طالبان منزوی شده، یا پالیسی روسیه تغییر کرده است؟
سرگی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه در دیداری با محمدحنیف اتمر در مسکو گفته که روسیه از برگشت امارت طالبانی حمایت نمیکند. او در این دیدار همچنین گفته است که حذف نام طالبان از لیست سیاه، نیاز به پیشرفتهای لازم در مذاکرات صلح دارد، اما وزیر خارجه روسیه واضح نگفته که نسخۀ دقیق مورد نظر روسیه در قبال قضیه افغانستان چیست.
وزارت خارجه با نشر اعلامیهیی گفته که محمدحنیف اتمر؛ وزیر خارجه کشور در سفری به روسیه رفته و به نقل از این اعلامیه، این مطلب را آقای لاوروف در دیداری با همتای افغانش آقای اتمر گفته است.
این درحالیست که یک هیات طالبان به سرپرستی شیرمحمد عباس استانکزی به تاریخ ۹ دلو به روسیه رفته بود و در این سفر دیدارهایی با مقامهای روسی از جمله ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان داشت.
پیش از آن نیز روسیه دو نشست میان طالبان و برخی از سیاسیون افغانستان را میزبانی کرده بود.
ضمیر کابلوف در اول حوت در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفته بود که «برای پایان جنگ افغانستان به یک دولت انتقالی ائتلافی نیاز است که توانایی و قدرت کنترول هر دو طرف را داشته و یکدیگر را مهار کند. پس از آن یک دولت حاکم جدید تشکیل شود که بتواند بسیاری از مشکلات را حل کند.»
در آن زمان این اظهار نظر آقای کابلوف با واکنش وزارت خارجه کشور مواجه شد. آقای کابلوف بارها اظهارات مشابه در مورد قضایای داخلی افغانستان داشته است.
گزارشهای رسانهیی در تابستان گذشته حاکی از این است که روسیه در جریان مذاکرات صلح، در بدل کشتن سربازان امریکایی در افغانستان برای طالبان پول پرداخت میکرده است.
اما تغییر آنی در لحن روسیه علیه طالبان سوالبرانگیز مینماید. این تغییر لحن روسیه هرچند مورد استقبال وزارت خارجه واقع شده، اما واقعیت این است که روسیه در سالهای اخیر بیش از آنکه با حکومت قانونی افغانستان همنوا و در تماس بوده است، با طالبان در تماس بوده است و نمیتوان به چنین اظهارات دل خوش کرد. حال پرسش اساسی این است که این تغییر لحن روسیه نمایانگر چیست؟
آیا روسیه واقعا با توجه به وضعیت پیشآمده، در برخورد خود با قضیه افغانستان تغییر آورده است یا دیپلوماسی افغانستان سبب شده که روسها دیدگاه خود در مورد جنگ افغانستان تغییر دهد؟ احتمال هر دو مورد وجود دارد.
پس از روی کار آمدن اداره جدید در امریکا و تغییر پالیسی آن کشور برای تمام جهان از جمله در مورد افغانستان و به تبع آن آمدن تغییرات در پالیسی اروپا و ناتو نیز میتواند منبع این تغییرات باشد.
در عین زمان میتوان گفت که دیپلوماسی افغانستان سبب این تغییرات پالیسی روسیه شده باشد. یا این احتمال نیز چندان بعید نیست که روسیه در پی تلاشهای افغانستان و سفر وزیر خارجه به مسکو یک چنین موقف موقتی و فریبانگیز گرفته باشد.
قدر مسلم اما این است که طالبان یک گروه تروریستی است و در دو و نیم دهه گذشته این گروه مرتکب جنایات جنگی و ضد بشری هولناک شده است.
در حالیکه بیش از یکسال میشود گفتگوهای صلح در دوحه به ابتکار ایالات متحده امریکا، میان امریکا و طالبان و میان افغانستان و طالبان ادامه دارد، خشونتها از جانب طالبان به شدت افزایش داشته است.
افزایش حملات انفجاری، ترورهای هدفمند فعالان حقوق بشر، حقوق زنان، فعالان مدنی، کارمندان رسانهیی و خبرنگاران و غیر نظامیان سبب نارضایتی گسترده جهانی از گروه طالبان شده و این رفتار گروه طالبان تا حدی زیاد موجب انزوای سیاسی این گروه شده است.
در حالیکه دیدگاه روسیه بر سرنوشت صلح به نوبه خود تاثیر دارد، در عینحال نمیتواند از جنایات جنگی طالبان چیزی را کاهش دهد. بنابراین این امکان وجود دارد که با توجه به تغییرات وسیع که در پالیسی جهان علیه طالبان، در یک ماه اخیر به میان آمده، روسها نیز به این نتیجه رسیده باشند که بهتر است با سیاست جهانی موازی در حرکت باشند. و حالا که سیاست جهان یک بار دیگر علیه طالبان قرار گرفته، روسها نیز نمیتوانند فارغ از سیاست جهان به خصوص سیاسیت امریکا و اروپا در مورد طالبان، همچنان به حمایت بیدریغ از این گروه ادامه دهند.
بارها ثابت شده که سیاست کشورهای منطقه در مورد افغانستان با نوسان همراه بوده و بارها اتفاق افتاده که کشورهای منطقه خلاف اظهارات و ادعاهایشان، رفتار دیگرگونه با قضایای افغانستان داشتهاند.
با این همه، سیاست خارجی ما درحالیکه از این تغییرات استقبال میکند، نباید دلگرم چنین برخوردهای مقطعی باشد و آنچه مطابق به منافع ملی و مطابق به مصالح سیاسی شرایط امروزی کشور است باید در آجندای سیاسی قرار داشته باشد، نه اینکه رفتار و سیاست ما در قبال طالبان متکی به برخوردها و پالیسیهای باشد که کشورها مطابق به منافع خودشان اتخاذ میکنند.
سهیل غوری