در روزهای پسین کثیری از هموطنان ما از تقرر دو شخصیت شناختهشده کشور، امرالله صالح به عنوان وزیر داخله و اسدالله خالد به عنوان وزیر دفاع ملی اظهار خوشحالی کردند و این اقدام رییسجمهور را در راستای تامین امنیت و برخورد جدی با دشمنان مسلح مردم افغانستان به فال نیک گرفتند.
هرچند این هر دو وزیر دارای سابقه رهبری در یکی از مهمترین ارگانهای امنیتی بودهاند، اما در مسوولیت جدید با توجه به اوضاع آشفته جاری در کشور، در برابر آموزنی جدید قرار گرفتهاند.
این جستار کوتاه اما روی امرالله صالح؛ نامزدوزیر وزارت امور داخله تمرکز دارد که آیا وی با توجه به نقدهای تندی که در سالهای پسین علیه حکومت مینوشت و یا در اظهارات خود از سهلانگاریهای دولت در زمینه تامین امنیت سخن میگفت، میتواند، امنیت شهری را در شهرهای تحت کنترول دولت و بهویژه در شهر کابل تامین کند؟
شهر کابل در سالهای پسین متاسفانه با تهدیدهای مختلف و معضل و مشکلات شدید امنیتی مواجه بوده است که از قتل، اختطاف، دزدی و جرایم مختلف گرفته تا غضب مالکیت و جایدادهای مردم، زندگی شهروندان کابل را در هالهیی از نگرانی و نومیدی فرو برده است.
هرچند وزیران قبلی امور داخله هر کدام به نوبه خود در شروع وظیفه از برخورد جدی با قانونشکنی و تلاش برای تامین امنیت وعدده داده بودند، اما شهروندان کابل بهرغم امیداواری به فردای امن، تغییرات قابل توجهی را در بهبود شرایط امنیتی در کابل و برخورد جدی و حرفوی نیروهای امنیتی را با اخلاگران امنیت شاهد نبودهاند.
البته به این واقعیت نیز باید واقف بود که تامین امنیت در شهر کابل، کار سهل و ساده نیست و موجودیت باندهای قدرتمند مافیایی در این شهر که هر کدام به نحوی سر در آخور یک رهبر و یا یک صاحب قدرت دارند، چالشها و موانع پرقدرتیاند که در اشکال و ابعاد مختلف امنیت عمومی را مختل میسازند، اما واقعیت دیگر این است که تا هنوز رهبری وزارت داخله از طرح و تعمیل استراتیژی امنیتی شهری در کابل عاجز بوده است ورنه برخورد با عوامل برهمزننده امنیت آن قدر هم دشوار نیست.
از همین رو انتظار میرود که با آمدن آقای صالح در وزارت داخله، مردم و بهخصوص شهروندان کابل شاهد دگرگونیهای بنیادی در ساختار مدیریتی این وزارت و همچنان شاهد الگوهای رفتاری جدید امنیتی متکی بر اندیشه و تجارب امنیتی باشند که آقای صالح خود در این عرصه صاحب ادعاهای بسیار است.
از این رو، آقای صالح باید به این نکته دقت کند که پس از سالها خانهنشینی و تیوریپردازی اکنون در برابر یک آزمون مهم و سخت پرچالش قرار گرفته که هرگاه بتواند در این آشفتهبازار امنیتی از این آزمون پیروز بهدر آید، بدون شک در افق مکدر سیاسی این سرزمین خوش خواهد درخشید و در آینده افقهای تازهیی فراروی او گشوده خواهد شد.
آقای برمک متاسفانه از یک طرف سواد امنیتی نداشت و از طرف دیگر به شدت از فقر زبانی رنج میبرد و از همین رو در مجادلات و مباحث امنیتی قدرت استدلال و اقناع را نداشت. شاید دلش میخواست که گرهی از مشکلات امنیتی شهروندان کابل گشوده شود، اما دانش و ظرفیت لازم را برای تحقق آرزوهایش نداشت.
حالا که مرد پرادعا، خوشفکر، خوشتیپ و با تجارب و دانش امنیتی بر کرسی وزارت داخله مینشیند، دیده شود که کدامین رسم نیک، آیین خردمندی و خدمات ماندگار را از خود به یادگار میگذارد.
باری رییسجمهور غنی وزارت داخله را قلب فساد خوانده بود که به یقین هنوز هم از تپش باز نمانده است. آقای صالح اگر بتواند، شاهرگهای ورود خون به این قلب را مسدود کرده و ساختار هیات رهبری این اداره را فارغ از علایق و عصبیتهای قومی بازتعریف نماید، بیتردید که نخستین اقدام جدی و موثر در راستای تامین امنیت و نمایش ظرفیت شخصی وی برداشته شده است.
زمستان سخت در پیش روست و انتظار میرود که آقای صالح با اتخاذ تدابیر سنجیدهشده و اندیشههای شهروندمحورانه بهمنظور رفع نگرانیهای امنیتی مردم و بهخصوص شهروندان کابل، سردی این زمستان را به گرمی تبدیل کرده و خود نیز در دلهای مردم گرم بیاساید.
نویسنده: جمال رادمنش