تحلیل

خرس قطبی طعمه می‌شود؟

سید امین *بهراد، روزنامه‌نگار
چهار روز از هجوم نظامی روسیه به اوکراین می‌گذرد و تقریبا در 48ساعت نخست حمله نظامی روسیه به اوکراین، تمام زیرساخت‌های دفاع هوایی اوکراین توسط موشک‌های بالستیک و نیروهای هوایی روسیه نابوده شد.
در این چهار‌ روز نخست، موفقیت با روس‌ها بود و در واقع ساختار اساسی نیروهای دفاعی اوکراین در هم شکسته شد و نیروهای دفاعی اوکراین به عنوان یک ارتش منظم و دفاعی دیگر آن ابهت سابق را ندارند. تحلیل‌های ابتدایی نشان می‌دهند که روس‌ها در این نبرد چندجانبه نه تنها در برابر اوکراین که در برابر غرب، پیمان اتلانتیک شمالی و امریکا نیز موفق عمل کرده است.
اما واقعیت این است که مساله اوکراین نه تنها موفقیت کامل روس‌ها را ضمانت نمی‌کند که عکس قضیه نیز تا هفته‌ها و ماه‌های آینده ثابت خواهد شد.
جنگ در خاک اوکراین
جنگ در خاک اوکراین به این زودی، تمام‌شدنی نیست و ممکن است ماه‌ها ادامه داشته باشد. اگر پوتین محاسبه کوتاه‌مدت کرده باشد، دچار اشتباه شده است؛ زیرا مقاومت هسته اصلی جنگ در اوکراین یعنی رییس‌جمهور اوکراین و بخش بزرگی از نیروهای دفاعی اوکراین به این فیصله رسیده‌اند که با هر قیمتی علیه تهاجم روسیه دفاع را ادامه خواهند داد و خط نبرد را رها نخواهند کرد.
به این اساس بعد از این روس‌ها با جنگ‌های چریکی و پارتیزانی شهری مواجه هستند و جنگ به این شیوه به زودترین فرصت حالت فرسایشی به خود خواهد گرفت و در نهایت روس‌ها را به لحاظ نظامی، نیروی بشری، سیاسی و اقتصادی زمین‌گیر خواهد کرد.
مردم اوکراین صحنه را ترک نخواهند کرد و در برابر تهاجم نظامی روسیه در کنار سربازان‌شان باقی خواهند ماند. به این دلیل تلفات نیروهای روسی در طولانی‌مدت افزایش خواهد داشت و این امر پیامد مرگ‌بار برای ساختار دفاعی قدرتمند روسیه خواهد داشت.
پیامدهای بین‌المللی برای روسیه
به لحاظ سیاسی قضیه اوکراین، روسیه را بیش از پیش به انزوا خواهد برد. به دلیل مصروفیت اصلی روس‌ها در جغرافیای اوکراین (پتانشیل نظامی و امنیتی روسیه در اوکراین) گروه‌های مخرب اسلام‌گرا در کشورهای آسیای میانه، مرزهای روسیه و پایگاه اصلی روسیه در خاورمیانه در پی فراهم شدن فضای جدید عرض اندام خواهند کرد.
فراموش نباید کرد که بحث برجام با خوش‌بینی‌های زیادی این روزها پی گرفته می‌شود و ممکن است ایران با توجه شرایط پیش‌آمده با غرب به تفاهم نسبی برسند. به این معنا که غرب تلاش خواهد کرد با دادن امتیاز بیشتر در مساله برجام، ایران را از کنار روسیه جدا نمایند.
به تلگرام راه مدنیت بپیوندید:
https://t.me/madanyatdaily
هرچند روابط ایران و روسیه در دو دهه پسین، بیش از پیش مستحکم بوده و این دو کشور در مساله خاورمیانه علیه غرب و امریکا به تفاهم و نزدیکی بی‌سابقه‌ای دست ‌یافته‌اند، ولی افشای فایل صوتی جواد ظریف؛ وزیر خارجه پیشین ایران و سفر اخیر رییس‌جمهور ایران به روسیه نشان می‌دهد که جدایی و یا دست‌کم سردی روابط میان ایران و روسیه نیز چندان دور از احتمال نیست.
در صورت جدا شدن ایران از روسیه، قدرت مانور مسکو در میدان بازی خاورمیانه کم خواهد شد. این طرف در افغانستان نیز خلاف تصورهای قبلی که به جای کشورهای غربی این بار چین و روسیه در افغانستان نقش پررنگ‌تری خواهند داشت، غرب بازی جدیدی را آغاز کرده است.
جلسات مهم در قطر، ناروی، سوییس و اخیرا مونیخ، تنها در یک ماه گذشته نشان داد که غرب قضیه افغانستان را رها کردنی نیست و به صورت آهسته ولی پیوسته با حکومت سرپرست طالبان کار خواهند کرد و حضور و نفوذ کامل امنیتی و سیاسی خود را همچنان در افغانستان حفظ خواهند کرد.
امریکا هنوز هم پیش‌قدم است
به لحاط اقتصادی پیامد این جنگ برای روسیه نیز زیان‌بار خواهد بود. روسیه در یکی دو دهه اخیر بیش از گذشته به بازسازی اقتصادی خود توجه کرده بود. این کشور با فروش تسلیحات سنگین، همکاری‌های هسته‌ای با برخی کشورها و انتقال و افزایش فروش انرژی به اروپا وضعیت اقتصادی ناجور خود را بهبود بخشیده بود و به تنهایی از فروش گاز به اروپا و به‌ویژه آلمان، میلیاردها دالر را به اقتصاد ورشکسته روسیه باقی‌مانده از شوروی سابق تزریق کرده است.
