مقاله

خصوصی یا دولتی؟

روزی که رفتم به یکی از دانشگاه‌های خصوصی کابل برای ثبت‌نام و فورمه آن را گرفتم، خیلی خوشحال وارد بخش معلوماتی دانشگاه شدم. در دلم مثل دختران کوچکی بودم که ذوق مکتب رفتن دارند. دقیقا با چنین احساسی به دانشگاه رفتم.

خانم خوش‌رویی پشت میز نشسته بود. با لبخندی گفت بفرمایید. گفتم معلوماتی در مورد ثبت‌نام ماستری می‌خواهم. برایم در مورد رشته‌ها و مدارک مورد نیاز توضیح داد.

معلومات فیس‌ رشته‌های درسی را دیدم. برای این‌که مطمین‌تر شوم از آن خانم دوباره پرسیدم! همان فیس و همان اعداد و ارقام را شنیدم. مطمین شدم که اشتباه نکردم. خنده‌یی که داشتم بر لبان خشکید. ابروانم در هم فرو رفت و ذوق از سرم پرید.‌

انگار سطل آب سردی را بر سرم ریخته باشند و حرارت بدنم را یک‌باره سرد کرده باشند. به‌عنوان محصلی از طبقۀ متوسط جامعه با این هزینه بالا نا‌آشنا بودم. شاید نمی‌توانستم درست حساب کنم چند تا صفر می‌خورد. البته شاید یک دلیلش این است که من اقتصاد نخوانده‌ام و حساب و کتابم خوب نیست.

وقتی فیس بلند دانشگاه را دیدم چشمانم دقایقی بدون عمل جراحی درشت شده بود. ناگزیر خارج شدم تا برای ادامه تحصیل بیشتر فکر کنم. حالا باید می‌سنجیدم که آیا به تحصیل ادامه بدهم یا اول بروم و چند سالی بیگاری بکشم و اگر منصرف نشدم بازگردم و ادامه بدهم. حالا می‌فهمم دلیل این‌که خیلی‌ها فقط به همان لیسانس بسنده می‌کنند یعنی چی.

اکثر دانشگاه‌ها فیس سرسام‌‌آوری دارند که باعث انصراف محصل از ادامۀ تحصیل می‌شود. ما جوانان باید سپاس‌گزار این دولت و این فیس دانشگاه باشیم. شاید بعد از انتحاری دلیل دوم یاس و ناامیدی جوانان همین موضوع باشد.

دانشگاه‌های دولتی هم با سهمیه‌بندی فاجعه‌آورش هیچ امیدی برایم باقی نگذاشت، اما من منصرف نشده‌ام و به هر قیمتی شده می‌خواهم به تحصیل ادامه بدهم.

وقتی وضعیت امنیتی کابل من را از پا نینداخت این‌که نمی‌تواند جلو تلاش مرا بگیرد، ولی با این حال دولت باید فکری به حال فیس دانشگاه‌ها کند تا سهولتی برای محصلان ایجاد شود. همه بتوانند تا جایی که امکان دارد درس بخوانند. هر چقدر سطح سواد جامعۀ ما بالا رود، مشکلات ما هم قطعا کم‌تر می‌گردد و تاریخ کم‌تر تکرار می‌شود.

و اما در مورد دانشگاه‌های خصوصی که من علاقه دارم در یکی از آنان درس بخوانم، دلیل بر تنبلی من و خیلی‌های دیگر نیست و یا این‌که فهم ما کمتر است؛ بل دلایل خاص خود را دارد. شاید با استادان مشکل داریم. شاید راه دور است. شاید دانشگاه کابل ظرفیت پذیرش این همه محصل را ندارد. شاید با متود جدیدتر می‌خواهیم آشنا شویم و هزاران دلیل دیگر….

ما نباید فکر کنیم کسانی که در دانشگاه‌های خصوصی ثبت‌نام می‌کنند همه تنبل هستند و یا نسبت به محصلان دانشگاه‌های دولتی فهم و شعورشان پایین‌تر است. یا به قول وزیر وزارت تحصیلات یک تار موی محصل دولتی خود را به پنجاه محصل خصوصی ندهد.

نیازی نیست ما تار موی کسی را به کسی دیگر بدهیم. همان‌طور که بین محصلان دولتی افرادی هستند که از فهم و شعور بالایی برخوردار نیستند و ضعف‌های کلانی حتا در نوشتن یک متن ساده بدون غلط املایی دارند، محصلان دانشگاه‌های خصوصی نیز فارغ از مشکل نیستند.

محصل، خصوصی و دولتی ندارد. اتفاقا دانشگاه‌های خصوصی به‌خاطر گرفتن فیس ‌بلندی که دارند و استادان ورزیده‌یی که تحصیلات خود را در خارج از کشور به پایان رساند‌ه‌اند و با مدارک بالا و متود جدید و به‌روز تدریس می‌کنند، دارای کیفیت درسی بهتری هستند.

قصد بر این نیست که دانشگاه دولتی ضعیف نشان داده شود یا دید خواننده‌ها نسبت به دانشگاه دولتی بد شود، چون دانشگاه‌های دولتی هم خوبی‌ها و مزایای خود را نسبت به دانشگاه‌های خصوصی دارد که قابل انکار نیست.

مهم تلاش خود محصل است که هم در دانشگاه خصوصی و هم دولتی خوب درس بخواند و به جایی برسد که می‌خواهد و برنامه‌ر‌یزی کرده است.

روایت شهر/ زهرا ناظمی

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا