تحلیل

به کی رای بدهیم؟/ از گذشته «عبرت» بگیریم!

از لحاظ سیاسی، پارلمان مظهر ارادۀ مردم یک کشور است. نخبه‌ها و سران فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک مملکت، از سوی شهروندان به‌عنوان نماینده‌ در خانه ملت انتخاب و راهی می‌شوند. در کشور ما، به نمایندگان «وکیل» گفته می‌شود. حضور جمعی وکلا باعث تشکیل قوه مقننه می‌شود. از لحاظ قانونی مهم‌ترین کار این رکن دولت، تصویب قوانین جهت سهولت در زندگی شهروندان و کاهش فساد اداری، نظارت از حکومت جهت تطبیق همه‌جانبۀ پروژه‌های توسعه‌یی و در نهایت تقویت از مردم‌سالاری است.

اما در این مملکت، داستان پارادوکسیکال و قضایا وارونه است. درست «جایی» که عوامل فساد مالی، اداری، اجتماعی، فرهنگی و… را قانونی و ریشه‌یی بخشکاند، بخشی از مشکل فساد خوانده می‌شود. پارلمان که یکی از چهار ستون‌ بزرگ دفاع از حقوق شهروندی دولت‌هاست، در افغانستان شریک مهره‌های بزرگ فساد از آب در می‌آید. به‌همین خاطر، خبر سازمان ملل در این باره «حیرت‌انگیز» و «دردآور» بود. در گزارش یوناما آمده است: «قوه مقننه افغانستان بخشی از مشکل فساد بوده و اکثراً تلاش صورت نگرفته تا بخشی از راه حل باشد.»

اما چرا در خانه‌ ملت فساد باشد؟ این پرسش، بسیار جدی و مهم است و درواقع همه شهروندان که حق رأی دارند را مخاطب قرار می‌دهد. چرا که اگر در هرجای دیگر مملکت پای کار بلنگد، شاید حکومت، نهادهای مسوول و یاهم دست‌های داخلی و بیرونی نقش مداخله‌گرایانه داشته باشد، اما وقتی پای نمایندگان می‌لنگد، در نخست باید به‌صورت شهروندان نگاه کرد.

به‌عبارت دیگر، فساد در خانه‌ ملت عواملی زیاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد. اما یکی از عوامل تاثیرگذار و ریشه‌یی، ملتی است که چنین نمایند‌گانی را به پارلمان فرستاده‌اند. مگر این وکلا، نماینده‌های ما نیستند؟ چند درصد آنان باتقلب به مجلس راه یافته‌اند و چند درصد دیگر با رای ما و امثال ما وکیل شده‌اند؟ شکی نیست که بخشی بزرگ با حمایت مردم وکیل شده‌اند و عده‌یی با تقلب و پول و حمایت سیاسی به این کرسی «مقدس» و «ارزشمند» راه‌ یافته‌اند. نادیده نباید گرفت که در میان این جماعت هستند انسان‌های شریفی که به‌راستی برای مردم کار کرده‌اند. آنان مخاطب این نوشتار نیستند.

بااستفاده از این تحلیل، می‌توانیم به‌رهیافتی روشن و چشم‌انداز واقع‌بینانه‌تری دست یابیم. یعنی باعبرت گرفتن از گذشته باید آینده‌یی سیاسی مردم و مملکت را ترسیم کرد. بدون انتخابات پارلمانی نزدیک است و از عمر سیاسی «این» نمایند‌گان در خانۀ ملت، مهلت بسیاری باقی نمانده است. بگومگوهای انتخابات پارلمانی همین اکنون در گفتمان ملی جریان یافته است و کاندیداهای احتمالی و حتمی خط شان‌را روشن کرده‌اند. خلاصه این‌که تاچندماه دیگر درصورت عدم سکتگی در این پروسۀ سیاسی، انتخابات برگزار می‌شود.

