در طرح جدید امنیتی، منابع همکار با تروریزم شامل است؟
حملات دهشتافگنانه پیهم در غرب شهر کابل، موجب شد که جلسه فوقالعاده امنیتی کابینه حکومت وحدت ملی برگزار شود.
مردم افغانستان با حملات انتحاری، انفجاری و یورشی تروریستان تقریبا 17 سال است که آشنایی دارند ولی در سه سال اخیر مناطق هزارهنشین ملکی در شهر کابل به عنوان تارگت حملات دهشتافگنانه تعیین شدهاند.
تروریستان و اربابان منطقهیی آنها به خوبی دانستهاند که مردم افغانستان نجیبتر از آن هستند که در برابر حملات بزدلانه و دهشتافگنانه تاب نیاورند؛ آنان اما کارشیوه تروریستی خود را تغییر دادهاند.
تروریزم در خاورمیانه از اختلاف شیعه و سنی سود بهینه برده و حالا فکر میکنند که در افغانستان نیز از طریق کشتن افراد ملکی هزاره و شیعه میتوانند آتش اختلاف را میان پیروان مذاهب شیعه و سنی باهم برادر افغانستان شعلهور سازند و مراد بگیرند.
سه سال است که تلاشهای تروریستی هواخواهان گروه تروریستی داعش هنوز کارساز نشده و برادران سنی برای زخمیان برادران شیعه خود خون اهدا میکنند و با خانوادههای شهدا غم شریکی میکنند. اما در این میان ضعف نیروهای امنیتی مایه نگرانی است. مردم در برابر از دست دادن همه روزه اعضای خانواده خود بیش از این نمیتوانند تاب بیاورند و جامعه بیش از هر زمان دیگر دچار یک ناامنی روانی شدید شده است.
ولی آخرین طرح حکومت برای تامین امنیت شهر کابل مایه امیدواری و برای مردم نگران ما تکیهگاه روانی است.
رییسجمهور غنی در پی یک جلسه فوقالعاده امنیتی، شهر کابل را به چهار زون امنیتی تقسیم کرد و ساحه غرب کابل را که بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر شده است، جزو ساحه سبز امنیتی قرار داد.
اکنون که در آستانه فرارسیدن دهه عاشورای حسینی قرار داریم، ساحه غرب کابل به لحاظ امنیتی بهشدت آسیبپذیر است. بنابراین طرح جدید حکومت از یک طرف خواهد توانست تا حدود زیادی سطح ناامنی را کاهش دهد و امنیت روانی مردم را برگرداند، ولی از جهت دیگر نباید موجب اغفال مردم گردد.
مردم گمان میکنند حالا که دشت برچی جزو ساحه سبز امنیتی شد و به لحاظ تقسیمات نیز خود یک زون امنیتی شد، حالا عمال دشمنان منطقهیی به نام داعش نمیتوانند در آن نفوذ کنند.
اما این گونه نیست؛ شهر کابل به لحاظ پایین بودن معیارهای شهری در مسایل امنیتی نیز آسیبپذیر است. این شهر نقشه درست ندارد که نیروهای امنیتی تمام گلوگاههای ورودی و خروجی را پوشش دهد تا نفوذ تروریستان کاهش یابد. در شهری که در اکثر نقاطش اصلا نقشه ندارد و تروریستان میتوانند از صدها نقطه غیرمریی وارد مکانهای مختلف آن شوند، نباید در تامین امنیت فردی خود سهلانگاری کنیم.
طرح رییسجمهور و تلاشهای نیروهای امنیتی ما قابل استقبال است و این نیروها همچنان از پشتیبانی اکثریت جامعه برخوردارند، ولی در نهایت میزان هوشمندی مردم در قسمت امنیت فردیشان و میزان همکاری مردم با نیروهای امنیتی اساس موفقیت این طرح است.
در عین زمان تنها ارایه کردن یک طرح کفایت نمیکند؛ مسوولان امنیتی باید پس از این در برابر هر عمل تروریستی پاسخگو باشند و حکومت از آنان جدا حساب پس بگیرد. این همه تروریست که وارد میشوند قطعا با همکاریهای اجتماعی و سیاسی وارد میشوند و به هدف خود میرسند. امکان ندارد این همکاران شناخته نشوند. با توجه به پیشرفت تکنالوژی و راههای ارتباطی تکنالوژیکی، لااقل ده مورد از صد مورد قابل شناسایی است. با همکاران تروریستان که در واقع بخش عمده عملیاتی تروریزم را میسازند، باید برخورد جدی صورت بگیرد و آنان شامل قوانین نافذ کشور شوند.
تا زمانی که ما میزان همکاریهای سیاسی و اجتماعی با تروریزم را کاهش ندهیم و شناسایی نتوانیم، مبارزه با تروریزم اثربخشی لازم را در پی نخواهد داشت.
بنابراین شناسایی منابع همکاری و سپردن آنان به پنجه قانون و همگانی ساختن هویت آنان راه موثری است که مبارزه با تروریزم را اثربخش و موفق خواهد کرد. با این همه دست حکومت از تامین امنیت صد درصد کوتاه است، مردم خود بیشتر از دیگران مسوول تامین امنیت خودند.
سرمقاله