پشت جنگ ارزگان
حدود 10روز است که جنگ در ارزگان به دستمایه اصلی شماری از کاربران فیسبوکی مبدل شده است. جنگ فیسبوکی؛ جنگی که این روزها شدیدتر و ویرانگرتر از جنگ مسلحانه است. چراکه در جنگ فیسبوکی بیش از آنچه واقعیت باشد، به رویدادها پرداخته میشود. مثلا در حمله طالبان بر مناطق هزارهنشین ارزگان، از یکطرف کاربران از ویرانی، بربادی، آوارگی و قتل هزارههای ارزگان روایت میکنند، اما از طرف دیگر عدهیی از کاربران دیگر از رفتارهای خلاف ارزشهای حقوق بشری فرمانده شجاعی حرف میزنند.
اما واقعیت امر این است که دستهیی از گروه طالبان در ولسوالی ارزگان خاص بههدف شکار فرمانده شجاعی جنگی را آغاز کردند. طالبان بهعنوان یک گروه هراسافکن هیچگاه از جنگ تعریف مناسبی نداشتهاند. بهترین جنگ برای طالبان این است که سطح دهشت و میزان ویرانگریاش بالا باشد و سروصدای زیادی هم خلق کند.
در این طرف اما هزاران کاربر فیسبوکی بیکار بهعنوان مبلغان غیر مستقیم طالبان بهترین و گستردهترین تبلیغ را برای این گروه انجام میدهند. بدتر از همه اینکه شماری از کاربران آگاهانه و ناآگاهانه هر رویداد را رنگ و بوی تباری میدهند. اگر گروهی از طالبان مرتکب فعالیت دهشتگرانه میشوند، کاربران فضای مجازی بدون هیچ معلومات و آگاهی از قضیه، همه پشتونها را مورد حمله قرار میدهند.
اینکه جایگاه و پناهگاه طالبان در برخی از مناطق پشتوننشین است جای تردید نیست. البته اکثر این نفوذ طالبان اجباری است و پذیرفتن آن نیز از روی ناگزیری، ولی مسلم است که بیشترین قربانی را نیز طالبان و گروههای افراطی بر پشتونها تحمیل کردهاند.
به باور نگارنده، در پشت جنگ ارزگان خاص دو نکته قابل توجه است:
یکم: انتخابات پارلمانی با همه مشکلاتی که داشت، برگزار گردید و تمام شد. در نهایت حدود یکماه بعد آدمهای خوب یا بد میآیند و از آدرس مردم نماینده میشوند. دستکم از وضعیت فعلی بهتر خواهد بود؛ چون یک دوره جدید پارلمانی به شکل قانونی شروع میشود.
اکنون که در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم، بیتردید برنامههای زیادی از جمله ناامنسازی در دستور کار گروههای هراسافکن قرار دارد. سازمانهای منطقوی، میزان پیروزی روندهای دموکراتیک در کشور ما را میزان شکست خود میدانند. از این رو آنها از هر شگردی استفاده خواهند کرد تا علیه انتخابات ریاست جمهوری کشور توطیه بچینند. آسانترین راه، ناامنسازی و تشدید ناامنی از طریق جوسازیهای قومی و تباری است. جنگ ارزگان بهترین نمونه این جنگ است.
براساس آمارهای تاییدناشده تاکنون ۴۳نفر ملکی کشته و ۸تن زخمی و ۶تن دیگر اسیرند. در میان اسیران یک دختر نیز وجود دارد. در این جنگ حدود ۴۰۲خانواده مجبور به ترک خانههای خود شدهاند و بازار «کندلان» غارت شده، مال و مواشی مردم نیز در معرض سرقت، نابودی و غارت قرار گرفته است.
در اولین درگیری در شب پنجم عقرب، قوماندان شجاعی (یک فرمانده خیزشهای مردمی) جراحت خفیفی برداشت و معاون وی کشته شد، اما آمارهای تاییدناشده دیگر میرساند که طالبان نیز متحمل تلفات سنگینی از مردم محل و قوماندان شجاعی شدهاند.
این در حالی است که روز پنجشنبه طالبان متجاوز بر ارزگان خاص، مورد حملات جدی توسط قوای هوایی کشور نیز قرار گرفتهاند.
بهدنبال آن روز جمعه به اثر تلاشهای شخص سرور دانش؛ معاون دوم ریاست جمهوری، در پی یک جلسه امنیتی، هیاتی از وزارت داخله، وزارت دفاع و زیاست عمومی امنیت ملی به ارزگان فرستاده شد. قرار اطلاعات نهادهای مسوول، گفته میشود اکنون وضعیت در ولسوالی ارزگان خاص بهبود یافته است، اما اینجا در فضای مجازی جنگ سایبری با تمام قوت خود در برابر حکومت باقی است. این کار به خودی خود روند انتخابات را مخدوش میسازد و آب را به آسیاب دشمن میریزد.
دوم: شماری از حلقات و افراد خاصی که منافع فردیشان را در خطر میبینند یا در تقابل منافع فردیشان با حکومت و افراد مشخص در حکومت وحدت ملی قرار دارند، از چنین فرصتها استفادههای سوء میبرند.
بحث ناامنی در کشور ما علاوه بر اینکه یک موضوع گسترده است و با توجه به پیچیدگیهای داخلی و خارجی به راحتی قابل جمع نیست، از حدود صلاحیتهای افراد، ولو مقامهای ارشد در یک مدت کوتاه و معین نیز بیرون است.
افراد مشخص و حلقات سیاسی در پارادوکس منفعتی با حکومت از این فرصت استفاده کرده چیزی را به خورد کاربران فیسبوکی میدهند و آنان هم بدون درک نفع و ضرر به هتاکی و بیحرمتی شروع میکنند که جز ضرر هیچ منفعتی در پی ندارد.
کوتاهیهایی که از طرف حکومت و نهادهای امنیتی و دفاعی صورت میگیرد بههیچ وجه قابل دفاع و توجیه نیست، ولی قضاوت کاربران فیسبوکی ما نیز بههیچ وجه با این سویه مورد ندارد.
بهعبارت کوتاه اینکه، بحث ناامنسازی و تیرهکردن فضای قومی در شبکههای مجازی چیزی جز سبوتاژ سامانیافته و آگاهانه علیه پروسه انتخابات ریاست جمهوری نیست، اما جای تاسف این است که یکعده از رهبران سیاسی، طرفداران آنان و مافیایی که منافع فردی خود را با تیم حاکم در خطر میبینند، با حرکتهای پوپولیستی در این برنامۀ استخباراتی منطقهیی، علیه دولت همراه میشوند.
دکتور کریمی