اما آن‌چه واقعن سرنوشت‌ساز و جدی به‌نظر می‌رسد، عقلانیت سیاسی و خرد اجتماعی شهروندان در پیش‌برد این پروسۀ مهم سیاسی است. یعنی مردم در این انتخابات با چه رویکردی به پای صندوق‌های رای می‌روند و چه معیارهای را برای یک «نامزدِ شایسته» در نظر می‌گیرند. بدون شک، رفتن به‌پای صندوق رای، با نگاه قوم‌مدارانه، زبان‌گرایانه و یاهم مذهب‌گرایانه، نتایج بسیار بد و خطرناکی در پی خواهد داشت. و یا آن‌هایی که لنگی بزرگ می‌گذارند، بلندتر چیغ می‌زنند، پول بیش‌تر دارند، زیادتر خشن‌اند و محافظان خشن‌تر و جدی‌تر می‌گیرند لزومن کاندیداها شایسته‌یی نیستند.

بنابراین، دو مورد خیلی در این پروسه می‌تواند گره‌گشای مشکل شهروندان باشد. اولین موضوع توجه ویژۀ مردم به مهارت‌های ارتباطی خودشان و دومین مساله، اهمیت‌گذاری به خرد سیاسی به‌جای احساس‌های زودگذرد است.

مراد از مهارت ارتباطی این است که طی این مدت به‌جای تعهد به یک نامزد احتمالی، جست‌وجو و مذاکره با نامزدان دیگر صورت گیرد. به رسانه‌های بزرگ چاپی، سمعی و بصری توجه شود و میان نامزدان سبک و سنگین صورت گیرد. استفادۀ مطلوب ازهر نوع وسیلۀ ارتباطی که بتواند شهروندان را در این عرصه کمک کند، مهارت ارتباطی است. متاسفانه خیلی از شهروندان بدون درنگ به نامزدان قول می‌دهند. آن‌ها بدون شناخت از نامزدان دیگر وارد معامله با یک کاندایدا می‌شوند. اغلب معیارهای آنان قوم، زبان، مذهب و یاهم شمایل مورد علاقۀشان است. در حالی که استفاده از مهارت‌های ارتباطی در سطح ساده و یا هم پیچیده، می‌تواند کمکی بزرگی در این راستا باشد.

مورد دوم، کاربرد خرد به‌جای احساس در پروسه‌ انتخابات است. برای رسیدن به دموکراسی، این مورد را باید جدی و در نظر گرفت. احساساتی عمل‌کردن باعث می‌شود با آدم‌های رای بدهیم که پارلمان را به گند بکشند و خراب‌کارهای‌شان در سطح بین‌المللی گزارش شود. اما نگاه عقلانی باعث می‌شود که افراد شایسته و معقول گزینش شوند. هرچند در کشور ما، استندردی برای یک نامزد شایسته وجود ندارد، اما در کل می‌توان گفت برای چنین افراد می‌توان رای داد.

  • کسانی‌که سواد سیاسی-حقوقی داشته باشند.
  • از توانایی تمیز جایگاه، اهمیت و نقش قوانین برخوردار باشند.
  • نامزدهایی که به ارزش‌های بشری و حقوق شهروندی ارزش قائل باشند.
  • کاندیداهایی که معیارشان قوم، زبان، منطقه و… نباشد.
  • افراد که گذشتۀ ناروا، غیر اخلاقی و خشونت‌آمیز نداشته باشند.
  • آنانی که در پرونده‌های فساد اداری و مالی نقشی نداشته باشند.
  • افرادی که از مهارت ارتباطی بلندی برخوردار باشند، واضح صحبت کنند، استدلال بلد باشند و تحمل صحبت‌های دیگران را نیز داشته باشند.

سیدعبدالبصیر مصباح، استاد دانشگاه بغلان

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

  1. با احترام
    با معیارهای که شما در نظر گرفته اید … قصه همان ملای است که در باره پل صلات(صراط) و اوصاف آن صحبت می کرد …. یک برادر ناراضی هم در آنجا حضور داشته بعد از شنیدن تمام اوصاف پت کی خوده تگ زده بالا شد کفت : برادر ایطو بگو که هیج نمی شه
    حال هم جناب بصیر شاید خودشان هم به دست نوشته اش زیاد باور نداشته باشد
    شما شریف ترین ادم را هم که کمی قدرت دهید تغییر منفی اش بیشتر از مثبت است. مه حیران استوم که ما مردم چرا ای قدر خوش باور استیم هرکس چیزی گفت فکر می کنیم راست میگه بر فرض اگر راست هم بگوید کِه و کَی ماند که راستی کند!
    ای بنده های خدا که مطالب می نویسد صرف برای نوشتن می نویسد مثل خودم .

دکمه بازگشت به بالا