علاوه بر اینکه بحث فروش گاز به اروپا به دلیل تحریم و ناامنی در مسیر ترانزیت، پس از این تا حدودی منتفی خواهد بود، بسته‌های تحریمی شدید علیه روسیه از سوی امریکا و کشورهای قدرتمند اروپا به زودی اجرا خواهد شد، کما اینکه برخی از این تحریم‌ها از هم‌اکنون اعلام شده‌اند.
این بسته‌های تحریمی و از دست رفتن مارکت فروش انرژی روسیه و همچنین نبود فرصت برای توزیع و فروش تسلیحات سنگین به کشورهای منطقه، در درازمدت اقتصاد روسیه را زمین‌گیر خواهد کرد و در عین زمان امریکا و غرب از شر افزایش سلاح‌های خطرناک روسیه در منطقه در امان خواهند بود.
به باور نگارنده، برخلاف تصورها و تحلیل‌های سطحی‌نگرانه، این جنگ را امریکا با توطئه و دسیسه بر روسیه تحمیل کرد. لابد مردم و مملکت اوکراین در این میان، گوشت طعمه برای یک شکار بزرگ شد. روی این مبنا از همین لحظه دست غرب در برابر پوتین زیرک و هوشیار بالاست و روس‌ها را به گونه خطرناکی در باتلاق دیگری افکنده است.
خرس قطبی بار دیگر به دام می‌افتد؟
غرب و امریکا برای یورش و تجاوز به یک جغرافیا ماه‌ها و سال‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند، تبلیغات راه می‌اندازند و وقتی افکار عمومی در جهان و به‌خصوص در خود غرب آماده شد با یک پتانشیل چندجانبه حمله می‌کنند، بدون اینکه ترسی از پیامدهای تحریمی و اشکالات دیگری داشته باشند اهداف خود را با قربانی کردن ملت‌های بی‌دفاع دنبال می‌کنند. در نهایت حرف‌های دروغین حقوق بشر، دموکراسی و … را به قضیه برچسپ می‌زنند و هرگاه که دلش‌شان خواست یا ظرفیت ادامه را در خود ندیدند، راحت مساله را کنار می‌گذارند.
حمله روسیه در دهه سوم قرن بیست و یک، شبیه حمله شوری سابق به افغانستان در ربع آخر قرن بیست است. روسیه بعد از ده سال جنگ فرسایشی و وارد شدن بی‌حساب خسارت به افغانستان، در حالی اینجا را ترک کرد که اتحاد جماهیر شوری نیز در پی آن فرو پاشید و روس‌ها سال‌ها با فقر و فلاکت مزمن دست و پنجه نرم کردند و اما این طرف نزدیک به نیم قرن است که جوی خون از جریان نمی‌افتد.
فرصت مجدد برای روسیه
حالا که پوتین خود را ذی‌حق این حمله می‌داند، تنها یک راه برایش باقی مانده است که از ادامه جنگ دست بردارد و رهبری اوکراین را به مذاکره و گفتگو متقاعد کند و اگر بتواند از چنگ غرب برباید.
ولادیمیر زلنسکی؛ رییس‌جمهور اوکراین تحت تاثیر تبلیغاتی غربی با خرس قطبی وارد جنگ شد، اما در تنها دو روز نخست جنگ معلوم شد که بازی را باخته است. در همین حال کشورهای غربی از ادامه کمک‌های نظامی و اقتصادی به اوکراین سخن می‌رانند و جو بایدن؛ رییس‌جمهور امریکا مبلغ 600میلیون دالر را برای ادامه جنگ در اوکراین برای زلنسکی پیشنهاد کرده است.
هنوز هم غرب با هر دو طرف دوگانه بازی می‌کنند. کمک‌های غربی به ادامه جنگ در اوکراین نشان از این است که آنها می‌خواهند سال‌های درازی در خاک اوکراین جنگ باشد و دست‌کم روسیه در آن جنگ مصروف گردد تا زمانی که از رمق بیفتد، مهم نیست که مردم اوکراین چقدر ویران و برباد می‌شوند.
در چنین حالتی ادامه جنگ هم به ضرر اوکراین و مردم آن است و هم به ضرر روسیه، تنها در این میان کشورهای مبلغ جنگ و ویرانی سود می‌برند.
بهتر است که حلقه رهبری اوکراین نیز بیش از این بر طبل مقاومت بی‌نتیجه نکوبند و پیش از آنکه کشورشان بیشتر ویران شود و مردم شان آواره، مذاکره و گفتگو را انتخاب کنند.
راه حل باقی‌مانده
در چنین وضعی اگر پوتین بتواند زلنسکی را کنار بزند و به‌جایش حلقه دیگری را به قدرت برساند طوری که دیگر به ساز غرب نرقصند و اوکراین دشمن به اوکراین دوست و همسو با روسیه مبدل شود، روسیه این شانس را دارد که بازی غرب را در جوار جغرافیای خود به پایان برساند و برد واقعی را در برابر کشورهای غربی و امریکا نصیب شود.
این کار اما تلاش زیاد، وقت کافی و برخورد زیرکانه لازم دارد و در عین زمان کشورهای همسوی روسیه نیز باید در این مورد با روسیه همکاری لازم را انجام دهند.
اگر چنین شود نیاز است که روسیه غرامت حمله به اوکراین را بپردازد، جزیره کریمیه را پس دهد و منطقه دونباس را هم به خود اوکراین واگذار کند. در عین زمان به بازسازی اوکراین کمک قابل ملاحظه انجام دهد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا