فرشته عالمی: برای امنیت سینماگران هیچ کاری نشده است
زیبا، مهربان و خوشکلام است. او با بازیگری در پرده سینمای افغانستان، چهره متفاوت و تازۀ را در عرصۀ سینما ساخته است. فرشته عالمی، بانوی مستعد و متفاوت، سال 1376 در ولایت بلخ به دنیا آمده است. مکتب را در مزار شریف تمام کرده و فعلا رشته طب را در یکی از دانشگاههای خصوصی فرا میگیرد. در جامعهیی که همه خود را گم کردهاند، او در جستجوی تبارز هنرش در سینماست. هشت خواهر و یک برادر دارد و با پدر و مادرش زندگی میکند. روزنامه راه مدنیت گفتگویی با وی انجام داده که تقدیم علاقمندان میشود:
چند سال از فعالیت فرشته در سینما میگذرد و چه چیزی فرشته را وادار به کار در سینما ساخت؟
مدت چهار سال میشود که در عرصه سینما کار میکنم. قبل از اینکه وارد سینما شوم، با خود فکر کردم باید یک انسان متفاوت باشم و با انسانهای دیگر فرق داشته باشم. حداقل فردی باشم که صدای خود را بهخاطر زنان که در برابرشان خشونت میشود بلند کنم. بلاخره به این نتیجه رسیدم که اگر نمیتوانم به همچون خانمها کمک مالی کنم، از طریق سینما میتوانم صدای خاموششان را بلند کنم.
در چه نقشهایی بیشتر کار کردی؟
بیشتر در نقشهایی کار کردهام که در دفاع از حقوق زنان، مبارزه علیه فساد و خشونت در برابر زنان بوده است و در نقشهای مرکزی فلمها و سریالها.
چند فلم و سریال تا به اکنون دارید؟
در سه سریال به نامهای «تللی، زمانه و مرسل» که از طریق تلویزیون ملی نشر میشود و سریال دیگر به نام «سوله او سیال» که در تلویزیون شمشاد نشر میشود کار کردهام. در ضمن در دو فلم به نامهای «آواز نفسگیر» که توسط دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای پوهنتون کابل ساخته شد و چندین جایزه گرفت و فلم «چانس» که در این اواخر به نمایش گذاشته شد، با استقبال گرم مردم روبرو گردید، نقش مرکزی را بازی کردم.
آخرین فلمتان، فلم «چانس» است، از دید خودت «چانس» چگونه فلم است؟
چانس فلم نسبتا کمیدی است که وضعیت کنونی سینمای افغانستان را در قالب کمید آورده است. این فلم برای افراد تازهکار است که تجربه بگیرند و بعد همانند فلم چانس کارهای خوب برای سینمای افغانستان انجام دهند.
استقبال مردم از فلم «چانس» چگونه بود؟
زمانی که فلم «چانس» در سینما آریانا افتتاح شد، همه صالون پر از تماشاچیان بود و مردم چنان تشویق بیسابقهیی کردند که کاملا خارج از تصور ما بود. من شخصا زمانی که استقبال تماشاچیان را دیدم، بیشتر تشویق شدم به کار در سینما. به این باور رسیدم که حال مردم، سینمای افغانستان را قبول میکند.
مردم فکر میکردند که دختران بیسواد و غیر مسلکی در سینمای افغانستان کار میکنند، فرشته با آمدن خود در سینما چقدر توانست این طرز دید را تغییر بدهد؟
تا قبل از آمدن در پرده سینما و تلویزیونها دیدگاههای مردم در مورد دختران همین گونه بود، حتی در مورد ما هم چنین بود، اما امروز زمانی که مردم فرشته و مهالواک را در پرده سینما میبینند، فکر میکنند حداقل چند نفر در سینماست که میخواهند واقعا کار کنند و چهرۀ واقعی سینما را به جهانیان نشان دهند.
فرشته چه نظری در مورد نشر سریالهای کشورهای دیگر دارد و چرا افغانستان خود چنین سریالهایی ندارد؟
از نظر من، ترکیه فرهنگ متفاوت دارد. هند و سایر کشورهای دیگر نیز فرهنگ متفاوت دارند که سازگار با فرهنگ افغانی نیست. افغانستان چون کشور اسلامی است و فرهنگ متفاوت دارد و ما نیز در سریالهای خود نظر به معیار اسلامی و فرهنگی خود باید کار کنیم. افغانستان از لحاظ کیفیت میتواند همانند ترکیه و هند سریال بسازد، اما از لحاظ نقشآفرینی نمیتوانیم همانند هنرپیشههای خارجی در صحنه ظاهر شویم. به گونه مثال در کشورهای دیگر زمانی که یک هنرپیشه در نقش دختر و پدر نقش بازی میکند و آنها بهخاطر به نمایش گذاشتن مهر پدری و دختری همدیگر را در آغوش میگیرند، اما این نقشآفرینی در افغانستان عیب است.
پس از سال 1380، سینمای افغانستان رنگ و بوی متفاوت به خود گرفت و تعداد چهرههایی که در نقشهای مرکزی کار میکنند، سنشان بالاست و یا چهرۀ سینمایی ندارند، در این مورد چی فکر میکنید؟
پیش از این افغانستان فلمهای مثل «حماسه عشق، مردها را قول است» تولید میکرد که دخترها و بچههای زیبا و لایق در فلم نقش بازی میکردند و اگر فلم خوب نمیبود بهخاطر هنرپیشههایش مردم فلم را میدیدند، اما پس از دهه 80، سینما چهرۀ دیگر به خود گرفت. تعداد چهرههای پیر در نقشهای مرکزی کار کردند که کشورهای خارجی فکر میکنند فقط همین هنرپیشههای افغان است و کسی فلمهای افغانستانی را نمیبیند. حال این افراد باید به دخترها و بچههای جوان مسلکی فرصت بدهند تا خود را تبارز دهند و کار کنند.
چرا فلمهای افغانستانی زیاد بیننده ندارد؟
چون هنرپیشهها در نقشهای درست انتخاب نمیشوند، فلمها داستان خوب ندارند و موقعیتها نیز درست انتخاب نمیشوند. زمانی که بیننده در اولین نگاه ببیند، دختر فلم جوان و مقبول، اما بچه فلم سن بالا دارد و چهره مناسب ندارد اصلا بیننده مشتاق به دیدن نمیشود، اما در چند سال اخیر چهرههای خوب در سینما آمدهاند و در حال حاضر مردم آهسته، آهسته به فلمهای افغانستانی علاقمندی پیدا کردهاند.
آیا این فلمها که شما یاد کردهاید توانسته جای فلمهای پاکستانی و هندی را در سینماهای افغانستان بگیرد؟
تا هنوز هم این فلمها در سینماهای افغانستان جای ندارد، چون مسوولان سینماها فلمهای پاکستانی و هندی را به گونه رایگان نشر میکنند و یک مقدار کم پول از تماشاچیان بهخاطر تکت میگیرند، اما اگر فلم افغانستانی به نمایش گذاشته شود، پول هنگفت از فلمسازان بهخاطر نشر آن میگیرند که بیشتر فلمسازان قادر به پرداخت آن پول نمیباشند. به همین خاطر آنقدر جایگاه ندارد، اما فلم «چانس» وقتی برای اولین بار در سینماهای افغانستان به نمایش گذاشته شد، مردم با علاقمندی تمام به تماشا آمدند، اگر همچون فلمهایی ساخته شود، جایگاه فلمهای افغانستان هم در سینما بالا میرود.
عالمی طب میخواند و در عین زمان از مسلکی بودن در سینما حرف میزند، حال طب و سینما را چگونه با هم ارتباط میدهد؟
من نمیگویم که مسلکی هستم، اما باز هم با همین کارهایم میخواهم سینما را رشد بدهم و مسلکی بسازم. یکی از خواستههای بزرگ من در زندگی خدمت به مردم است. در بخش طبابت میخواهم به مردم خدمت کنم، چون از طریق سینما نمیتوانم شکم یتیم را سیر کنم و یا کمکهای مالی به زنان بیبضاعت داشته باشم.
سینماگران سایر کشورها افراد سرمایهدار هستند تا حدی که میتوانند دیگران را نیز حمایت مالی کنند. چرا سینماگران افغان، فقیر هستند؟
تا هنوز مردم قبول ندارند که فلم تولیدی کشور خود را ببینند و سینمای خود را حمایت کنند. تا هنوز همۀ آنها فلم هندی، پاکستانی، امریکایی و… میبینند. هر زمان که دولت به سینما توجه کند و مردم فلمهای تولیدی سینماگران خود را ببینند درآمد سینما بالا میرود.
در این چهار سال با چه چالشهایی روبرو شدی؟
در این چهار سال که در عرصه سینما کار کردم سراسر چالش و مشکل بوده است. در ابتدای کار حتی فامیلم به ویژه پدرم، همراه من مشکل داشت. مرا به دلیل اینکه در یک خانواده پشتون، تولد شدم و همه خانوادهها و اقارب ما در قریهها زندگی میکنند، مشکل بود که در سینما کار کنم. به پدرم بارها گفتم که مرا اجازه بدهد در سینما کار کنم و هیچگاه اعتمادت را نمیشکنم. در نهایت پدرم راضی شد و مرا اجازه کار داد. زمانی که آمدم به گونه رسمی کار را در سینما شروع کردم، جامعه و مردم عام مرا بسیار آزار میدادند. حتی تهدید هم میکردند. اما نظر جامعه در مورد سینماگران زن در تناسب به سالهای گذشته تغییر کرده است.
با وجود این مشکلها اما در چهرهات امیدی برای کار در سینما دیده میشود، این چالشها میتواند مانع کارهایت شود؟
خوب یک مورد است، اگر مشکل اجتماع باشد به هر نحو حل میشود، اما اگر مشکلات بزرگتر مثل تهدید امنیتی که زندگی فامیلم را با خطر مواجه بسازد به دلیل کار کردن من در سینما، در آن صورت مجبور میشوم که سینما را ترک کنم.
در مدت چند سال اخیر دختران زیادی مثل خودت وارد سینما شدند، اما پس از یک مدت زمان که کارشان پیش رفت، سینما و یا وطن را ترک کردند. در این مورد چه صحبتی داری؟
فکر میکنم بالای امنیت جانی سینماگران در این سالها اصلا کار نشده است. همه سینماگران بهخصوص هنرپیشههای زن با همه روزه با تهدیدی مواجه هستند که بیشتر به دلیل اینکه جان خود و فامیلشان در خطر میباشد یا ترک سینما و یا هم ترک وطن میکنند.
حرف آخرت چیست؟
افرادی که سینمای افغانستان را نمیپذیرند، حداقل یکبار هم که شده، خود را به جای ما قرار بدهند و از دید ما سینما را ببینند و معنی اصلی سینما را درک کنند.
تهیهکننده: تمنا بهار