لزوم اتحاد در یک آدرس
حفظ همبستگی نخبگان در برابر خواست تمامیتخواهانۀ گروه طالبان و دخالتهای خارجی مهم است
سرمقاله/ مدتی است که هر صبح ما با انفجار آغاز و شام ما با خبر تعداد قربانیان ناشی از آن بهپایان میرسد. مردم که در تیررس مستقیم این خشونتها بوده، نسبت به عملکرد مقامهای امنیتی خشمگیناند.
از سوی دیگر معلوم نیست که دقیقا منابع طرح و اجرای این خشونتها کیها هستند، اما هدف مشخص است؛ کندکردن روند گفتگوهای صلح و خرابکاری در نتایج آن.
به تلگرام راه مدنیت بپیوندید
روشن است که بخش عمدۀ این خشونتهای درحال فزاینده از جانب گروه طالبان بههدف نشاندادن اینکه هنوز از قدرت تخریبی بالای برخوردارند، صورت میگیرد. گروه طالبان در واقع از ابتدا تا بهحال برای کسب قدرت، نمایش قدرت و امتیازگیری، از خشونت بهعنوان ابزار استفاده کرده و میکند.
بهعلاوه خشونتهای گروه طالبان، یارگیری کشورهای همسایه از میان گروههای تروریستی موجود در کشور نیز از نگرانیهایی است که امید را از مردم گرفته است. ناامیدی از این جهت است که حتا درصورت توافق با گروه طالبان، حضور سایر گروههای مسلح خارجی خود مانع عمده بر سر راه صلح است؛ زیرا کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی همۀ این گروهها را دشمن مشترک نمیپندارند و هر کدام برای هر یکی از کشورها دارای مزیتهای منفی و مثبت است که از آنها بهعنوان عامل نیابتی برای تهدید منافع یکدیگر استفاده میکنند.
همانگونه که در ابتدا گفته شد، در نتیجۀ خشونتهای فزاینده، خشم و انتقاد عمومی بالا گرفته است. منتها این انتقادهای عمومی به حکومت در جهت اهداف گروه طالبان مبنی بر تغییر نظام نیست. نکتۀ مهم این است که حتا مردم خواهان کنار رفتن مقامهای امنیتی و تغییر رژیم هم نیستند. مردم بهخوبی میدانند پیچیدگی اوضاع طوری است که با رفتن و آمدن چند کارگزار، مشکلی حل نمیشود.
به این لحاظ، مسوولان حکومت نیز این نکته را بدانند که انتقاد عمومی از عملکرد آنها به هدف مسوولیتپذیرکردن آنهاست، نه کنار رفتن آنها.
سوی دیگر این نکته در این است که مردم بهرغم کاستیهای موجود، خواهان حفظ همبستگی و تقویت روحیۀ وحدت ملی در راستای حفظ نظام در برابر خواستههای تمامیتخواهانۀ گروه طالباناند.
در واقع مردم که قربانی زیادی دادهاند میدانند که هیچ گزینۀ بهتر از جمهوری برای مدیریت کلان کشور وجود ندارد. تنها در سایۀ جمهوری میتوان هم تنوع فرهنگی و زبانی را حفظ کرد و هم به دیدگاههای مختلف و گاهی متضاد احترام گذاشت. مردم در حافظۀ تاریخی خود بر این مساله واقفاند همۀ نظامهایی که در افغانستان تجربه شده، همۀ دیدگاهها و تنوع قومی و زبانی را در خود جای ندادند، از جمله گروه طالبان که با دیدگاه تنگنظرانۀ خود عرصه را برای همگان تنگ کرده بود و فرصتهای رشد و توسعه را در ابعاد کلان کشوری و فردی گرفته بود.
از اینرو انتقاد مردم از مسوولان و در عین حال حمایت مردم از نظام بدین معناست که مسوولان بر عملکرد خود در حیطۀ وظایفی که به آنها سپرده شده، توجه و مسوولیتپذیری داشته باشند. مردم خواهان این هستند که مسوولان هم در پیشگیری از حوادث خوب عمل کنند و هم در رهگیری و پیگرد عاملان کشتارها بهویژه عاملان ترورها و حملات اخیر بر فعالان جامعۀ مدنی و نهادهای مردمی کوشا باشند.
بنابراین شفافسازی دربارۀ چگونگی وقوع حوادث امنیتی و آشکارکردن هویتهای مخربان امنیت میتواند بر حمایت مردم از نظام بیفزاید.
نکتۀ دیگر که متوجه نخبگان سیاسی و رهبران احزاب و فعالان جامعه مدنی است، اینکه موضعشان در ارتباط به گفتگوهای صلح، حفظ نظام و تقویت ارزشهای دموکراسی در برابر گفتمان امارتی را بیش از هر زمان یکدست و هماهنگ کنند. بهمعنای دیگر، نخبگان و گارگزاران سیاست از یک آدرس مواضع خود را متحدانه اعلام کنند؛ زیرا در شرایط کنونی که سنگ تفرقه از هرسو بر مسیر صلح کشور میبارد، اتحاد نظر و عمل در برابر این سنگاندازیها تنها سلاحی است که میتواند نظام ما را حفظ کند.
حال اگر شورای عالی مصالحه ملی را تنها آدرس و کانال پیشبرد گفتگوهای صلح بدانیم، بر این نهاد واجب است که با تمرکز بر آیندۀ صلح و ایجاد منافع مشترک میان افغانستان و همه ذینفعان عمل کند. زدوبندهای سیاسی برای کنارزدن و دور زدن رقیبان داخلی از طریق تلاشهای فردی، توان مقابلۀ دولت و نظام را در برخورد با چالش تروریزم جهانی و منطقهیی تضعیف میکند.
بنابراین تمرکز آدرس گفتگوهای صلح به این صورت باشد که نخست گروه طالبان را وادار به کوتاه آمدن از خواستهای نامشروع و تمامیتخواهانه کند. دوم تلاشها برای ایجاد کانال گفتگوها با کشورهای همسایه و همۀ قدرتهای منطقه برای متوقفکردن روند یارگیری آنها از گروههای مخالف همدیگر باشد. بهیک معنا تلاش نخبگان کشور بهسمتی پیش برود که در عرصۀ داخلی بسترهای نزاع داخلی و منطقهیی در جغرافیای کشور از بین برود. برای تحقق این هدف تنها راه، ایجاد کانال همکاریهای سیاسی و امنیتی برای شناسایی تهدیدهای مشترک و اقدامهای مشترک در از بین بردن تهدیدها و رفع نگرانیها با همکاری یکدیگر است.