جمعه ششم میزان کمپینهای تبلیغاتی نامزدان مجلس نمایندگان عملا در سراسر کشور آغار گردید. جادههای کابل مملو از بیلبوردها، بنرها و عکسهای تبلیغاتی نامزدان مجلس نمایندگان شدهاند.
تراکم تبلیغات پس از این، مجال کمتری برای فکر کردن به مردم خواهند داد. پارلمان یا مجلس مهمترین قوه یک نظام سیاسی دموکراتیک است. با پارلمان خوب میتوان اساس رفاه و توسعه را برای کشوری بنیاد نهاد. پارلمان خوب تنها از افراد خوب و شایسته تشکیل شده میتواند.
درست همین نقطه است که نقش مردم برازنده و جدی میشود. حال که هزاران بیلبورد، بنر و شعار انتخاباتی با طرحهای متفاوت و زیبا به میدان آمده، چگونه فرد شایسته را انتخاب نماییم تا پارلمانی شایسته داشته باشیم.
هرچند در این فضای متراکم از تبلیغات تفکیک یک نامزد اصلح و شایسته تا حدودی مشکل مینماید، اما در عین زمان راهکارهایی هم وجود دارند که به راحتی میشود سفید را از سیاه تشخیص داد.
از بالا شروع کنیم؛ رهبرزادگان بهلحاظ موقیعتهای سیاسی، اجتماعی و مالی در چنین فضایی در راس هرم قرار دارند. اما مردم باید بدانند اینها همانهایی هستند که از آدرس همین مردم این همه فربه شدهاند. این بزرگزادگان که تمام عمرشان را در ناز و نعمت گذراندهاند، فرزندان پدرانی هستند که باید دید چه خیری به جامعه رسانیدهاند، این همه ثروت و مکنت این رهبران سیاسی از کجا بهدست آمده است.
با این وصف اگر جامعه خواهان تغییرات کلان سیاسی است، رای دادن به رهبرزادگان، تقویت جهت مخالف است یا به قولی «تیشه به ریشه زدن خودی» است.
پارلمان دور شانزدهم افغانستان یکی از مزخرفترین و مضحکترین پارلمانهای دنیا بود. این پارلمان که سه سال بیشتر از موعود کاریاش به شکل غیرقانونی کار کرده، تا کنون هیچ دستآوردی نداشته است.
اما برعکس در مدت هشت سال کار این مجلس، آنچه از آن برای مردم ما مانده اختلاسهای کلان، بازیهای مافیایی، ایجاد دردسرهای اضافی برای قوه مجریه، زورگویی و زورگیری، بیقانونی و غیرحاضریهای دوامدار بوده است.
گزارش تحقیقی روزنامه هشت صبح نشان میدهد که در مدت هشت سال کاری در دور شانزدهم مجلس افغانستان، در خانه ملت چه گذشته است.
بنابراین به یاد داشته باشیم که تمام اعضای مجلس قبلی و قبلتر از آن، از رییس تا آخرین عضو مجلس، نه تنها ارزش رای ما را ندارند، بل بعد از گرفتن رای، آن را در جهت نقض حقوق احاد ملت و در جهت نقض منافع ملی استفاده کردهاند. بنابراین هیچ نامزدی که در دورههای قبل وکیل بوده، شایستگی رای ما را ندارند.
قُمندانان جهادی؛ هرچند کشور ما بیش از چهار دهه است که گرفتار جنگ و خشونت است، اما بیشترین ویرانی در زمان جنگهای داخلی میان گروههای مجاهدین و بعد از جنگهای داخلی میان مجاهدین و طالبان بر کشور ما تحمیل گردید. همین امروز نیز این رهبران جهادی هستند که مانع هر نوع پیشرفت و بهبود در حوزه حکومتداری خوب میشوند و هنوز هم از میل تفنگ و زورگویی راه میروند.
روی این مبنا رای دادن به قُمندانان جهادی ولو اکنون مستقل باشند، تقویت پایگاهی است که خلاف جهت رشد و بهبود جامعه قرار دارد.
سرمایهداران و تاجران رای؛ عدهیی هم با میلیونها دالر به میدان آمدهاند. هزینه انتخاباتی که این افراد در نظر گرفتهاند، غیرممکن است که از راه قانونی و از آدرس پنج سال وکالت پس گرفته شود. پس قطعا این افراد مجرای پارلمان را برای رسیدن به بزنسهای سیاه و غیرقانونیشان نیاز دارند. علاوه بر این، افراد امروز رای ما را میخرند و فردا سرنوشت ما را خواهند فروخت.
اما در کنار این همه نامزد، قشر جدیدی از چهرههای جوان، فرهنگی و تحصیلکرده نیز با امکانات اندک نامزد شدهاند. باریکی کار درست در همین نقطه است. در میان این قشر نیز تفاوتهای زیادی وجود دارد. باید توجه داشت که برخی از این جوانان در واقع جزو نیروهای جدید سیاسیون و رهبران جهادی هستند. آنان از هم اکنون با موترهای ضد گلوله راه میروند، پس دردی را دوا نخواهند توانست، چون امکانات را در بدل تطبیق یک سلسله برنامههای مشخص از طرف تمویلکنندگانشان بهدست آوردهاند. از رای ما بالا میروند و در خدمت اربابهای خود قرار میگیرند.
رای دادن به امثال چنین افرادی که از تبلیغات قومی، زبانی، سمتی، مذهبی و حزبی استفاده میکنند «ره به ترکستان بردن» است. آنان نیز مثل اربابان خود از آدرس قوم، مذهب، زبان و … میخواهند بر گُرده مردم سوار شوند.
در این میان اندک جوانان تحصیلکرده با امکانات بسیار ناچیز آمدهاند تا وارد سیاست شوند و از این طریق به جامعه خود خدمت کنند. دو عامل مهم در تشخیص این افراد نیاز است: اول سابقه کاری و دوم توانایی سیاسی این افراد. درستترین راه فارغ از قومیت، زبان، مذهب و سمت این است که آن عده از نامزدان جوان و تحصیلکرده که با امکانات شخصیشان و اتکا به تواناییهای سیاسی خود آمدهاند، وارد مجلس شوند؛ یعنی کسانی که بهراستی مستحق رای مردم افغانستان هستند.
چون این افراد به سیاست پدرسالارانه باور ندارند و تلاش و هدفشان نیز خدمت است. نامزد شدن برای آنها هیچ امتیاز دیگری در پی ندارد، کما اینکه با همه محدودیتهای مالی هزینه نیز دارد.
به عبارت کوتاه باید گفت که در مدت بیست روز وقتی که داریم، ما هم به عنوان رایدهنده و شهروند مسوول، باید رای خود را به کسانی بدهیم تا در آینده خشتی برای آبادانی و بهبود کشور گذاشته شود نه اینکه سنگر کسانی تقویت گردد که در پی امتیاز و سودجوییهای سیاسی هستند.
سرمقاله/ روزنامه راه مدنیت