ولیعهد جوان؛ عبور از رادیکالیزم اسلامی
محمدبنسلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی، حدود یکسال میشود که سر زبان رسانههاست و هر ازگاهی دست بهاقدامهایی میزند که دست کم در جامعه سیاسی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج، بیسابقه بوده است.
ولیعهد 32ساله عربستان از مبارزه با فساد و سیاستمداران فاسد آغاز کرده است. خانواده سلطتنی عربستان که دهها شاهزاده میلیاردر آشنا با سیاست را بزرگ کردهاند، اکنون هرکدام اصطکاک سختی شدهاند در برابر اصلاحاتی که در جدیترین اقدام مبارزه با فساد خانواده سلطنتی توسط محمد یکی پی دیگر خرد میشوند.
در بندکشیدن دهها شهزاده متمول و ضبط میلیاردها دالر دارایی این شهزادهها، موجب گردیده که از یک طرف رکنهای قدرت وی قوی گردد، و از طرفی اعتماد نسل جوان و جامعه مرفه عربستان نیز بهاو جلب میشود.
ویژگی اصلاحات سیاسی این است که هیچ اصلاحات مقدور نخواهد بود مگر اینکه ابتدا باید رقبای سیاسی را از میان برداشت و بعد از آن با فکر آرام بهطرف اصلاحات رفت، کاریکه محمد جوان بهعنوان رهبر آینده عربستان (یکی از پولدارترین کشورهای جهان) میکند.
مهمترین شعار محمدبنسلمان اصلاحات اقتصادی برای آینده عربستان است. اصلاحاتی که عربستان را وارد اقتصاد صنعتی کرده و از وابستگی نفت نجات میبخشد.
کشور نفتخیز و بیابانی عربستان از جمله پولدارترین کشورهای جهان است که اگر یک بخش از این پولها در چرخه اقتصاد صنعت مدرن بهکار گرفته شود، بدون شک عربستان را بهزودی از وابستگی بهنفت نجات میدهد. نفت ۹۵٪ از صادرات و ۷۰٪ درآمد دولت را تشکیل میدهد.
بدون شک این اصلاحات اقتصادی نیاز بهمبارزه پیگیر با فسادی دارد که در عقب آن شهزادههای فاسد صاحب دهها میلیارد دالر قرار دارند. شهزادههایی که بدون هیچ زحمتی مالک میلیاردها دالر است و شب روزشان مملو از عیش و نوش بوده است.
آغاز اقدامات سیاسی محمدبنسلمان در برابر کاکازادههای میلیاردرش، که جامعه سیاسی عربستان را بهشوک افکنده و تحلیلهای سیاسی از منطقه انتظار واکنشهای سیاسی جدی را نشان میدادند، دیده شد که چنان نشد و شاهزادههای بیبرنامه و معتاد بهپول نفت با دستهای بسته تسلیم شدند و هیچ حرکت واکنشی از آنان سر نزد؛ اما کار محمد بهاین جا هم تمام شدنی نیست، صنعت نفت موجب شده است که دست کم سه نسل اخیر درعربستان بدون هیچ زحمتی مرفهترین مردم دنیا باشند و زنان نیز در این جامعه بیکار و بیزحمت محکوم بهخانهنشینی محض باشند.
پول هنگفت نفت که حتا زحمت استخراج و تصفیه آن را نیز دیگران میپردازد، با سنتهای سخت وهابیت شرایط را برای زنان بهشدت تنگ کرده است، تا آنجاکه این قشر مهم جامعه بدون برقع حق بیرونشدن از خانه را نداشتند و اشتراک و سهمگیری در ریزترین مسایل اجتماعی و اقتصادی برای آنها بدعت و گناه شمرده میشدند.
سنتهای اسلامی از زنان فقط موجودات مصرفکننده و سربار ساخته است. این تنها ویژۀ عربستان سعودی نیست و تقریبن همه کشورهای اسلامی بهخصوص کشورهای فقیر مثل افغانستان بهاین وضع محکوم است، اما روی همرفته در سایر کشورهای اسلامی بهجز عربستان، کارهای خانه، برخی از کارهای زراعتی و مالداری در دست زنان میچرخد، هرچند درآمد این فعالیتهای پنهان زنان در اختیار خودشان قرار ندارد، اما نمیشود گفت که مصرفکنندگان محضاند، بل بهشکل سنتی در اقتصاد ملی کشورها دخیل است؛ اما صنعت نفت و سنت دینی کارهای خانه و آشپزی را نیز از زنان عربستان سعودی گرفته است. روی این اصل کار محمدبنسلمان بسی دشوارتر از آن است که تصور میشود.
بهنظر میرسد او درست اقدام کرده باشد؛ زیرا بعد از مبارزه اندک سیاسی و مالی بهسراغ زنان آمد و برای آنان حق رانندگی، حق حضور در جامعه و حق اشتراک در مسابقههای ورزشی و جشنوارهها داد.
پخش صدای «ام کلثوم» اسطوره موسیقی عرب در اکتوبر 2017 پس از سهدهه از تلویزیون دولتی عربستان (شبکه الثقافه) برای اولین جامعه سنتزده، عربستان را بهتزده کرد. این حرکت ولیعهد جوان بیش از اینکه هنجارشکنی و سنتشکنی کرده باشد، جامعه تحولخواه نسل جوان عربستان و حتا کشورهای اسلامی را با وی نزدیک و همراه کرده است. این یعنی آغاز یک اصلاحات جدی، گسترده و اثرگذار.
در 7دسامبر سال گذشته (سه ما پیش) برای اولینبار نسل جوان عربستان شاهد کنسرت «هبه میشال طوجی» خواننده معروف لبنان بودند، این زن آوازخوان آهنگهایی بهزبان عربی، انگلیسی و فرانسه خواند و مرد و زن در کنار هم بهاین کنسرت اشتراک کرده بودند.
