قتل مرموز یک نوعروس 13ساله در کابل
شفیقه سیزده ساله بعد از دوماه از ازدواجش به صورت مرموزی به قتل میرسد. خانواده خُسر شفیقه به تحقیقات جنایی کابل گفته که شفیقه توسط یک کودک 9 ساله به وسیله تفنگ چرهیی به قتل رسیده است.
شفیقه با محمدجمعه 17ساله در ماه میزان ۱۳۹۶به قصد ازدواج خانه پدرش را ترک میگوید. به تاریخ ۱۸قوس سال روان خورشیدی خانوادۀ داماد با برادر شفیقه در تماس میشود و میگوید که شفیقه فوت کرده است.
آنها گفتهاند که شفیقه توسط یک پسر ۹ساله؛ شکرالله فرزند محمدحسن عضو این خانه با فیر مرمی تفنگ چرهیی به قتل رسیده است. اما زخمهای پای و لکههای دور گردن شفیقه نشان میدهد که او پس از شکنجه و بهصورت بیرحمانه به قتل رسیده است. لیکن خانواده داماد میگوید که در این قتل جز همین پسر 9ساله هیچ کسی دیگری نقش نداشته است.
حالا خانواده شفیقه مدعی است که قتل او تصادفی نبوده؛ بل به صورت عمدی جانش را از دست داده است. در عریضهیی که خانوادۀ شفیقه به حوزۀ ششم پولیس شهر کابل سپرده، چنین آمده است: «خواهرم شفیقه به تاریخ ۲۱میزان ۱۳۹۶ با اسامی محمدجمعه ولد محمدحسن به قصد ازدواج از خانه رفت. بعد از مدتی برای ما احوال دادند و ما هم خواستیم که دختر را بیاورند، ولی نیاوردند. بهتاریخ ۲۱میزان ۹۶، در یک جلسۀ موسفیدان محل شفیقه و محمدجمعه با هم عقد ازدواج میبندند. بعد از جلسه قومی که صورت گرفت، ما برای آنها اجازه نکاح دادیم و دیگر از او خبر نداشتیم، اما در تاریخ ۱۸قوس ۱۳۹۶ حوالی ساعت 7 صبح به ما زنگ آمد و گفت که خواهر شما دیروز روز جمعه ۱۷ قوس به قتل رسانده شده است. بعد به حوزه مراجعه کردم و حوزۀ ششم امنیتی پولیس برایم گفت که او را طفل 9ساله به نام شکرالله توسط تفنگ چرهیی به قتل رسانده است. حالا بنده از مجرای قانون میخواهم که علت و چگونگی مرگ مقتول باید دقیقن بررسی شود.»
بیتوجهی
شفیقه پس از این که توسط تفنگ چرهیی زخمی میشود به شفاخانه علیمردان منتقل میگردد. مسوولان شفاخانه گفتهاند که ابتدا زخم شفیقه را پانسمان و از خونریزی بیشتر او جلوگیری شد.
به گفتۀ مسوولان این شفاخانه بهدلیل این که کتابچه جنایی بسته بود، به وابستگان شفیقه گفته شد که او را به شفاخانه دولتی منتقل کنند. بهدلیل نبود مردان خانواده، شفیقه مدتی بیسرنوشت در شفاخانه علیمردان میماند. در حالی که شفیقه زخمی بود، خانواده خسرش بهجای اینکه او را به شفاخانه دولتی انتقال دهند، او را به خانه میبرند و دوباره وقتی به شفاخانه استقلال انتقال میدهند، داکتران میگویند که شفیقه دیگر زنده نیست.
یافتههای این گزارش تحقیقی نشان میدهد که یکی از دلایل مرگ شفیقه، بیتوجهی خانواده خسر او بوده، زیرا او در وقت معین و در هنگامی که خونریزی داشته به شفاخانه انتقال داده نشده و تحت تداوی قرار نگرفته است.
خانواده خسر شفیقه در اظهارات خود در دوسیه جنایی قتل شفیقه گفتهاند که شفیقه در حالی که زنده بود به شفاخانه استقلال انتقال داده شد، اما داکتران شفاخانه به گزارشگر روزنامه راه مدنیت گفتند که چنین ادعایی درست نیست و شفیقه زمانی که به شفاخانه رسید، از بین رفته بود.
