آب ما در گرداب بحران/ نگاه استراتیژیک ما چیست؟
تیوری معروفی است که میگویند جنگ جهانی سوم بر سر آب خواهد بود و این، ارزش این ماده حیاتی را میرساند. افغانستان سرزمینی است که از منابع غنی آبی برخوردار است و میشود از این منابع بهعنوان سرمایه اصلی این مرزوبوم نام برد، اما درگیریهای چهار دهه اخیر در افغانستان باعث شده که منافع این ثروت بهصورت رایگان به جیب همسایگان ما سرازیر شود.
یا بهتر بتوان گفت یکی از دلایلی که بعضی از همسایگان نمیخواهند در افغانستان یک دولت باثبات حاکم شود، همین موضوع باشد؛ موضوعی که تا حال از این دید به آن نگاه نشده است.
میتوان یکی از عوامل طولانیشدن و دخالت همسایگان در جنگ داخلی افغانستان را همین موضوع سرازیر شدن بیحساب و کتاب آبهای ما به این کشورها دانست. موضوعی که بهطور شاید و باید به آن پرداخته نشده است. جا دارد که دولت روی این موضوع حساب ویژهیی باز کند و به این فرایند که در تداوم جنگ نقش بهسزایی دارد بیشتر بپردازد.
علاوه بر انگیزههای سیاسی و اقتصادی که باعث دخالت در امور کشور ما بوده و است، عدم کنترول آبهای روان به کشورهای همسایه را نیز میتوان از اوضاع نابسامان کشور دانست؛ چرا که اگر در افغانستان دولت مرکزی و باقدرتی حاکم شود حتمن به این مساله رسیدگی خواهد کرد و مثل گذشته جریان بیرویه آب به این کشورها سرازیر نخواهد شد.
بحران کمآبی در کشورهای همسایه بهخصوص ایران و پاکستان بسیار جدی است. اگر دولت به کنترول آبهای سرزمینمان بپردازد، مطمینن این کشورها دچار بحران و خشکسالی خواهند شد.
قسمتهای مرکزی کوههای هندوکش و کوه بابا که ولایتهای پروان، میدان، بامیان، دایکندی، غور، پل خمری، چارکنت، شولگره و سرپل را احتوا نموده است، منبع بزرگ آبی کشور به حساب میآید. ۸۰درصد منبع آبی کشور را کوههای هندوکش تشکیل میدهد که از این مناطق رودخانههای بسیاری سرچشمه گرفته و پس از عبور چند ولایات به کشورهای همسایه میریزد.
افغانستان اما به اثر مصروف بودن جنگهای چندین دهه نتوانسته معضلات این آبریزی را روی اوراق بیاورد. کشورهای همجوار غرض استفاده این آبها پروژههای بزرگ را اعمار نمودهاند. در آینده در صورت ادعای افغانستان احتمال بروز مشکلات زیادی وجود خواهد داشت که یکی از عوامل ناامنی افغانستان درهمین راز نهفته است.
گفته میشود که بهزودی انرژی نفت به پایان میانجامد و آب میماند تمام انرژی برای کشورها و جنگ سوم بالای معضل تقسیم آب آغاز خواهد شد.
فعلن افغانستان پنج کشور را آب میدهد؛ یعنی حدود ۵۰میلیارد لیتر آب به ارزش ۵۰میلیارد دالر رایگان به کشورهای همسایه داده میشود. درحالیکه پاکستان بندر کراچی را بالای کالای تجاری افغانستان از مدت ۳۰سال به این طرف مسدود نموده است که صددرصد خلاف موازین و مقررات بینالمللی در مورد کشورهای محاط به خشکه میباشد.
افغانستان نظر به ظرفیت آبی خود و توپوگرافی ناهموار که دارد در آیندهها اولین کشور تولید برق خواهد بود. در نواحی تنگی ابریشم و پلچرخی امکان ذخیره نمودن میلیونها مترمکعب آب وجود دارد.
با بند نمودن تنگی ابریشم چندین سد برقی میتوان اعمار نمود؛ زیرا ارتفاع سروبی و کابل ۱۰۰۰متر فرق دارد. افغانستان دارای چندین صد دریاچه و بیشر از ۲۵ رودخانه بزرگ میباشد. مهمترین رودخانهها که از کنار دشتهای پهناور میگذرد عبارتند از رود آمو، رود هلمند، رود کابل، دریای اندراب یا قندز، هریرود و رود مرغاب.
مسوولان مرکز پژوهشی افغانستان نوین میگویند عدم مدیریت درست از آبهای کشور سبب شده تا همهروزه به ارزش میلیونها دالر آبهای افغانستان رایگان به کشورهای همسایه سرازیر شود.
به گفته عبدالله هیواد، بنیانگذار مرکز پژوهشی افغانستان نوین: «نوزده میلیارد تیوبیک آب ما سالانه به پاکستان میریزد اگر به حساب پول محاسبه شود، هر تیوبیک آب دو دالر تخمین شود، سالانه سیوهشت میلیارد دالر سرمایه افغانستان به پاکستان میرود.
حالا اگر این تخمینها را صد درصد هم درست ندانیم و روی پنجاهدرصد آن حساب باز کنیم، متوجه خواهیم شد که چی میزان از سرمایههای این مرزوبوم به خارج سرازیر میشود.
نگاه استراتژیک به مساله آب باید در دولت جدید جایگاه خاصی داشته باشد. این موضوع در دولتهای گذشته در قبل از انقلاب کمونیستی هم در افغانستان با همسایگانش به یک موضوع مناقشهبرانگیز تبدیل شده بود.
محاط بودن افغانستان به خشکی و وابستگی افغانستان برای دسترسی به بازارهای جهانی به همسایگانش این معضل را برای دولت ما چالشبرانگیز ساخته است. البته با در پیش گرفتن یک سیاست واقعبینانه و استفاده از قوانین بینالمللی، افغانستان میتواند به صورت منطقی این مشکل را با همسایگانش حل نماید.
جریانهای جهادی در بعد از انقلاب کمونیستی با پناه بردن به کشورهای ایران و پاکستان و حمایت این کشورها از این گروهها نه برای حمایت از مردم افغانستان؛ بل بنا بر منافعشان بوده و است.
تصور اینکه جنگ در افغانستان جنگ عقیدتی و سیاسی بوده، نمیتواند به واقعیت نزدیک باشد؛ بل سوءاستفاده از شرایط پیشآمده برای بهرهبرداری از منابع طبیعی افغانستان هم در این مساله دخیل بوده است.
سیر جنگ افغانستان یک دور باطل را داشته و چیزی که عوض نشده دخالت همسایگان در این بحران است. سیر بحران از مجاهدین به طالب و بعد داعش و… همه به گونه سیستماتیک توانسته افغانستان را در بحران فرو ببرد.
با نگاهی دقیق به چرخه بحران متوجه میشویم که فقط نقابها عوض شده، اما کارکردها همان است. کارکردی را که زمانی مجاهدین به عهده داشتند، حالا طالبان و داعش برعهده گرفتهاند و دامنه وسیع ناامنی به همان وسعت گذشته ادامه داشته است.
مشکلات فراروی دولت بسیار است، اما با وجود این مشکلات دولت میتواند بر اساس معاهدات بینالمللی در مورد تقسیم آبهای فراسرزمینی با همسایگانش به مذاکره بپردازد و به صورت اصولی به یک راه حل اساسی دست پیدا کند.
نویسنده: محمدعلی عباسی