چهل سال خشونت کافی است!
رییسجمهور غنی در یک مصاحبۀ اختصاصی با بیبیسی گفته که «فرصتی برای تسریع روند صلح» با گروه طالبان ایجاد کرده است.
سازمان ناتو و در راس آن امریکا که براساس توافق با طالبان قرار بود تا پایان ماه می میلادی نیروهای خود را از افغانستان خارج بسازد، تصمیم بر آن گرفته که در خصوص این مساله تجدید نظر کند.
ینس استولتنبرگ؛ سرمنشی ناتو گفته که در این مقطع هیچگونه تصمیم نهایی درخصوص آینده حضور نیروهایمان (در افغانستان) نگرفتهایم. این سخن نشان از آن دارد که از یکسو با روی کار آمدن دولت جدید در امریکا و از سوی دیگر افزایش خشونتها در افغانستان، موقعیت و وضعیت کاملا متفاوتتر از گذشته بهوجود آمده است.
زمانی که برجهای دوقلوی تجارت جهانی در ایالات متحده امریکا مورد هدف قرار گرفت و القاعده متهم به برنامهریزی این حمله تروریستی شد و دنیا در مقابل دشمن مشترک یعنی تروریزم صفآرایی کرد.
این صفآرایی با اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد و سپردن مسوولیت مبارزه با تروریزم به ایالات متحده امریکا و متحدانش، نشان از عزم جدی جامعه بینالمللی در امر مبارزه با هراسافکنی داشت.
مسوولیتی که سنگینی بار آن از ابتدا مشهود بود؛ زیرا امریکا و متحدانش وارد جغرافیایی میشدند که چندین دهه جنگ و بینظمی را تجربه کرده و مبارزه با گروههای تروریستی در چنین فضای آنارشیک مطمینا بسیار سخت و هزینهبردار میبود.
اکنون پس از دو دهه حضور نیروهای خارجی، مساله مبارزه با تروریزم بهحیث مسوولیت اصلی این نیروها بهعنوان چالش اساسی مطرح است. آیا واقعا این نیروها در امر مبارزه با تروریزم موفق بودهاند یا خیر؟ آیا دیگر خطری، امنیت بینالملل را از جانب این گروهها از جغرافیای افغانستان تهدید نمیکند؟
سوالاتی از این دست نشان میدهد که دغدغههای بزرگتری از مساله خروج نیروهای خارجی مطرح است. چالشهایی که نهتنها با آینده سیاسی و اجتماعی افغانستان گره خورده؛ بل با امنیت بینالمللی رابطه مستقیم دارد. در عرصه مطالعات امنیتی، ناامنی یک امر سیال است؛ به این معنا که اگر منطقهیی ناامن بود بدون شک مناطق همجوار خویش را نیز ناامن خواهد ساخت.
افغانستان ناامن در گام اول تمامی دستاوردها و تلاشهای دو دهۀ اخیر جامعه جهانی و مردم افغانستان را ضرب صفر خواهد کرد و در گام بعدی تهدید بسیار جدی برای امنیت بینالملل محسوب خواهد شد.
اروپا هنوز وضعیت آنارشیک و ناهنجار جنگ داخلی سوریه را به یاد دارد. جدای از بالا رفتن سطح حملات تروریستی در قارۀ سبز، موج مهاجرت، کشورهای این قاره را در چند دهۀ آینده درگیر خود نگه خواهد داشت.
بنابراین فقط بحث خروج نیروهای خارجی مطرح نیست؛ بل تبعات این خروج در شرایط کنونی برای تمامی کشورهای نظام بینالملل مخاطرهانگیز است. از دیگر سو خروج زمانی امکانپذیر خواهد بود که مسوولیت بهدرستی انجام شده باشد.
دولت بارها نشان داده که در مسالۀ صلح از انعطاف بالایی کار میگیرد، رییسجمهور غنی در اظهارات اخیر خود با بیبیسی به صراحت مطرح کرد که مساله شخص خود او نیست. وی حاضر است که برای آمدن صلح حتی انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را نیز برگزار کند. جامعه جهانی باید این نکته را درک کند که تاکنون این طرف طالبان بوده که خلاف تمام تعهدات خویش عمل کرده است.
خشونت نهتنها کاهش نیافته که هر روز بر شمار آن افزوده میشود. میزان تلفات مردم ملکی، دولتی و نیروهای نظامی افزایش یافته است. دیگر باید چه ثبوتی ارایه شود که طالبان در خصوص صلح هیچ گونه صداقتی از خود نشان نداده است.
جامعه جهانی تا چه زمانی میخواهد چشم خود را بر فجایعی که در افغانستان اتفاق میافتد بسته نگه دارد. تا چه زمانی حامیان طالبان بدون هیچ گونه بازخواستی، دست به حمایت اطلاعاتی و لوجستیکی از این گروه بزنند.
تصمیم اخیر سازمان ناتو بدون شک ناظر بر همین مسایل است. دولت افغانستان باید از فرصت بهوجود آمده استفاده کند و با ابزار فشار بینالمللی طالبان را مجبور به صلح بگرداند؛ زیرا طالبان نشان داده که یک گروه تمامیتخواه است و بدون زور حاضر به تن دادن به خواستهای مردم افغانستان نیست.