داکتران علاوه نمودند که هرچند با وصل کردن آکسیجن و شوک برقی تلاش کردند تا در صورتی که شفیقه زنده باشد او را کمک کنند، ولی این تلاشها بیفایده بود.
براساس اظهارات داکتران شفاخانه استقلال، علاوه بر زخم پای شفیقه، کبودیهایی که نشان از شکنجه بودند بهوضوح در گردن شفیقه نیز دیده شدهاند.
براساس اظهارات دختر همسایه خانواده شفیقه، خانواده خسر شفیقه به برادران شفیقه اینگونه هشدار داده بود: «اگر میخواهید که پسران خانوادهتان زنده بمانند و صدمه نبینند، پشت این قضیه نگردید و آن را دنبال نکنید.»
براساس اظهارات این دختر، گردن شفیقه کاملن کبود شده و در دست و پایش نیز کبودیهایی دیده میشد. او گفت که لکهها و فرورفتگیهای گردن شفیقه طوری بود که نشان میداد او «حلقآویز شده باشد.»
هیچ کس بازداشت نشده است
اما در پیوند به این رویداد تا کنون هیچ کسی بازداشت نشده است.
مسوولان ریاست جنایی قوماندانی امنیه کابل میگویند که قتل شفیقه توسط یک پسر ۹ ساله ممکن نیست؛ زیرا پسر 9ساله توانایی استفاده از اسلحه را ندارد، بنابراین احتمال دارد که شفیقه به صورت قصدی و توسط یکی از اعضای بزرگ خانواده به قتل رسیده باشد.
با وجود این قتل مشکوک، هنوز هیچ یک از اعضای خانواده خسر شفیقه بازداشت نشده است. بخش جنایی کابل در بخش اطفال علاوه کرد که براساس قانون تا زمانی که یک شخص دوازده ساله نشده باشد، پولیس حق بازجویی و بازداشت او را ندارد. براساس قانون، طفلی که کوچکتر از دوازده سال باشد هرنوع جرمی را مرتکب شود به خانوادهاش سپرده میشود و خانواده باید خسارتی را که کودک به بار آورده جبران کند.
براساس اظهارات مسوولان ریاست جنایی کابل بخش اطفال، تفنگی که شفیقه با آن به قتل رسیده برای تحقیق بیشتر به بخش کرمینالوژی وزارت داخله سپرده شده است، اما نتیجه هنوز معلوم نیست.
در عین زمان نتیجه تحقیقات ابتدایی طب عدلی نشان میدهد که قتل با توجه به زخم عمیق با ابعاد 8 در4 جبری صورت گرفته است.
همچنان در این تحقیقات آمده که در گردن مقتول خونریزیهای زیر پوستی (اکیموتیک) به ملاحظه میرسد که در مورد میکانیسم و حصول آن ایجاب تحقیقات مزید و همهجانبه را مینماید.
در این تحقیق خاطرنشان شده است که فیر نیز از فاصله قریب صورت گرفته است. اما در این تحقیقات نیز مشخص نشده که مقتول قبل از مرگ یا بعد از مرگ مورد فیر تنفگ چرهیی قرار گرفته است؟
به گفته مسوولان تحقیقات جنایی، جریان خونریزی زحم خفیف بوده و این نشانگر فیر بعد از مرگ میباشد.
این در حالیست که وضعیت مادر شفیقه خوب نیست، او همهروزه به دلیل درد و رنجی که از مرگ دخترش میکشد به شفاخانه انتقال داده میشود. خانواده شفیقه میگویند هر وقتی که مادر شفیقه دختر جوانی را میبیند به یاد دخترش میافتد، گردن آنها را به بغل میگیرد و آه و ناله سر میدهد. وقتی من داخل خانه مادر شفیقه شدم با دیدنم فریاد زد و گفت: «آه شفیقه دخترم چطور با شکنجه و درد از بین رفتی.»
در عین زمان قانون سن عروسی را برای دختران 16سال و برای پسران 18سال پیشبینی کرده است و این ازدواج خلاف قانون صورت گرفته بود.
این درحالیست که خبرنگار موظف روزنامه راه مدنیت در جریان تحقیق این قضیه، هشدارهایی را نیز دریافت کرده است.
آرزو اکبری/ راه مدنیت
فرار از منزل وتوجه نکردن به اصل مفاهیم زناشویی ودرک وانتخاب دقیق ازجانبین چنین چیزی را درفرجام به بار میآورد.
سلام.وبسایت خیلی خوب و جامعی
دارید.ممنون