گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، سهشنبه 20 سنبله در نشستی خبری در کابل خواهان سهمیهبندی اقوام در انتخابات پارلمانی پیش رو شده است.
هفده سال پس از حضور نظامی 42 کشور و حضور غیرنظامی بیش از 100 کشور، هنوز با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم و روز به روز مشکلات و چالشهای جدیدی روی هم تلانبار میشوند. ما اکنون بعد از هفده سال کمکهای مالی هنگفت جهان و حضور سنگین نظامی جهان امنیت نداریم. به جای یک گروه طالبان که عمدتا از یک رهبر هدایت میگرفتند و تحت چتری واحد بودند، حالا با چند گروه طالبان طرفیم که از کشورهای مختلف و رهبران محلی مختلف دستور میگیرند.
بدتر از همه این که اکنون ما با گروه هوادار داعش در شمال، شرق و جنوب کشور مواجهیم. گروهی که فقط عنوان از داعش گرفته، مورد حمایت مالی کشورهای منطقه قرار دارد و عملکردش به مراتب زشتتر و دهشتافگنانهتر از داعش است.
روزانه مردم افغانستان بهطور میانگین 50 تن تلفات میدهند. گفتنی است که هزینه جنگ یک روزه در افغانستان بالغ بر 15میلیون افغانی میشود.
سه سال است که پارلمان غیرقانونی فعالیت دارد و حکومت به دلیل مشکلات امنیتی و عمدتا مالی نتوانست انتخابات مجلس را سر وقت برگزار کند. انتخابات پیش رو هم با دهها ابهام و تردید همراه است.
براساس آمارهای تخمینی بیش از 40درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. تعریف زیر خط فقر این است که نیازهای اولیه خود را در هر 24ساعت نداشته باشد. نرخ بیکاری به حدی افزایش یافته که پناهندهها در جستجوی کار افغان، از عقب مرزهای کشورهای منطقه تا کمپهای دروازههای اروپا صف بستهاند. بیش از 90درصد این کارجویان جواناناند.
به این ترتیب مشکلات فرهنگی و اجتماعی وسیعی نیز وجود دارند که سالهای سال تلاشهای پیگیر و هزینههای زیاد لازم دارند تا رفع گردند.
علت همه این مشکلات را اکثر صاحبنظران و آگاهان امور، ناشی از قومبندی و سهمیهسازی قومی در اجلاس بن میدانند. اگر بنیاد نظام سیاسی جدید در جلسه بن با سهمیهبندی قومی نهاده نمیشد، به صراحت میتوان گفت که دستکم چالشهایی به این میزان نمیداشتیم. اگر افغانستان در هفده سال گذشته با میزان کمکهای جهانی در دست متخصصان و افراد دلسوز وابسته به ملت، نه وابسته به احزاب و قوم، قرار میگرفت بدون تردید اکنون با این میزان چالشها و سنگاندازیها مواجه نبودیم.
عمق فاجعه از آن نقطه ناشی شد که اکثر اعضای جلسه بن رهبران جهادی بودند و نظام سیاسی افغانستان نه تنها بر پایه قوم که میان چند حزب بزرگ و عمدتا نمایندگان چهار قوم بزرگ مصادره شد.
کاش این رهبران جهادی از هر قوم که بودند شایستهترینهای اقوامشان را وارد ادارهها میکردند. اما این گونه نشد و اینها از نزدیکان و بادیگاردان خود شروع کردند تا آشپزان سنگر و جبههشان. این بود که روزگار مردم سیاهتر شد بدون این که هیچ کاری از پیش برده شود. بازار رشوت، اختلاس، زورگویی، اختطاف، قومگرایی و قمندانسالاری آغاز شد. اکنون نتیجه همین است که میکشیم.
حالا که نسلی جدید به کمک برخی از شخصیتها در نقطه نقطه حکومت وحدت ملی در تلاش شایستهسالاری، قومزدایی و محو فساد آستین بالا زده است، آقای حکمتیار از خواب هفده ساله برخواسته و خواهان تقسیمبندی قومی در مجلس شده است.
تیکهداران قومی و جهادی پس از آن که به بنبست رسیدند، در جستجوی راههای جدید برآمدهاند. از نتیجه قومیسازی اداره افغانستان است که رنج میبریم، حالا حکمتیار میخواهد با نسخه قومیسازی خانه قانون و ملت، این درد را مضاعف سازد.
این رهبران به ظاهر قومگرا و موجسوار، هرگز طرفدار قوم نبودهاند و از آدرس قوم همیشه امتیاز گرفته و بزنس کردهاند. حالا نیز که هیچ راهی برایشان باقی نمانده، میخواهند با پیش کشیدن تکت قومی دوباره وارد ساختارهای سیاسی شوند و دستکم از آدرس مجلس هم که شده به نان و نوایی برسند. اگر قومی هم شود، تلاش گلبدین حکمتیار این خواهد بود که پشتونهای نزدیک به خودش را به قدرت برساند نه یک جوان تحصیلکرده پشتون غیرحزبی را.
آقای حکمتیار گفته است که 90درصد مردم نماینده ندارند؛ اتفاقا اگر بحث مجلس که تا حدودی قومی است و مشخصا قومی گردد، آن وقت است که 90درصد مردم خلع صلاحیت دموکراتیک از قدرت میشوند. چهار رهبر جهادی با چندصد تن جیرهخوار یک درصد جمعیت افغانستان را هم تشکیل داده نمیتوانند. وقتی انتخابات قومی گردد، بیش از 99درصد مردم از صلاحیتهای مشروع دموکراتیک خود خلع خواهند شد.
بدتر این که مجلس افغانستان بدون سهمیهبندی قومی با حادترین شکل قومی عمل میکند، وقتی بر بنیاد تقسیمات قومی و آن هم از حمایت رهبران جهادی چون حکمتیار برخوردار باشد، تصور کنید که چه پارلمانی خواهد بود.
به آقای حکمتیار توصیه میشود که فصل سهمیهبندیها ختم شده است. سهمیهبندی قومی که هفده سال پیش بعد از جلسه بن به اجرا درآمده بود، همان است که مردم افغانستان هنوز هم از آن تقسیمات رنج میبرند و خون میدهند. شما کمی دیر تشریف آوردهاید. حالا بهتر است به عنوان یکی از پدران معنوی جهاد در گوشهیی راحت بمانید و دستکم، نسل جدید را اجازه دهید تا با رقابتهای دموکراتیک و بر اساس شایستگی و حقوق برابر شهروندی، وارد رقابت شوند و اگر بتوانند این میهن ستمدیده را آباد نمایند.
سرمقاله