مقاله

هر روز با اندیشه‌یی نو «ری‌استارت» شوید!

در دوره‌یی زندگی می‌کنیم که هزارۀ فناوری اطلاعات نام گرفته است و وسایل ارتباط جمعی نقش به‌سزایی در زندگی روزمرۀ مردم دارد. امروز رسانه عضوی از خانوادۀ معاصر است.

انترنت به یکی از تاثیرگذارترین و محبوب‌ترین ابزارهای ارتباطی تبدیل شده است. همدم تمام لحظه‌هاست و جای تعاملات اجتماعی از دست رفته را در زندگی انسان معاصر گرفته است. آیا این شبکه‌ها بهره‌وری انسان را بالا می‌برد؟ فضای مجازی چقدر بر زندگی واقعی هر کدام ما تاثیر می‌گذارد؟

میزان بهره‌وری هر شخص، از این فناوری متفاوت است و هر کس به مثابه کار و علاقۀ خود در این فضا فعالیت دارد. ارتباط جهانی و از بین بردن مقولۀ زمان و مکان از جمله مزیت‌های شبکه‌های اجتماعی است. در این فضا، می‌توانیم بیاموزیم و آموزش دهیم. حال این سوال مطرح می‌شود که در کنار تمام این مزایا چه معایبی می‌تواند داشته باشد؟

خشونت آنلاین یکی از دستاوردهای این جهان تازه است که کمتر جدی گرفته شده است؛ در صورتی که گاهی آسیب‌های این نوع خشونت به مراتب بیش از انواع دیگر است. پای فن‌آوری مدرن در جامعه‌یی باز شده که هنوز معضل آزارهای خیابانی جای بحث دارد و جمعیت قابل توجهی از مردان، فضای کار و فعالیت‌های اجتماعی را قلمرو خود می‌دانند و در پی سرکوب کردن زنانی هستند که وارد این قلمرو می‌شوند.

قانون در فضای واقعی راه‌های سرکوب  را می‌بندد در حالی که در فضای مجازی جز وجدانشان هیچ بازدارنده‌یی ندارند. روز به روز به تعداد کاربران شبکه‌های اجتماعی افزوده می‌شود و تازه‌واردان می‌خواهند فضای جدید را امتحان کرده و  زیر نقاب‌های مستعار، عقده‌های جنسی و اجتماعی خود را بگشایند. زنان در جامعه جهان سومی ما، قشری آسیب‌پذیرند و گاهی از این طریق آسیب‌های جبران‌ناپذیری متوجه آنان است.

از آنجا که افراد می‌توانند در این فضا هویت خود را پنهان کنند، خشونت ساده و بدون پرداخت کدام هزینه‌یی صورت می‌گیرد. نقاب‌هایی که در همه موارد اظهارنظر می‌کنند. از پیام‌های بی‌ربط، تهدید و دعوت به رابطه جنسی تا هک کردن صفحات فعالان اجتماعی که گاهی به باج‌خواهی نیز ختم می‌شود! همه اینها فضای شبکه‌های اجتماعی را آلوده ساخته است.

خشونت‌های مجازی اثرات سوء روانی  دارد که در درازمدت نمایان می‌شود. غالبا به دلیل برداشت غلط جامعه‌یی که قربانی را مقصر می‌داند، این خشونت‌ها در ‌هاله‌یی از سکوت پنهان می‌ماند. بنابراین اثرات روانی این نوع خشونت را قربانیان به‌تنهایی به دوش می‌کشند. زنانی که به انترنت دسترسی دارند،  بزرگترین گروهی هستند که هدف خشونت قرار می‌گیرند و در بسیاری از موارد از فعالیت موثر در این فضا باز داشته می‌شوند و تعدادی هم که از این نوع خشونت غافلند با تاسف با این پدیده روبرو می‌شوند و در نهایت هم به دلیل فقدان مقرراتی که بتواند حمایتشان کند سکوت اختیار می‌کنند. اثرات روانی این نوع خشونت به مراتب بیش از خشونت‌های فیزیکی است چون فاصله تهدید تا کنش فیزیکی بسیار است و این دوره روان قربانی را موریانه‌وار می‌خورد.

راهکار چیست؟

هر پست یا کامنتی که از آدرس ما در این شبکه‌ها ثبت می‌گردد نشانه شخصیت ماست. همیشه این نکته را در نظر داشته باشیم که دیدگاه ما ممکن است سبب آزار شخص یا گروهی شود. به اعتقادات و زبان یکدیگر احترام بگذاریم و کسی را منوط بر زن بودنش، ابزار جنسی به حساب نیاوریم.

یادمان باشد که زمان برتری‌جویی جنسیتی و قبیله‌یی سرآمده است. برای ساختن فضایی که همه در آن امنیت روانی داشته باشند، تک‌تک افراد جامعه مسوول هستند. زیباست اگر همانطور که ظاهرمان را به‌روز می‌کنیم، اندیشه‌مان را هم آبدیت کنیم. ما می‌توانیم هر روز صبح با اندیشه‌یی آزادتر ری‌استارت شویم و شب با شادی و سرشاری،  روزمان را به خاطر بیاوریم.

حمیده میرزاد

ویژۀ پنجصدمین شماره روزنامه راه مدنیت

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا