اخاذی و باجگیری در شاهراه غور-هرات
مسیر غور-هرات، یکی از شاهراههای مهم و پُر اهمیت برای مردم ولایت غور بوده که تمام مواد غذایی، ادویه، کالا، نفت، گاز و سایر ضروریات مردم از طریق همین شاهراه تامین میشود.
روزانه دهها شهروند و کسبهکار به شمول دانشجویان، متعلمین و مردم عامه از همین راه رفت و آمد می کنند.
در طی سالهای اخیر با تشکیل گروهای مسلح غیر مسوول، قومندانهای محلی و ظهور گروه طالبان و افراد مخالف دولت، در این مسیر، شاهراه غور-هرات ناامن شده است. شهروندان ولایت غور هم چندین بار عنوانی اداره محلی و ادارات مسوول، شکایتهای درج کردهاند و از حکومت مرکزی و اداره محلی خواهان تامین امنیت این شاهراه شدند ولی به سبب بیتوجهی اداره محلی و دولت مرکزی، باجگیریها در این مسیر افزایش یافته است. این حالت علاوه بر اینکه به اقتصاد کشور صدمه میزند، ذهن شهروندان افغانستان را نیز پریشان کرده است. از همینرو سال پار مدت یک هفته شرکتهای مسافربری و رانندگان در این مسیر، اعتصاب کردند، اما متاسفانه کدام توجه و اقدام عملی برای رفع این چالش توسط حکومت محلی و مرکزی روی دست گرفته نشد و مانند گذشته گیروگانگیری، اخاذی، آزار و اذیت مسافران، دراین مسیر ادامه دارد.
با وجود اینکه شرکتهای مسافربری، نهادهای جامعه مدنی و جوانان طی چندین نامه رسمی عنوان مقام ولایت، از او خواهان تامین امنیت شاهراه شدند اما تا به حال نهاد ویا کسی به حرفها و درخواستهای مردم توجهی نکرده است. در طی سفری که خودم در این مسیر داشتم به خوبی مانند هر مسافر دیگری پی بردم که چند گروه مسلح غیرمسوول دراین مسیر باجگیری میکنند و هرگاه خلاف میل آنها کوچکترین استدلال شود، برای ساعتها اجازه سفر به شخص استدلالکننده داده نمیشود. در هر استدلال شرایط سختتری وضع میکنند و مطابق قانون جنگل برای افراد جزا تعین میکنند. این حقیقت را همه کسانیکه از غور هستند میدانند.
ما غوریها اگر بارها هم صدا بلند کنیم و فریاد بزنیم، گوش شنوای برای شنیدن آواز محرومیتهایمان وجود ندارد. در این جغرافیای محاط به کوههای صعبالعبور (غور) ما محکوم به زنده گی هستیم اما حق زندگیِ مرفع و در آسایش را نداریم. ما مدت یکماه در شبهای سرد و جانفرسای زمستان در جاده خوابیدیم و صدای حق طلبیمان را جهان شنید اما اشرف غنی و عبدالله نشنیدند. آب از آب تکانی نخورد. در قسمت بازسازی، به تلاش وکلا و (حرکت راه و روشنی) فقط ۲۰ کیلومتر سرک در سند بودجه ملی برای ولایت غور درج شده است؛ درحالیکه برای ما ۱۰۰ کیلومتر تعهد کرده بودند. این اولین بار نیست که غوریها نادیده گرفته میشوند و فریبی وعدههای حکومت وحدت ملی را میخورند بلکه بارهاست که ما را نادیده گرفتهاند و بر احساسات و خواستهای ما دست رد زدهاند.
همانطورکه دولت مرکزی در حق غوریها جفاهای نا بخشودنی روا داشتهاند، غلام ناصر خاضع والی غور نیز همان کار را کرده است. او نظر به بیکفایتی، ضعف مدیریت و ارتباط ضعیفی که با ارگانهای دولت مرکزی دارد، کوچکترین کاری برای تامین امینت و آوردن نظم و سرکوبی افراد باجگیر در این مسیر نکرده است.
درسال گذشته چندین نفر از همین مسیر گروگان گرفته شد، گندمهای کمکی دفتر WFP توسط تفنگداران غیرمسوول چور و به یغما برده شد. از اینرو کمکها هم قطع شد. در حال حاضر روزانه از موترهای باربریِ کاماز مبلغ ۵۰۰۰ افغانی و از موترهای مسافربریِ فلانکوچ مبلغ ۲۰۰۰ الی ۳۰۰۰ افغانی گرفته میشود. همچنان چند روز قبل به تعداد ۴ موتر کاماز که مملو از مواد غذایی و گندم بود توسط گروه طالبان به فرماندهی ملا مصطفی حقانی گرفته شد. این کمکهای دفتر WFP قرار بود برای مردم بیبضاعت و فقیر توزیع شود که با تاسف به آنان نرسید. همانطورکه همه میدانند پس از حمله بر هوتل انتر کانتیننتال که تعداد از پیلوتهای شرکت کامایر کشته شدند، به تعقیب آن پروازهای ولایت غور نیز قطع شد؛ از اینرو مامورین دولت و شهروندان ولایت غور مجبوراند تا از همین مسیر رفتوآمد کنند که این موضوع به نفس خود جای نگرانی است.
سناریوی شاهراه غور از مدت چند سال بدینسو ادامه دارد و تا فعلن هم هیچ اقدامی از طرف دولت محلی و مرکزی صورت نگرفته است. هر بار که این موضوع عنوانی اداره محلی مطرح شده، غلام ناصر خاضع با وعدههای میانخالی و دروغ خود مردم را فریب داده است و تا هنوز هیچ اقدام عملی را در این راستا نکرده است.
بر همگان هویدا است که غلام ناصر خاضع دست نشانده و رییس کمپاین تیم اصلاحات و همگرایی در هرات بود و نظر به معلومات، هیچ تجربه مدیریتی و رهبری ندارد. وی بیشتر از سیاست، در کارهای اقتصادی و تجارت، تجارب نسبتن خوبی دارد. خاضع در شرایط دشوار و نابسامان غور خود را گم کرده و دستپاچه شده است. وی در حد متحیر است که حتا با مراجعکنندهها هم نمیتواند رفتار درست داشته باشد. هرگاه که جوانان و نهادهای جامعه مدنی برای اتفاقات و قضایای پیشآمده نزد خاضع رفتهاند با رفتار زشت، سرد و سبک او مواجه شدهاند. جلسهها در این نوع رفتار ناپسند به مشاجره لفظی تبدیل شده و بدون کدام نتیجه به پایان رسده است.
بنابراین بازهم به ادامه دادخواهیها و تلاشهای قبلی، از مسوولین اداره محلی تقاضامندیم که در رابطه به شاهراه غور یک تصمیم همهجانبه بگیرند و این موضوع را بار دیگر با مقامات مرکزی به صورت جدی مطرح کنند؛ عملیات تصفیهیی در این شاهراه روی دست گرفته شود و تعداد پوستههای امنیتی نیز افزایش یابد. بعد از راهاندازی عملیات و تصفیه، دولت میتواند جای پوستههای طالبان پایگاههای نظامی خود را ایجاد کند. در نتیجه اگر برای رفع این معضل راه حلِ مناسب پیدا نشود، این مسیر بیشترازپیش بینظم میشود و قانون شکنی، باجگیری و آزار و اذیت مردم همچنان ادامه مییابد. در این حالت اداره محلی باید پاسخگویی جان و مال از دست رفته مردم باشد.
محمدگل پویا؛ فعال جامعه مدنی/ غور