سناریوهای احتمالی موضع امریکا در قبال افغانستان
سناریوی اول؛ حذف مطلق از میز سیاست خارجی
با خروج آخرین سرباز امریکایی از افغانستان در ۳۰ آگوست۲۰۲۱، پرسشی که ذهن کارشناسان و ناظران در منطقه و بهویژه افغانستان را بهخود مشغول ساخت، این بود که از این تاریخ بهبعد سیاست امریکا در قبال افغانستان و این منطقه از جهان چگونه تعریف خواهد شد؛ زیرا همانگونه که در سال۲۰۰۱ با حملۀ امریکا به افغانستان و سقوط حکومت دور اول طالبان، افغانستان، منطقه و حتی جهان دچار تغییر شگرف شد، اکنون نیز خروج ایالات متحد امریکا و متحدان آن با پیآمدهای ژرف، معنادار و دینامیک همراه خواهد بود .
سناریوهای احتمالی موضع ایالات متحد امریکا در قبال افغانستان در چهار گزینه جمعبندی و فشرده شده است:
سناریوی اول؛ فراموشی و حذف مطلق افغانستان از میز سیاست خارجی امریکا
سناریوی حذف مطلق معطوف به فاکتورها و متغیرهایی است که بر سیاست ایالات متحد امریکا در قبال افغانستان اثرهای انکارناپذیر گذاشته و استراتژیستها و سیاستمداران امریکایی را مجبور به اتخاذ چنین تصمیم کنند.
هزینۀ جنگ
گذشته از هزینههای انسانی، مصرف مالی جنگ ۲۰ساله در افغانستان نجومی و سرسامآور بوده است. در یک بررسی تازه که از سوی brown university انجام شده، هزینۀ کل جنگ ۲۰ساله امریکا در افغانستان تاکنون دوهزار و دوصد شصت میلیارد دالر، خرج روی دست این کشور گذاشته است.
بر اساس این بررسی، جنگ در افغانستان روزانه سهصد میلیون دالر هزینه بر خزانۀ امریکا تحمیل میکرده است. بررسی این دانشگاه نشان میدهد که بهرغم ختم جنگ در افغانستان، هزینههای آن قطع نشده است؛ زیرا درصد زیاد پولهای مصرفشدۀ امریکا در جنگ افغانستان از محل استقراض دولت از بانک مرکزی بهدست آمده است. بازپرداخت آن به اضافه بهرۀ بانکی، حکومت را تا سال۲۰۵۰ مقروض بانک مرکزی این کشور کرده است. اگر به بهرۀ بانکی، هزینههای درمان و مراقبتهای پسادرمانی نزدیک به ۲۰هزار سرباز مجروح را اضافه کنیم، مبلغ بالا به دوبرابر افزایش مییابد.
امریکا درحالی این هزینه را پرداخت میکرد که رقبای جهانی آن «چین و روسیه» در گوشهای فقط نظارهگر حوادث بودند و تقریبا هیچ هزینهای بر آنها تحمیل نمیشد. چین برای حمایت از طالبان هیچ پولی به مصرف نرسانیده و سهم روسیه نیز بسیار اندک بوده است. اگر حمایت مالی هم از طالبان صورت میگرفت، از سوی کشورهایی انجام میشد که بهصورت سنتی از متحدان ایالات متحد امریکا محسوب میشدند.
بهوجود نیامدن حکومت خوب، مسوول و پاسخگو
جو بایدن در یک کنفرانس مطبوعاتی وقتی با پرسش فراوان خبرنگاران دربارۀ افغانستان مواجه شد، با عصبانیت گفت که اگر کسی از میان شما مدعی ایجاد یک حکومت خوب، متحد و یکپارچه در افغانستان است، دستشان را بلند کند.
اظهارات رییسجمهوری امریکا اوج استیصال، درماندگی و ناامیدی این کشور از تلاشهای خود برای ایجاد حکومت مسوول و پاسخگو در افغانستان است. واقعیتهای موجود دو دهه در افغانستان نیز آن را تایید میکند.
گذشته از نقش ملموس خود امریکاییها، نهادهای فعال خودمختار و قرار دادن بودجههای غیر اختیاری به دولت افغانستان، رهبران حکومت و اداره کابل نیز نشان داد که ظرفیت تشکیل حکومت عاری از فساد، راندخوری و خویشبازی را ندارند. اکثر کمکهای جهانی در گلوگاههایی به غارت میرفت که توسط عدهای غصب شده بودند. در ۲۰سال گذشته هیچ کار عامالمنفعۀ درازمدت انجام نشد که واقعا بر زندگی مردم تاثیرگذار باشد.
تغییر نقش بازیگران داخلی و منطقهای بهضرر ایالات متحد امریکا
کشورهای بزرگ در مناطق مختلف جهان منویات خود را از طریق گروههای نیابتی انجام میدهند که بهجای آنها و برای آنها کار میکنند.
طالبان و دهها گروه تروریستی در جهان با چنین آجندایی ساخته، پرورش و حمایت میشوند و خواهند شد. یکی از ویژگیهای این گروهها که با چاشنی دین و مذهب فعالیت دارند، سیال و غیر قابل کنترل بودن آنهاست. آنها وسیلههایی هستند که بهراحتی در اختیار دشمن قرار گرفته و در برابر حامیان اولیه و اصلی خود میایستند.
هیلاری کلینتون؛ وزیر خارجه اسبق ایالات متحد امریکا گفته بود که طالبان با طرح ما، حمایت مالی عربستان سعودی و فراهمسازی لوجستیکی پاکستان ساخته شد، اما اکنون بهعنوان دشمن درجه یک در برابر ما میجنگند و سربازان ما را میکشند. مهمتر از طالبان، پاکستان بهعنوان یکی از متحدان استراتژیک غیر ناتوی ایالات متحد امریکا در خصوص افغانستان با امریکا همکاری لازم را نکرد.
پاکستان که با تهدید صریح جورج دبلیو بوش، مجبور شده بود پایگاههای هوایی خود را در اختیار ایالات متحد امریکا قرار بدهد و از حمله این کشور علیه رژیم طالبان در سال۲۰۰۱ حمایت کند، با سقوط حکومت طالبان، تمام رهبران این گروه را در پاکستان جا داد و بهتدریج زمینۀ فعالیت سیاسی و نظامی آنها را فراهم آورد.
چهار سال بعد از سقوط حکومت طالبان، این گروه مجددا در مناطق جنوبی به فعالیت تخریبی پرداخت و کمکم به بزرگترین چالش امنیتی کشور تبدیل شدند.
کشتهشدن اسامهبنلادن در سال۲۰۱۱ در خاک پاکستان، سوال بزرگی فراروی دولتمردان ایالات متحد امریکا دربارۀ صداقت و دوستی پاکستان قرار داد و مباحث فراوانی هم برانگیخت.
به هر روی، مولفههای فوق میتوانند سناریوی فراموشی کامل و حذف افغانستان از میز سیاست خارجی ایالات متحد امریکا را توجیه کنند. طرفداران این سناریو بر این باورند که امریکا حاضر نیست دوباره، در کشوری هزینهای سنگینی متقبل شود که امکان شکلگیری ساختار حکومتی پاسخگو و مسوول وجود ندارد، بسترهای اجتماعی پرورش و رشد تروریسم بهقوت خود باقی است و احتمال تبدیلشدن به «تله»ای برای امریکا توسط رقبای جهانی و منطقهای آن وجود داشته باشد.
سناریوی دوم در قسمت بعد …