رسانه، امنیت و منافع ملی ما
در جهان معاصر با پیشرفتهای برقآسای فنآوری ارتباطات، فاصله میان کشورها کوتاه گردیده و روابط میان کشورها مانند گذشته نیست که تنها دولتها از یکدیگر تاثیرپذیر باشند؛ بل افکار عمومی بهعنوان یک عامل تاثیرگذار در روابط و همکاری جهانی موثر است.
به باور اکثر صحنهسازان در ارتباطات جمعی، هدف امنیت ملی ایجاد شرایط سیاسی ملی و بینالمللی برای حفظ و گسترش ارزشهای بنیادین و اساس ملی برای مقابله با مناقشات بالقوه است.
با وجودی که بعد از پایان جنگ سرد همکاری و روابط میان کشورها بهبود یافته، ولی فراموش نباید کرد که این روابط و همکاریها همراه با شک و تردید و نوعی بیاعتمادی است.
امنیت و منافع ملی کشورها و نقش آنها چون بازیگر فعال و موثر ارتباط مستقیم به رسانههای معتبر دارد. کشوری که نتواند از امنیت خبری خود دفاع نماید و به ارتقای رسانههای ملی خود تلاش نورزد، نمیتواند از تمامیت ارضی، منافع ملی و حیثیت بینالمللی خود دفاع کند و این منجر به بیاعتمادی مردم به حاکمیت میگردد.
میزان موفقیت اقتدار ملی و سیاسی، پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و سطح آگاهی مردم با پذیرش مسوولیتها و منافع مشترک را میتوان با سطح ارتقای رسانههای عمومی آن سنجید.
کشورهای بزرگ جهان نقش دیپلماسی رسانهیی را مهمترین رمز دفاع از اقتدار ملی و رقابت در همکاریهای جهانی میدانند.
روسیه و امریکا میلیونها دالر را برای جنگهای خبری سخاوتمندانه مصرف میکنند.
ولادیمیر پوتین؛ رییسجمهور روسیه شخصا از مشترکین ۲۳روزنامۀ معتبر و مجلههای علمی، اقتصادی، ورزشی و اجتماعی است و اعضای کابینه و رجال مسوول دولتی نیز از مشترکین روزنامهها میباشند.
رجال دولتی کاخ سفید سالانه ششصدهزار دالر به اشتراک روزنامهها تخصیص میدهند.
رسانههای جمعی چون روزنامه، تلویزیون، رادیو و… در کشور ما رنگارنگ و متنوع گردیده است. منافع و امنیت ملی بیشتر از همه در جنگهای خبری صدمه میبیند.
وظیفه رسانههاست تا به خاطر دفاع از امنیت ملی و ارتقای نقش آن در همکاریهای بینالمللی از سیاست شفافسازی در عرصۀ حکومتداری به منظور جلب اعتماد مردم و قانع گردانیدن افکار جهانی، از مخفیسازی، پنهانکاری و سیاستهای رمزآلود خودداری ورزند.
حاکمیتهای متمرکز با اعمال سیاستهای رمزآلود و پنهانگرانه افکار مردم را به آینده با بحرانهای ساختگی بدبین ساخته و نقش و جایگاه خود را در امور بینالمللی تضعیف میگرداند.
تلویزیون به افکار عوام سازگارتراست و میتواند نقش منفی و مثبت داشته باشند، اما روزنامهها جزو رسانههایی است که توسط نخبگان و رهبران فکری جوامع مورد استفاده قرار میگیرد.
روزنامهها مبلغ و مروج ارتقای امنیت ملی با درنظرداشت جنبههای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشند. مطبوعات مستقل تلاش میورزد تا قدرت و حدود آزادی مطبوعات و سانسور را تعیین نکنند و در صورت لزوم بهخاطر حفظ وضع موجودیت خود آزادی را محکوم و سانسور را تقدیر ننماید.
در جهان معاصر و بهویژه کشورهایی که به برکت آزادی مطبوعات از آزادی اجتماعی و پیشرفت اقتصادی و امنیت ملی و حیثیت جهانی برخوردار گردیدهاند و با احترام و پذیرش تساویطلبی بشردوستانه امنیت ملی و بینالمللی خود را تامین نمودهاند، میدانند که دولت یک نهاد است و رسانهها نیز نهادند. روابط میان این نهادها آمرانه و اجباری نیست. دولت در کار و فعالیت روزنامهها مداخله نکرده و رسانه علیه دولت رفتار نکند.
از جمله وظایف مهم رسانهها در شرایط کنونی باید ارتقای سطح دانش و علاقمندی جوانان به فرهنگ مطالعه و تربیت نسلهای بالنده با روحیه وطندوستی و احترام به میراثهای تاریخی و فرهنگی کشور باشد.
این اهداف زمانی تامین میگردد که رسانه بر اعمال دولت کنترل و نظارت داشته باشد و به دولت کمک کند تا نواقص و اشتباههای خود را اصلاح نماید. دولتهای آگاه میدانند که نقد دولت رفتاری علیه دولت نیست.
تاریخ نشان داده که امپراطوریها بهخاطر چشمپوشیهای متکبرانه از افکار عمومی و عدم توجه به خواستههای عمومی سقوط نموده و کشورهای بسته بهخاطر بیاحترامی به افکار عمومی دستخوش جنگهای داخلی و برادرکشی بوده و از بار وابستگی آزاد نگردیدهاند.
دکتور علیاحمد کریمی؛ تحلیلگر امور بینالمللی- امریکا