری سال۲۰۲۰ در دوحۀ قطر بهامضا رسید، طالبان مکلف بودند تا پس از آن با هیات دولت جمهوری اسلامی افغانستان وارد مذاکره شده و با کاهش موج خشونتها، قطع روابط با القاعده و حفظ حقوق شهروندان بهویژه زنان تا ماه می سال ۲۰۲۱زمینۀ خروج نیروهای امریکایی را مساعد سازد.
از اینکه ادارۀ دونالد ترمپ به این تفاهمنامه از دید خروج از مصارف جنگ طولانی مدت کشورشان و کمک در راستای پیروزی دونالدترمپ در انتخابات پیشرو نظر میکرد، توجه کمتر به خاتمۀ جنگ بیستسالۀ افغانستان و حل مصلحتآمیز معضل از طریق مذاکرات رو در رو به این تفاهمنامه را داشت.
این عجله و بیتوجهی غرب باعث دوشگاف بزرگ در این روند شد:
یکی عدم تطبیق مواد توافقنامه و دوم سبب ایجاد روحیۀ کاذب فتح و تسلیمی در اذهان سران و سربازان طالب که هر دو شگاف باعث بلندرفتن موج خشونتها در کشور شد. زیرا ماشین جنگی طالب به این عقیده شد که آنها موفق بهشکست آمریکا و متحدانش (ناتو) گردیده و دولت افغانستان در مقابل آنها هیچ است و میتوان آنرا از طریق نظامی به سقوط کامل در آورد.
این روحیه نه تنها باعث بلندرفتن موج خشونتها گردید، بل علاقه و تعهد طالبان را نیز به میز مذاکرات محدود ساخت. اکثرا در میز مذاکرات از قدرت و زور حرف بهدهن میآوردند و بههیچ اصول و قاعدۀ بازی خود را معتهد نمیدانستند. همانند میدان جنگ در میز مذاکرت نیز حرفها و حرکتهای پیروزی خود و شکست دیگران را به نمایش میگذاشتند.
این روند مغرورانه به اعتراضهای هیات دولت جمهوری اسلامی افغانستان و انتقادها در داخل کشور نیز رو به رو شد که هیچ فایدهیی نه در میدان جنگ داشت و نه هم در میز مذاکرات.
اما پس از شکست دونالد ترمپ در انتخابات سال۲۰۲۱ امریکا و روی کارآمدن ادارۀ جدید تحت رهبری بایدن. این روند بهخاموشی سیاسی و تاکتیکی رفت که سبب بلندشدن صدای جناهای درگیر در ماجرای افغانستان شد« جمهوریت بر بازنگری تفاهمنامه و امارات بر ادامۀ تفاهم تاکید داشت»؛ اما دیده میشود که صدای جمهوریت تاثیرات خود را تا جای بههمراه داشته و تیم محتاطمحور، بایدن را به بازنگری این روند وادار ساخته است.
از اینکه رییس جمهور بایدن یک شخص معتهد بهتمام ارزشهای دموکراسی میباشد. اساس دموکراسی را مشوره و نظرخواهی تشکیل میدهد. ایشان نیز با طرفهای مجرب در این بخش مشورتهای اساسی را آغاز کرده است که تا این جای کار بهبازنگری تفاهمنامۀ دوحه تاکید ورزیده است.
طالبان با درک وضعیت رو بهزیان، در نخست اقدام به سفرهای کشورهای ضد امریکا زده تا بهادارۀ جدید امریکا قابلیتهای سیاسی و حمایوی ضد امریکا را در صورت اقدام بهبازنگری تفاهمنامه بهرخ امریکا بکشاند. مطمینا این عمل ضد منافع امریکا، ادارۀ بایدن را خشمگین ساخته ، اما اظهار این خشم را تا زمان ختم مشورتها با شرکای ناتو اش معطل ساخته است.
طالبان همزمان با این اقدامات میز مذاکرات را با هیات جمهوری اسلامی افغانستان نیز ترک کامل نموده و تمام تمرکز خود را در مشورتها با کشورهای منطقه و حامیان خود محدود ساختهاند. از سوی هم طبق گزارشهای بهدست رسیده، این گروه مصروف منسجمساختن ماشین جنگی خود در صورت اقدام امریکا است.
طالبان با سفرهای بهکشورهای منطقه از جمله ایران، پاکستان و روسیه زمامدارن این کشورها را وادار به ارایۀ نظریات و پیشنهادات خود در مورد نظام حاکم افغانستان که حمایت قاطع جامعه جهانی را نیز با خود دارد، ارایه کرده و حتا بدیلهای آن را نیز پیشنهاد نموده است.
این عمل گروه طالبان در نظر اکثر تحلیلگران بهمعنای وابستگی مطلق این گروه بهکشورهای منطقه و فاقد دیدگاه مستقل و نسخۀ جامع برای کشور میپندارند. در پهلوی این موارد بنبست و خاموشی حاکم در میز مذاکرات روسیه و امریکا را وادار به اقدام در راستای تحرک دوبارۀ این روند نمود؛ اما با شیوههای خاص خودشان.
رییس ستاد مشترک ارتش امریکا (کنېت مکنزی) با همتای پاکستانی خود (قمرجاوید باجوا) بهتاریخ ۱۹فبروری ۲۰۲۱ در اسلام آباد پاکستان دیدار داشتند که در همین تاریخ (ضمیر کابلوف) نماینده ویژۀ رییسجمهور پوتین برای افغانستان نیز با (شاه محمود قریشی) وزیر خارجۀ پاکستان دیدار نمود. تا هنوز از محتوا و جزییات این دیدارها چیزی در دست وجود ندارد؛ اما نظر به بعضی گزارشها هر سهطرف روی حل معضلۀ افغانستان از طریق مذاکرات تاکیده ورزیدهاند.
امریکا و روسیه هر دو در تلاش حل معضل افغانستان از طریق گفتگوها اند؛ اما راه حلها و شیوههای آن متفاوتتر از هم بهشمار میروند. این تداخلها و این راه حلهای تاریک و روشن ویا هم سیاه و سفید شاید به شکست مذاکرات بیانجامد و همچنان دری برای جنگ جدید و خونین توسط تاکتیک حمایه و حامیان جدید؛ اما توسط جنگجویان سابق باز خواهند کرد. که بدون شک مسوول عام و تام آن گروه طالبان خواهند بود.
حشمتالله ناطق