حقوق پناهندگان در نظام بینالمللی حقوق بشر
اسدالله پژمان؛ کارشناس حقوق بشر/ قسمت سوم و چهارم
گفتار دوم؛ مفهوم پناهندگی
برای پی بردن به مفهوم واژۀ پناهندگی به صورت دقیق آن، لازم است که معادل یا مترادف این اصطلاح در زبان انگلیسی جستجو شود. در یک مفهوم کلی، واژه پناهندگی در لاتین از لغت «asylon» یونانی گرفته شده است که از نظر ادبی به معنای «توقیف نشدن» یا «آزاد بودن از توقیف» است.
در برخی از زبانهای اروپایی هنوز کلمه «Asyl» به کار برده میشود و مفهوم سرپناه، امنیت و مصونیت از آسیب را ارایه میکند. در زبان انگلیسی، واژههای «Asylee/Asylum» و «Refuge» هردو به معنی پناهندگیاند. برخی دکترین، مفهوم پناهندگی را به عام و خاص تقسیم نمودهاند.
پیشنویس کنوانسیون پناهندگی سرزمینی که در سال ۱۹۵۲ توسط انجمن حقوق بینالملل ارایه شد، نیز تمایزی میان پناهندگی در مفهوم عام و پناهندگی به مفهوم خاص ترسیم میکند. بر اساس این سند پناهندگی به مفهوم عام، مفهوم وسیعتری از پناهندگی دارد. در خصوص پناهندگی به مفهوم عام، تنها به تحت آزار قرار گرفتن اشاره شده و ذکری از دلایل آن نرفته است.
دلایل پناهندگی در مفهوم خاص در کنوانسیون مصوب ۱۹۵۱ مربوط به امور پناهندگان به صورت واضح بحث شده که در مباحث بعدی به آن پرداخته خواهد شد. اگر تقسیمبندی پناهندگی به مفهوم عام و خاص را بپذیریم، پناهندگی به مفهوم عام، به پناهندگی سیاسی اطلاق میشود، اما پناهندگی به مفهوم اخص که موضوع کنوانسیون و پروتکل حمایت از پناهندگان است، دولتها بر اساس دلایل و شروط تصریح شده، عمل میکنند و تکلیفی که بر اساس کنوانسیون به عهده آنهاست باید با انگیزه پذیرش فرد به عنوان پناهنده باشد. هرچند بحث پناهندگی تاریخ طولانی دارد، اما به صورت ویژه پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، مورد توجه قرار گرفت.
گفتار سوم؛ توضیح اصطلاحات
در زمینه پناهندگی اصطلاحات مشابه و نزدیک به هم به کار گرفته میشود که هریک آن مفهوم خاص و مشخص را افاده میکند. به لحاظ حقوقی هریک از اصطلاحات میتواند بار معنایی متفاوت داشته باشد و در اینجا برای درک دقیق از موضوع، مفاهیم اصطلاحات به بحث گرفته میشود.
بند اول، پناهنده
کنوانسیون مربوط به امور پناهندگان که در ۲۱ جولای ۱۹۵۱ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، به صورت مشخص از «پناهنده» تعریف ارایه داده است. در عصر حاضر موضوع امور پناهندگی بر مبنای این کنوانسیون مطرح میشود و تمام دولتهای عضو سازمان ملل متحد، بر اساس این کنوانسیون استناد میکنند. تعریف اصطلاح «پناهنده» در ماده اول کنوانسیون مربوط به امور پناهندگان، تصریح شده است.
بر مبنای بند دوم ماده اول این کنوانسیون، پناهنده به شخصی اطلاق میشود که: « … به علت ترس موجه از اینکه به علل مربوط به نژاد، مذهب، ملیت یا عضویت در بعضی گروههای اجتماعی یا داشتن عقاید سیاسی مورد آزار قرار گیرد. یا در خارج از کشور محل سکونت عادی خود به سر میبرد، نمیتواند و یا به علت ترس مذکور نمیخواهد خود را تحت حمایت آن کشور قرار دهد.
همچنین در صورتی که فاقد تابعیت بوده و پس از چنین حوادثی در خارج از کشور محل سکونت دایمی خود بهسر میبرد، نمیتواند یا به علت ترس مذکور نمیخواهد به آن کشور باز گردد…» به طور کلی پناهندگان اشخاصی هستند که برای فرار از جنگ، یا بر اثر شکنجه، تعقیب، آزار، ترس موجه و به طور کلی، به دلایل نژادی، مذهبی، زبانی، قومی و سیاسی مجبور به ترک کشور متبوع خود شده و در کشور دیگر اقامت گزیدهاند.
