عمران خان؛ نخستوزیر جدید پاکستان در تازهترین اظهارات خود در شهر کراچی گفته که به آن عده از پناهندههای افغان و بنگلادشی که در پاکستان تولد یافته، بزرگ شده و با فرهنگ و زبان پاکستانی آشنایی کامل دارند، به زودی از طرف حکومت پاکستان به طور رسمی شناسنامه پاکستانی توزیع خواهد شد.
بر اساس آمارهای غیر رسمی بیش از 4/1میلیون افغان در پاکستان هنوز هم پناهنده هستند و از این رقم حدود 80درصد را جوانان تشکیل میدهند که در پاکستان متولد شده، آموزش دیده و بهطور کامل با فرهنگ پاکستانی ادغام شدهاند.
افغانستان شوربختانه از جمله کشورهای است که بیشترین پناهنده در جهان را دارد، چیزی در حدود نیمقرن جنگ و ناامنی، فقر و فلاکت و نبودن زمینههای زندگی آرام در کشور موجب شده که از کشورهای همسایه تا دورترین نقاط جهان پناهندههای افغان پراکنده شوند.
این پناهندههای افغان، اما در کشورهای منطقه شاهد بدترین نوع رفتارها از سوی کشورهای میزبان بودهاند. در همین پاکستان در سال 2016 رفتار پولیس پاکستان به قدری زشت بود که نگرانیهای شدید کمیساری امور مهاجرت سازمان ملل متحد را برانگیخت و نهادهای حقوق بشری از ادامه آن ابراز نگرانی کردند.
هر چند پولیس پاکستان در آزار و اذیت افغانهای مهاجر در مدت بیش از 20سال اخیر چیزی کم نگذاشته است و پناهندههای افغان در پاکستان روزگار خوشی را سپری نکرده اند ولی دست کم توسط شهروندان پاکستان به طور گسترده مورد آزار و اذیت واقع نشدهاند.
آمار دقیق از تمام پناهندههای افغانستان در تمام دنیا وجود ندارد ولی چیزی در حدود دو میلیون پناهنده دیگر هنوز در ایران هستند. برخی از این پناهندهها در ایران دارای کارت مهاجرتی هستند که تا حدودی از حقوق اولیه خود برخوردارند، اما شمار زیادی از مهاجران افغان که در واقع مهاجران اقتصادی و کاریابی هستند در وضعیت اسفباری به سر میبرند. متاسفانه این روند پناهندگی به ایران همچنان ادامه دارد.
پناهندههای افغانستان در ایران نه تنها هیچ کمک و مساعدتی از کشور میزبان دریافت نکرده که خدمات بس بزرگی را برای جمهوری اسلامی انجام دادهاند. اکثر صنایع ایرانی که به کارگران شاقه نیازمندند، بر روی شانههای مهاجران افغان استوار است. این در حالی است که به این مهاجران کارگر، مزد پایینتر پرداخت میگردد، وضعیت معیشت آنان به شدت نامناسب است و از هیچ امتیاز کارگری برخوردار نیستند.
هزاران پناهنده افغان در ساختمانها، در کنار ماشینهای تولیدی و کورههای خشتپزی جانهای خود را از دست دادهاند و هزاران تن دیگر درجریان کارگری در ایران معلول و ناقصالعضو شدهاند. دلیل این همه قربانی این است که کرامت، سلامت و زندگی این کارگران کممزد هرگز به عنوان یک پالیسی مورد توجه حکومتهای ایران نبوده است.
در سه سال اخیر بعد از شدت گرفتن جنگ سوریه و به خطر افتادن حضور منطقهیی ایران بود که رهبر ایران حکم صادر کرد تا پس از این، اطفال مهاجران افغان از مکتب و درس محروم نمانند. در حالی که پیشتر از آن حتا دروازههای مکاتب و نهادهای سواد آموزی بر روی طفل مهاجر افغان بسته بود. اگر هم زمینه برای آموزش وجود داشت، در برابر پول گزاف صورت میگرفت. بدتر از همه اینکه چندین سال است، مهاجران افغان در ایران در ازای هر نفر مالیه میدهند، در برابر هر درآمدی بالاترین مالیه را پرداخت میکنند ولی از هیچگونه خدمات اساسی بهرهمند نیستند. هزاران کارگر افغان بعد از ماهها و سالها کار نه تنها مزد کارش را بدست نیاورده که در برخی موارد جانشان را نیز از دست دادهاند.
بیمار مهاجر افغان تا پول شفاخانه را تحویل ندهد، خدمات صحی دریافت کرده نمیتواند، صدها پناهنده افغان به دلیل نداشتن پول پیشپرداخت خدمات صحی جانشان را در داخل محوطه شفاخانهها در ایران از دست دادهاند.
در یک عبارت کوتاه وضعیت مهاجران افغان در ایران در واقع به وضعیت بردهداری سیاهپوستان میماند که در اروپای قبل از رنسانس رایج بود.
با این وجود پاکستان هرچند در سالهای اخیر به دلیل وخامت روابط سیاسی و اقتصادی میان دو کشور، شرایط را بر مهاجران افغان سخت کرد ولی در برابر بدرفتاریها و سختگیریهای جمهوری اسلامی ایران قابل مقایسه نبوده است.
اکنون حرکت آقای عمرانخان، در نوع خود یک حرکت جالب و در عین حال تبلیغاتی است، چیزی که در تاریخ منطقه بینظیر بوده است، اما هنوز معلوم نیست طرح آقای عمرانخان از پارلمان رای خواهد گرفت یا خیر.
در صورتی که این طرح رای پارلمان را کسب کند، یک قدم بزرگ توسط پاکستان برداشته میشود، اما انتظار نمیرود روی روابط افغانستان و پاکستان تاثیر مثبتی داشته باشد.
آن چه برای بهبود روابط افغانستان و پاکستان دارای اهمیت است، صداقت و جدی کار کردن دو کشور علیه تروریزم است. آنچه که در بیش از یک و نیم دهه اخیر پاکستان به آن شعار داده ولی هرگز عمل نکرده است.
اما روی هم رفته این اقدام آقای عمرانخان در واقع فاز جدید فرهنگی را در منطقه باز میکند که توقع میرود روی روحیه همزیستی منطقهیی و امنیت کلی منطقه تاثیر درازمدت و جدی داشته باشد.
دکتور معروف