حدود دو هفته پیش کنسرت یانی آهنگساز یونانی که برخی از آوازخوانان غربی و عربی وی را همراهی میکرند، در عربستان سعودی برگزار شد. اینبار نیز مردان و زنان عربی با هم اشتراک کرده بودند، عمیقن مورد استقبال نسل جوان عربستان قرار گرفت. این جشنواره بهشکل وسیع در کشورهای عربی استقبال شد و دست کم در کشورهای اسلامی در میان نسل جوان نیز مورد استقبال قرار گرفت. قرار است در سال روان 500جشنواره موسیقی دیگر نیز در عربستان برگزار شود.
محمد اصلاحات را از دو نکته حساس آغاز کرده است، اصلاحات در سکتور مالی و حقوق زن. اصلاحاتی که هم بهلحاظ سیاسی، هم بهلحاظ اقتصادی و هم بهلحاظ اجتماعی توفیقی زیادی انتظارش را میکشد. شاید برخی بهاین باور باشند که اصلاحات شتابزده و پیهم برای جامعه سنتزده عربستانی زود یا دستکم بیرویه است؛ ولی واقعیت این است که پول هوش و نیاز آدمها را افزایش میدهد و عربها از این جهت چیزی کم ندارند و این اصلاحات خیلی بهموقع و مناسب آغاز شده است؛ اما از آنجا که عربستان سعودی بهدلیل مراکز مهم مذهبی (خانه کعبه، آرامگاه حضرت محمد و مسجدالنبی) و مهد ظهور اسلام جایگاه ویژه الگویی برای دنیای اسلام دارد.
هرچند طی قرون اخیر بغداد، قاهره و قم بهعنوان مراکز و منابع فقهی دنیای اسلام عمل کرده، ولی عربستان سعودی با توجه بهداشتن نکات برجسته تاریخی و جغرافیایی که نسبت بهسه شهر دیگر اسلامی دارد، پیوسته تاثیرهای فرهنگی بیشتری بر دنیای اسلام داشته است.
اصلاحات اجتماعی از جمله اعاده حقوق زنان در عربستان نهتنها بر سرنوشت کشورهای حاشیه خلیج اثرهای مثبت خواهد داشت که بر سایر کشورهای سنتمدار اسلامی از جمله بر روحیه کلی در کشور ما، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی که با سنتهای دست و پا گیر، دست و گریباناند نیز اثر مثبت خواهد گذاشت.
پیش از این، قوانین سخت اسلامی و سختگیریها بر زنان در عربستان سعودی، همیشه، چون الگویی برای ملاهای تندرو اسلامی و جوامع سنتی در کشورهای اسلامی عمل کرده است. انتظار میرود با آمدن اصلاحات اجتماعی در عربستان و آزادیهای بیشتر زنان در این کشور، سایر کشورهای اسلامی نیز از آن پیروی کند.
افراطگرایی در چند دهه پسین کشورهای اسلامی که اکنون بهیک آفت بزرگ جهانی مبدل شده، از رفتارهای سیاسی توام با سنتهای سخت دینی در عربستان سرچشمه گرفته و با پول سرمایهداران رادیکال اسلامگرا تقویت شده است؛ اما آنچه پس از روی کارآمدن محمدبنسلمان در عربستان مذهبی اتفاق میافتد نشان از یک تحول جدی در دنیای اسلام دارد. عربستان برای مسلمانان بهعنوان مرکز جهان اسلام پنداشته میشود و رفتارها و منشها در آن جغرافیا بهشدت از سوی اسلام گرایان تقلید میشود؛ بنابراین آزادیهای سیاسی بهخصوص آزادیهای زنان در عربستان میتواند روی روحیه مسلمانان مقلد در کشورهای اسلامی تاثیر جدی و مثبت داشته باشد.
عربستان در یکونیم دهه گذشته کمترین همکاری در مبارزه با تروریزم و افراطگرایی برای افغانستان نداشته است و بارها افغانستان از این کشور تقاضای کمک بهصلح کرده که در این راه با ما اندک کاری نکرده است، اما وقتی حکومت عربستان به حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان، پاسخ مثبت در جهت مبارزه با تروریزم میدهد و در راستای صلح نیز آمادگی نشان میدهد، بیانگر این است که ولیعهد جوان یک برنامه وسیع مدرنسازی را در دستور کار خود دارد.
عربستان سعودی بهمشاور امنیت ملی افغانستان گفته که در راستای مبارزه با هراسافگنی هم بهشکل جداگانه و هم در چوکات ایتلاف جهانی حاضر است بهافغانستان کمک کند و در روند صلح نیز ما را همکاری جدی کند. حال اگر ما سازمان تروریستی القاعده را آغاز افراطگرایی در منطقه بدانیم و طالبان را ادامه اسلام رادیکال که عربستان از آن حمایت کرد، همکاری جدید عربستان در مبارزه با طالبان بیان از این دارد که محمد بهتمام سیاستهای گذشته اسلاف خود خط بطلان کشیده و میخواهد از عربستان یکچهره جدید بهجهان نمایش دهد.
این رویکرد جدید نهتنها بهوضع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در عربستان کمک شایان خواهد کرد که اوضاع فرهنگی کل دنیای اسلام را نیز تغییر خواهد داد و قشر تندرو مذهبی کشور ما که پیوسته در طول تاریخ مقلد بیچون چرای مفتیهای مفتخور عربستان بودهاند، باید باور کنند که دیگر فصل تحجر و عقبگرایی پایان یافته و تنها راه رسیدن بهخدا و بهسعادت، احترام بهارزشهای مدرن انسانی در کنار حق آزادیهای دینی و دینداری در کشور است.