با تعریف و توضیحی که کنوانسیون در مورد پناهندگان ارایه نموده، پنج ویژگی اصلی برای اطلاق عنوان پناهنده بر فرد پناهجو است. «این پنج ویژگی عبارت از آناند که پناهجو ۱: دارای ترس موجه باشد. ۲: ترس موجه وی از مورد آزار قرار گرفتن باشد. ۳: ترس موجه او از مورد آزار قرار گرفتن به دلیل نژاد، مذهب، ملیت، داشتن عقیده سیاسی یا عضویت در گروه اجتماعی خاص باشد. ۴: قادر یا مایل به قرار گرفتن تحت حمایت دولت متبوع یا محل سکونت خود نباشد. ۵: میان ترس موجه وی از مورد آزار قرار گرفتن و دلایل پنجگانه رابطه سببیت وجود داشته باشد.»
پنج دلیل برای پناهندگی تعریف شده که این دلایل پنجگانه عبارتاند از: «نژاد»، «مذهب»، «ملیت»، «عضویت در گروه اجتماعی» و «عقاید سیاسی». در برخی متون فارسی به جای واژه «آزار» اصطلاح «شکنجه» آمده است. شکنجه در کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا تحقیرکننده مصوب ۱۹۸۴ تعریف شده که «شکنجه»: عبارت است از ایراد عمدی هرگونه درد و یا رنج شدید بدنی یا روحی به یک شخص». همچنین در این کنوانسیون تصریح شده که مأمور رسمی دولت یا کسی که در سمت رسمی عمل میکند به منظور اخذ اطلاعات یا اقرار شخص درد و رنج وارد میکند شکنجه گفته میشود. با این تعریف کاربرد واژه شکنجه به جای آزار نادرست است و مفهوم خاص دارد. واژه «شکنجه» مفهوم محدودتر دارد. در اینجا واژه «آزار» میتواند درست باشد و یک بحث وسیعتر را مطرح میکند. واژه آزار برای اولین بار توسط اداره جبران و ترمیم سازمان ملل متحد و مقامات متحد که مسوولیت کمک به آوارگان و پناهندگان را به عهده داشت مورد استفاده قرار گرفت.
بند دوم، پناهجو
پناهجو به شخصی اطلاق می شود که در جستجوی پناهندگی باشد. به عبارت دیگر، پناهجویان مردمی هستند که به کشوری دیگری گریخته اند و با ادعای وضعیت پناهندگی درخواست حمایت دولتی نموده اند، اما در خصوص درخواست شان تصمیم نهایی اتخاذ نشده است. پناهجویان در واقع گروه دیگری از مهاجران با حقوق بسیار محدود هستند. به طور معمول فردی که از کشور خود می گریزد و به دنبال حمایت قانونی یا عینی به عنوان یک پناهنده در کشور دیگری است را پناهجو مینامند. براساس یادداشت تفاهمی که در ۱۵ می ۱۹۹۷ بین کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و سازمان بینالمللی مهاجرت به عنوان دو سازمان عمده بینالمللی متولی حمایت از پناهندگان انجام گرفت، نیز پناهجو به شخصی اطلاق می شود که هنوز وضعیت پناهندگی وی مشخص نشده اما ارایه درخواست برای کسب پناهندگی، او را مستحق برخورداری از حمایتهای تازمان مشخص شدن قطعی وضعیت پناهندگیاش میسازد.
بند سوم، مهاجر
مهاجرت در تاریخ بشر، قدامت طولانی دارد. بشر همواره برای زنده ماندن یا پیشبرد بهتر زندگی شان اقدام به مهاجرت نموده اند. در عصر فعلی مهاجرت به عنوان یک پدیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارای ابعاد حقوقی میباشد.
با رشد تکنالوژی و گسترش روابط انسانها، اکنون مهاجرت به یک بحث بینالمللی تبدیلی شده و شکل بینالمللی را به خود گرفته است. برخی کارشناسان اقتصادی و اجتماعی معتقدند که مهاجرت در توسعه و پیشرفت دولتها و جامعه جهانی نقش اساسی داشته است. تشریک تجربیات، نیروهای کاری و تخصص از موارد قابل توجه در مهاجرت و مؤثریت آن در توسعه بوده است.
