خان روایتگر کیست؟
صلح در افغانستان کلید ثبات، آرامش و توسعه تمام منطقه است. افغانستان با توجه به موقعیت جیواکانومیاش، جغرافیای وصل جنوب آسیا و آسیای میانه است. دو منطقه که دارای پتانشیل فوقالعاده اقتصادی و بشری است.
رشد اقتصادی کل منطقه؛ بستگی به انرژی سرشار آسیای میانه و نیروی بشری بالنده در جنوب آسیا دارد. پیشبینی میشود که اقتصاد آینده جهان به آسیا تعلق داشته باشد. دلیلش هم همین دو مورد یادشده است.
بنابراین افغانستان میتواند نقش تعیینکننده در سرنوشت سه حوزه بزرگ خاورمیانه، آسیای میانه و آسیاسی جنوبی داشته باشد.
ثبات در منطقه اساسیترین شرط تحقق این اقتصاد منطقهیی پویاست و کلید این ثبات وابسته به ثبات امنیتی افغانستان است.
عمران خان؛ نخستوزیر پاکستان روز شنبه 16 حمل بار دیگر در یک بیانیهاش بر ایجاد حکومت موقت در افغانستان تاکید کرد و گفته است که این تاکید وی مداخله در امور افغانستان نه که یک مشورت برادرانه برای رهبران سیاسی افغانستان است.
این درحالیست که دقایق بعد دیداری با زلمی خلیلزاد؛ نمایندۀ ویژۀ ایالات متحده امریکا در امور صلح افغانستان داشت.
آقای خلیلزاد در توییتی از حمایت حکومت پاکستان از روند صلح افغانستان تمجید کرده است. اینجا در کابل واکنشها علیه اظهارات آقای خان مثل قبل جدی بود. بعید از احتمال نیز نخواهد بود که تلاشهای خلیلزاد با تبانی کامل میان عملیات سازمانیافته طالبان بر نیروهای امنیتی ما در این شب و روزها و اظهارات غیر مسوولانه خان همآهنگی کامل داشته باشد.
حالا بعد از چند هفته از اظهارات آقای حمدالله محب که سبب رنجش ایالات متحده امریکا نیز شد، به این نتیجه میرسیم که وی از خود چیزی نگفته؛ بل به نمایندگی از افغانستان و نگرانیهای رهبری حکومت صحبت کرده بود.
پاکستان به عنوان موثرترین کشور در روند صلح افغانستان باید به این نتیجه رسیده باشد که صلح پایدار زمانی ممکن است که مالک و صاحب آن مردم افغانستان باشند. از سالهای 1375 تا 1380 تقریبا 90درصد خاک افغانستان در دست امارت طالبان بود. آن زمان حکومت پاکستان، افغانستان را به عنوان یک صوبه خود حساب کرده بود؛ اما چون عوامل داخلی بهعنوان یک اجماع کامل، حکومت طالبان را قبول نداشتند و مخالف هرگونه مداخله کشورهای همسایه در امور مملکت بودند، امارت طالبانی به ثبات نرسید. سرانجام با فروپاشی کامل امارت طالبانی، ثابت شد که مردم افغانستان مالک سرنوشت خود استند.
حالا نیز هیچ نوع مداخله چه به شکل پنهان و چه به شکل پیدا، از طرف هر همسایهیی، در امور داخلی کشور توسط احاد ملت افغانستان پذیرفتنی نیست.
تنها راه رسیدن به یک ثبات پایدار اقتصادی و سیاسی منطقهیی، وابسته به ثبات امنیتی در افغانستان است. در میان تمام کشورهای جنوب آسیا اقتصاد بیمار پاکستان بیش ازدیگران به شاهرگ انرژی آسیای میانه نیازمند است.
زمامداران ملکی و نظامی پاکستان از راه مداخله هرگز به مرام سیاسی و اقتصادیشان در افغانستان نخواهند رسید. پس بهتر خواهد بود که به جای سیاست مداخله و استراتیژیهای ناپایدار ناامنسازی و بحرانآفرینی در افغانستان، سیاست تعامل و همکاری را پیشه کنند.
به هرترتیب وقتی آقای خان در انتخابات اگست 2018 پاکستان به عنوان نخستوزیر پاکستان انتخاب شد، یک خوشبینی کاذب از سخنان آقای خان در افغانستان ایجاد شده بود، اما در همان زمان برخی میگفتند که پیروزی خان در انتخابات پاکستان ممکن تاحدی مرتبط به انتخابات باشد، ولی بیشتر یک پروژه از سوی آی.اس.آی است تا بتواند هم حکومت دلخواه خود را داشته باشد و هم اقلیتهای پشتون، بلوچ و … را مجاب سازد که پاکستان یک کشور دموکراتیک است.
او نگران این نیز بود که مبادا از عمران خان علیه خود پشتونها استفادۀ سوء صورت بگیرد. هنوز شش ماه از حکومت عمران نگذشته بود که نارضایتی پشتونها بالا گرفت و آقای خان به یک آله دست پنجابیان نظامیگر مبدل شد.
خانی که در اویل زمامداریاش سخن از حسن همجواری و بهبود روابط با همسایهها بهخصوص هند و افغانستان میزد، بهنظر میرسد اکنون به سخنگوی آی.اس.آی مبدل شده و خود نمیداند که چی میگوید!
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله