یک پرسش از سران جنبش روشنایی
جنبش روشنایی پس از رویداد روز شنبه در برابر یک آزمون سخت و دشوار قرار گرفته است. جنبش روشنایی هرچند با رویکرد عدالتخواهی به خیابان آمد، اما مطالبه اصلی جنبش بیش از آنکه متوجه دولت باشد، بیشتر مطالبه داخلی و درونقومی است. رهبران جنبش میکوشند تا در نقش بدیل رهبران فعلی عرض اندام کنند. آنان انتظار دارند یکشبه از موانع رهبران سنتی عبور و به حیث بدیل در بازیهای سیاسی دخیل باشند. فضای باز مجازی و حمایت شمار زیاد کاربران از مطالبات جنبش، این باور را برای رهبران جنبش روشنایی خلق کرد که آنان میتوانند با راهاندازی تظاهرات از یکسو از سد رهبران قومی عبور کرده، از سوی دیگر برای خود پایگاه لازم سیاسی و اجتماعی کسب کنند.
جنبش روشنایی هرچند در آغاز از حمایت گسترده و قوی رهبران سیاسی و قومی برخوردار بود، در نهایت شمار زیادی از هستهها و حامیان اصلی خود را از دست داد. کریم خلیلی، صادق مدبر، عزیزالله شفق و شمار زیادی از وکلا و فعالان جامعه مدنی یکی پس از دیگری با جنبش خداحافظی کردند. مشکل اساسی جنبش روشنایی این بود که همیشه تظاهرات را بر گفتگو ترجیح میداد. در حالیکه تمام راهها از سوی حکومت برای یک گفتگو باز گذاشته شده، رهبران جنبش تاکید بر حضور در خیابانها داشتند.
برای نمونه براساس گفتههای اسدالله سعادتی هیات حکومت تمام شرایط را قبول کرده، اما شماری از اعضای جنبش باز هم تاکید بر تظاهرات داشتند. هدف اساسی جنبش پیدا کردن پایگاه اجتماعی در حوزۀ نفوذ بود، اما نبود درک درست از شرایط سبب شد وضعیت اینگونه رقم بخورد. هرچند رهبران جنبش انگشت انتقاد را متوجه حکومت کردند، اما اکثر مردم این سوال را از رهبران جنبش دارند. چرا رهبران جنبش میدان را رها کرده و از ساحه خارج شدند؟ در زمان انفجار از مجموع ۱۷ رهبر جنبش روشنایی تنها ذالفقار امید در نقطهیی دور از محل حضور داشته است. گفته میشود سایر رهبران جنبش یا در خانه خود و یا در هوتلها از راه دور نظارهگر اوضاع بودند. این همه سبب شده تا صداقت رهبران جنبش در افکار عمومی آسیب ببیند.
مشکل دیگر از سوی جنبش تعداد مراکز تصمیمگیری بود. برای نمونه آقای کریم خلیلی به صورت جداگانه تلاش داشت با حکومت گفتگو کند. برخی اعضای دیگر مثل عزیز رویش از مسیرهای دیگر چانهزنی میکرد. شمار دیگر اعضای جنبش نیز در حال ترک جنبش بودند.
گفته میشود حکومت در برابر جنبش روشنایی با تعدد مراکز تصمیمگیری مواجه شده و سخت بود با کدام یک گفتگو کند. با تمام این پراکندگی، حکومت با آقایان خلیلی، شفق و مدبر توافق کردند، اما شمار دیگر اعضای جنبش روشنایی به رغم قبول شدن شروط، در آخرین ساعات روز جمعه از ادامه مذاکره سر باز زدند.
اکنون که حکومت هیات بررسی موظف کرده، ایجاب میکند از این هیات حمایت شود. در ترکیب هیات چهرههای قابل اعتمادی وجود دارند که میتوانند در ایجاد شفافیت کمک کنند. رهبران جنبش روشنایی شرایط شکننده کشور را درک کنند. کوبیدن بر طبل “یا ارگ یا مرگ” میتواند هزینۀ مطالبات مدنی را بیشتر کند. امروز مردم بیش از هر وقت دیگر نیاز به خویشتنداری دارند. استفاده از احساسات مردم و فضای خلقشده میتواند بحران کلانی را به دنبال داشته باشد. حالا وقت آن است همه با خردورزی و تدبیر بر بحران پیش آمده فایق آیند.