بنا به تعریفی، مهاجرت فرآیند ورود ارادی فرد به کشوری غیر از کشور خود به منظور اسکان دایم است. در زمینه «اسکان دایم» توافق کلی وجود ندارد. «برخی اسناد حقوقی که به طور عمده در سطح منطقهیی بودهاند از عبارت «مقیم دایم یا اقامت دایمی» استفاده کردهاند.
به نظر میرسد کاربرد عبارت مقیم دایمی بیشتر اشاره به پذیرش وضعیت مهاجران دایمی از نظر اسناد حقوقی دارد.» در بند۶۲ کتابچه راهنمای کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در خصوص رویهها و معیارهای تعیین وضعیت پناهندگان بیان میدارد: «مهاجر شخصی است که به دلایل غیر از آنچه در تعریف پناهنده ذکر شده است، کشورش را به طور اختیاری برای ترک وطن و اقامت گزیدن در نقطه دیگر ترک میکند.
هرچند کنوانسیون حقوق تمام کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها، یکی از اسناد مهم بینالمللی در حمایت از مهاجران محسوب میشود، اما هر کشور به دلیل اصل حاکمیت ملی و سرزمینی، قواعد و اصول خاص خود را در زمینه برخورد با مهاجران را دارند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سند مهم را در رابطه به حقوق همه مهاجران کارگر و خانوادههای آنان در سال۱۹۹۰ به تصویب رساند که میتواند به عنوان یک سند حمایتی معتبر محسوب شود. در مجموع قواعد حاکم بر مهاجرت از قرینه های اسناد بینالمللی حقوق بشر قابل استنباط میباشد. مجمع عمومی ملل متحد روز ۱۸ دسامبر را به عنوان روز بینالمللی مهاجران اعلام نموده تا توجه بیشتر دولتها به مسأله مهاجران جلب شود.
تعادل منطقی میان حقوق بشر مهاجران و منافع ملی از مباحثی است که هر کشور سیاست های خاص خود را در این زمینه دارند، اما قواعد آمره بینالمللی را هیچ یک کشورها حق ندارند که نقض نماید. در بحث گونهشناسی مهاجران، مهاجرت را به دو دسته کلی اجباری و اختیاری تقسیم بندی نمودهاند. مهاجرانی که به هر دلیل به رضایت خود مهاجرت نمایند، بنام مهاجران اختیاری یاد میکنند. مهاجرانی که به دلایل سیاسی، اقتصادی و یا محیط زیستی مجبور به مهاجرت گردیدهاند بهنام مهاجران اجباری یاد میشوند. مهاجران اجباری و اختیاری هرکدام به چندین دسته قابل تقسیماند. در یک تقسیمبندی دیگر، مهاجرت را به مهاجرت قانونی و غیر قانونی تقسیمبندی نمودهاند. این تقسیمبندی به صورت بهتر قابل تفکیک است.
قسمت دوم:
https://madanyatdaily.com/10-775/
منابع:
– اردلان، اسعد (۱۳۹۲) ، حقوق دیپلماتیک، نشر سمت، چاپ اول، تهران ، ص ۷۸
Asylee
Refugee
– سرفراز، فرشید (۱۳۹۴) حقوق بشر مهاجران در نظام حقوق بینالملل، انتشارات مجد، تهران، چاپ اول، ص ۸۱
-Refugee
-کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان، مصوب ۱۹۵۱
– بیگدلی، محمدرضا ضیایی (۱۳۹۴) حقوق بینالملل بشردوستانه، انتشارات گنج دانش، چاپ سوم، تهران، ص. ۱۱۶
– کیهانلو، همان، ص. ۱۲
Asylum seeker
– سرفراز، همان، ص. ۸۹
– شهبازی، آرامش (۱۳۹۵) حمایت از مهاجران غیر قانونی در حقوق بینالملل، انتشارات شهر دانش، چاپ اول، تهران، ص. ۳۳
Immigration
– سرفراز، همان، ص. ۶۸
– شهبازی، دکتور آرامش (۱۳۹۵) حمایت از مهاجران غیر قانونی در حقوق بینالملل، ناشر: شهر دانش، چ اول، ص.۲۹