در چند ماه اخیر تحولات سیاسی و امنیتی سرعت بیشتر گرفته و این سرعت بیش از هر زمان دیگر، مردم را سردرگم و نگران کرده است.
جنگ چند روزه در شهر غزنی که ویرانی و تلفات سنگینی دربرداشت، بحث مذاکره مستقیم طالبان با امریکا و به تعقیب آن بستر جدید مذاکره برای صلح افغانستان با طالبان از آدرس روسیه و سرانجام تحرکات نظامی داعش در روز عید در کابل و در نهایت کنارهگیری محمدحنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان از جمله رویدادهایی بودند که تقریبا در سه ماه اخیر یکی بعد از دیگری اتفاق افتادند.
نزدیکی زمان برگزاری انتخابات پارلمانی و تعیین زمان انتخابات ریاستجمهوری، خوشبینی زیادی را میان مردم ایجاد کرده و هنوز هم مردم به این دو انتخابات به عنوان کلید رهایی از یک بحران سیاسی کلان نگاه میکنند.
در جهت دیگر اما، تشدید بحثهای امنیتی، موجب نگرانی مردم شده است. این نگرانیها زمانی شدت گرفتهاند که حکومت در مهار جنگ غزنی به اسرع وقت اقدام نکرد و بعد از اینکه وارد اقدام شد نیز با آن برخورد جدی نداشت.
حوادث اخیر امنیتی را مردم بیش از اینکه رویدادهای ساده امنیتی بدانند، با تردید و ابهام به آن نگاه میکنند. باورها براین است که عملکرد حکومت در جنگ غزنی نه از روی ضعف که از روی عمد بود و در واقع حادثه غزنی، یک «سناریوی از قبل تعریفشده» بود که واقع گردید.
در سطح فراتر از این، تلاشهای امریکا و روسیه برای بهدست گرفتن کلید صلح افغانستان هرکدام در جهت منافع خودش، هم سبب نگرانی وسیع شده است. با توجه به منافع متضادی که میان امریکا و روسیه در سطح بینالمللی به شکل عام و در سطح منطقه و افغانستان به شکل خاص تعریف میشود، تلاشهای صلحجویانه توسط این دو کشور برای مردم افغانستان چندان قابل درک نیست. از این روست که مردم تا حدی زیادی نسبت به این تلاشها دیدگاه مثبتی ندارند.
از جانب دیگر از سال 2015 به این طرف فعالیت گروه تروریستی به نام شاخه خراسان داعش در کشور معضل دیگری برای امنیت ملی ما شده است.
آن طور که این گروه با حضور سنگین جامعه جهانی رشد سمارقی داشته، نیز تردیدها و نگرانیهای بیشتر را سبب شده است.
هرچند این گروه تا کنون چهار رهبر و صدها تن از ملیشههای خود را در برابر نیروهای امنیتی کشور از دست داده، ولی با این همه مردم فکر میکنند که توجه جامعه جهانی و نیروهای خارجی چندان بر داعش متمرکز نیست. همه این مسایل اوضاع سیاسی و امنیتی کشور را پیچیده نشان میدهد.
وخامت اوضاع امنیتی در حالی در کشور رو به فزونی نهاده که محمدحنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی کشور بهعنوان استراتیژیستترین مرد سیاست افغانستان از کرسیاش توام با نارضایتی کنار میرود.
اینکه کنار رفتن اتمر چقدر برای بهبود اوضاع موثر واقع میشود یا تاثیر منفی میکند، در کشورهایی مثل افغانستان که فاقد یک نظام امنیتی-سیاسی سیستماتیک است، رفتن و نرفتن افراد روی اوضاع چندان تاثیر ندارد؛ ولی رفتن اتمر به عنوان یک مهره درشت در حوزه سیاست افغانستان از کنار نظام، سبب بحثها و ابهامهای مضاعف خواهد شد.
اما روی همرفته همه این تحولات و حوادث سبب یک ابهام بزرگ در مسایل کلان امنیتی-سیاسی برای مردم شده که رییسجمهور ناگزیر است دست کم در دو مورد به نگرانیهای مردم پاسخ بگوید.
اول، رییسجمهور باید به نگرانیهای امنیتی مردم با پلان مشخص و عملکرد جدی نیروهای دفاعی کشور پاسخ دهد، زیرا همه میدانند یک مشت افراد بهنام داعش و طالب که حتا پاپوش درست ندارند در برابر نیروی 350هزار نفری دفاعی کشور حریف شده نمیتوانند، مگر اینکه برنامه طوری باشد که دست گروههای هراسافکن باز گذاشته شود تا از آنان برجستهسازی صورت گیرد.
بدتر اینکه پس از جنگ غزنی و پس از کشته شدن بیش از 15 افسر کماندو در ولسوالی اجرستان، شایعاتی وجود داشت که چرخبالهای اردوی ملی به طالبان غذا و اسلحه رساندهاند.
این خبر برای ما پیام خطرناکی دارد، پیامی که دست چوپان و گرگ را در یک کاسه نشان میدهد. بنابراین مردم نیاز دارند ببینند که حکومت با گروههای هراسافکن برخورد قاطع و شفاف دارد.
دوم؛ شایعاتی وجود دارد که انتخابات پارلمانی به تعویق خواهد افتاد که عمدهترین دلیلش هم نبود امنیت قلمداد میشود. این مورد اما مردم را بیشتر نگران ساخته است؛ زیرا انتخابات تنها کلید رفع بحران و کلید مشروعیت نظام سیاسی در کشور است. در این مورد نیز رییسجمهور باید به نگرانی مردم با اراده قاطع برای برگزاری انتخابات بهموقع، شفاف و عادلانه پاسخ بگوید. در غیر این صورت، تغییر و تبدیلی افراد هیچ دردی را دوا نخواهد کرد که موجب تورم مشکلات نیز خواهد شد.
سرمقاله