ضربالمثل چینایی میگوید: «اگر حاصل زودرس و فصلی کار دارید؛ گندم بکارید، اگر حاصل دهساله و مطمین کار دارید؛ نهال میوه غرس کنید و اگر حاصلی برای خود و آیندگانتان کار دارید، فرزندان خود را تربیت و آموزش دهید.»
این ضربالمثل در واقع دقیقترین تعریف از زندگی و دقیقترین نقشۀ راه برای جوامع انسانی است.
باری سفیر پیشین آلمان در نشستی در کابل میگفت که مهمترین اصل برای رسیدن به توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتا نظامی در یک جامعه، اقدام برای توسعه نیروی بشری است و باید تمرکز از این جا آغاز گردد.
او افزود که افغانستان کشور ثروتمندی است و ثروت طبیعی این کشور خیلی غنی است، اما حالا به کمکهای جهان محتاج است. آلمان که ثروت طبیعی ندارد و اگر دارد با افغانستان قابل مقایسه نیست، ولی چون نیروی بشری باکیفیت دارد و به توسعه نیروی بشری رسیده، یکی از کمککنندههای مهم افغانستان و دستکم یکی از سه اقتصادهای اول جهان است.
منظور وی این بود که اگر شما میخواهید به توسعه برسید یا لااقل از این وضع اسفبار نجات پیدا کنید، روی منابع بشری خود سرمایهگذاری کنید، روی مکاتبتان کار نموده و به دانشگاههایتان توجه جدی کنید.
درست گفته بود. ما حالا پس از هجدهسال همچنان به کمکهای خارجی نیاز داریم. به حمایتهای سیاسی جهان و حتا به بودن خارجیان در کشور خود نیاز داریم. اگر قرار شود خارجیان بروند، شاید میلیونها آدم، این وطن را ترک گویند، بهخصوص سرمایهداران و سیاستمداران پرادعای امروز.
طبق معمول روز دوم یا سوم حمل در افغانستان آغاز رسمی مکاتب است و زنگ معارف توسط شخص اول کشور یعنی رییسجمهور به صدا در میآید تا مکاتب رسما شروع گردند، اما امروز که 5 حمل است، هنوز از به صدا درآمدن زنگ مکاتب به دست رییسجمهور خبری نیست.
شاید دروازههای مکاتب باز شده و دستکم در ولایتهای گرمسیر دروس مکاتب آغاز شده باشند، اما چرا رییسجمهور این برنامه مهم را امسال فراموش کرد یا دستکم گرفت؟
واقعیت مسلم این است که رییسجمهور در این اواخر بیش از اندازه به برنامههای سیاسی صرف نمادین و برداشتن رقبا از سر راه خود مصروف شده است.
اشتراک در جشن نوروزی شهر مزار شریف گویای این واقعیت است. جشن نوروزی در مزار شریف یک جشن عنعنوی و فرهنگی است. در سالهای اخیر این جشن ارزنده با دخل و تصرف سیاسیون آلوده شده است. سالهای پیش عطامحمد نور از تربیون این جشن گلو پاره میکرد. امسال رییسجمهور جای او را پر کرد.
آگاهان تمام تبریکینامههای ارگ و سخنرانی رییسجمهور در مراسم جشن نوروزی را انتقاد میکنند که تنها با اصطلاح «سال نو» یاد شده و از اصطلاح «نوروز» هیچ نامی برده نشده و رییسجمهور هم در تمام سخنانش فقط یک بار از سال نو نام برده است.
در حالی که نوروز یک عالم فلسفه دارد و اگر غیر جشن نوروز بود، رییسجمهور یک دنیا حرف برای آن مناسبت داشت.
واقعیت این است که جشن امسال نوروز در مزار شریف به شدت سیاسیتر از سالهای پیش برگزار شد. آن هم با دید ایدیالوژیک قومی.
مردم انتظار داشتند که زنگ معارف توسط رییسجمهور نواخته شود. در حالی که این گونه نشد. حالا این پرسش مطرح میشود که آیا رییسجمهور میتوانست به سراغ زنگ معارف برود؟
اگر عرف مسوولیتپذیری در این ملک خدادادی جای داشت، قطعا جواب نه بود، یعنی رییسجمهور نمیتوانست برود زنگ معارف را بزند. چون در سالهای قبل و در زمان کمپینهای انتخاباتی خود به معلمان وعدههای زیادی داده بود. برای بهبود کیفی و کمی معارف وعدههایی داده بود، اما پس از حدود پنجسال، نه برای معلمان که در واقع معماران آیندۀ جامعهاند، کاری انجام داده و نه برای معارف کاری از پیش برده است.
رییسجمهور غنی در آغاز کارش قول یک مبارزه شفاف و بیامان در مقابل فساد اداری را داده بود و وعده سپرده بود که با مفسدان بزرگ تصفیه خواهد کرد، اما دزدان پشتاره به پشت نه تنها مورد پیگرد قرار نگرفتند که به مناصب جدیدتری رسیدند.
بدون تردید، سکتور معارف به پیمانهیی که وسیع است، به همان میزان دچار فساد مالی و اداری بوده است. متاسفانه در کنار این فساد گسترده، بیتوجهی به معارف، آینده کشور را به شدت تهدید میکند.
تا زمانی که وضعیت معارف اصلاح نگردد، تا زمانی که معلمان به معیشت آبرومندانه دست نیابند، تا زمانی که استخدام معلمان بر اساس شایستگی صورت نگیرد، تا زمانی که دانشجوی رشتههای تعلیم و تربیه و موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی این بخش، بالاترین نمره را به جای پایینترین نمره کانکور نداشته باشند و تا زمانی که به اطفال این جامعه به عنوان کادرهای آینده کشور دیده نشود، هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد.
جامعه جهانی چند روزی کمک میکند، وضعیت بهتر میشود، ولی وقتی جامعه به لحاظ نیروی بشری دچار آسیب و مشکل باشد با قطع کمکهای خارجی «همان آش و همان کاسه» باقی میماند.
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله