هم ثروتمند هم فقیر!
گفته میشود که ارزش منابع طبیعی و معادن افغانستان بالغ بر هزاران میلیارد دالر (تریلیونها دالر) میشود. اظهارات رییسجمهور غنی در ختم کنفرانس ملی معادن افغانستان حمل قابل تامل است.
رییسجمهور غنی گفت: «چیزی را که میراث گرفتیم نه دیدگاه، نه طرح و نه هم قرارداد بود، اما امروز تهداب سکتور معادن گذاشته شده است.»
این حرف رییسجمهور مصداق دقیق دارد. داوود شاه صبا چهار سال پیش زمانی که وزیر معادن و پطرولیم کشور بود، گفته بود که پس از هفتسال از قرارداد مس عینک اینک نتیجه صفر است. او همچنان گفته بود که هیچ قراردادی در مورد معدن آهن حاجیگک وجود ندارد.
آقای صبا در آن زمان ظرفیت موجود در وزارت معادن وقت را فاقد صلاحیت امضای قراردادهای بزرگ به سویه مس عینک و آهن حاجیگک خوانده بود. حالا بعد از ده سال به همه مشخص گردید که نتیجه همه هیاهویی که در زمان حکومت حامد کرزی در مورد معادن و قراردادهای بزرگ معدنکاری سر داده میشدند، صفر است.
شرکت MCC چینایی که طرف قرارداد مس عینک بود، در همان ابتدا از ادامه کار در مس عینک طفره رفت و از اجرای برخی از بندهای قرارداد سرباز زد، تا اینکه بحث استخراج معدن عینک بهطور کامل توسط آن شکت منتفی دانسته شد.
پیشتر از داوود شاه صبا، وزیران قبلی ابراهیم عادل و وحیدالله شهرانی در زمان زعامت حامد کرزی، هیاهوی بزرگی درمورد قراردادهای کلانی چون معدن عینک و معدن حاجیگک به پا کرده بودند. این هیاهو توقع مردم را به شدت بالا برده بود و در آن زمان توقع میرفت که آغاز استخراج این دو معدن بخش بزرگی از نیازهای مالی افغانستان را برطرف خواهد ساخت.
ولی اظهارات داوودشاه صبا در سال جوزای 1394 و بعد از آن صحبتهای رییسجمهور غنی در کنفرانس ملی معادن پرده از روی این واقعیت تلخی برداشت که نه تنها هیچ قرارداد مسلکی صورت نگرفته که حتا ظرفیت نهادهای مسوول بهخصوص وزارت معادن و پطرولیم به مراتب پایینتر از انجام چنین قراردادهای کلان مسلکی بوده است.
از آغاز نظام سیاسی جدید مبتنی برحمایت جامعه جهانی درست هجده سال میگذرد. طفلی که در آن سال بهدنیا آمده بود اکنون از صنف دوازدهم فارغ شده و آنانی که در آن زمان از صنف دوازدهم فارغ شده بودند، اگر برنامهیی در کار بود حالا باید در شتههای مختلف دارای PhD شده باشند.
در این مورد هیچ تردید وجود ندارد که در این هجده سال صدها تن دانشجوی افغان از کشورهای مختلف در رشتههای مختلف ماستری و دکتورا گرفتهاند. تعدادی از آنان هم اکنون در نهادهای دولتی و غیر دولتی مصروف خدمتاند. ولی واقعیت تلخ این است که از آغاز حکومت آقای کرزی تا پایان حکومت وی هیچ برنامه آموزشی-تحصلی منسجم و نظاممندی مبتنی بر نیازمندیهای ملی ما وجود نداشته است.
چرا باید اکنون بعد از هجده سال به این نتیجه برسیم که در سکتور معدن نه تنها هیچ قرارداد، دیدگاه و طرحی وجود ندارد که حتا ظرفیت ادامه کار را نیز نداریم؟
کشوری که بیش از 50درصد بودجه عادیاش را کشورهای کمککننده میپردازند، تمام بودجه انکشافیاش بار دوش کشورهای کمککننده است و تمام مصارف امنیتیاش را ایالات متحده امریکا با هزاران منت متقبل میشود، در حالیک ه به ارزش هزاران میلیارد دالر سرمایه طبیعی داریم.
سیزده سال رهبری آقای کرزی در واقع یک دوره تنبلی محض، یک سیستم خانسالاری و اربابرعیتیای بوده که اگر کمکهای جهانی در این نزدیکیها قطع شود، برای کشور ما اصلا قابل جبران نیست. وقتی میلیاردها دالر پول وجود داشت، بیش از صدهزار عسکر خارجی در کشور مستقر بودند، امنیت به مراتب با ثباتتر از امروز بود، هزاران متخصص خارجی و مشاور خارجی به طور رایگان در خدمت حکومت افغانستان قرار داشتند، دروازههای دانشگاههای معتبر دنیا بهروی دانشجویان کشور باز بودند و در کل یک فرصت فوقالعاده طلایی طولانی را در اختیار داشتیم، چرا مورد استفاده قرار نگرفت؟
همه این چراهای منفی برمیگردد به رهبری آقای کرزی و تیم وی. در آن سالهای فراوانی تنها چیزی که از آقای کرزی و تیم وی برجا مانده است، فرهنگ چور داراییهای عامه و ایجاد راهها و کانالهایی برای اختلاس و دزدیهای میلیاردی نان و جیب مردم فقیر.
اگر همین امروز یا فردا جامعه جهانی افغانستان را ترک گویند و کمکهایش را قطع کنند، چیزی که برای ما افغانها به میراث باقی مانده است، یک فرهنگ زشت دزدی کردن از جیب خود است بس. فرهنگی که از مستخدم و مامور گرفته تا رییس و معین و وزیر و رییسجمهور، همه در فکر قاپیدن کمکهای خارجی بودیم، همه در فکر اختلاس و رشوه بودیم و تنها دغدغه همه ما «پیدا و پناه» بود.
به باور کارشناسان اعمار چند جاده، شفاخانه، مکتب، تعمیر برای دانشگاه و فارغ دانشگاهیان بیکار، هیچ دردی ما را دوا کرده نمیتوانند. اگر مساعدتهای جهانی قطع شود، در عرض پنج سال همه این دستآورهای فزیکی از بین میروند. تنها نیروی بشری با کیفیت و مطابق با نیازهای ملی است که میتوانند یک جامعه را از سقوط نجات بخشد.
اما حالا ما پس از هجده سال متخصصانی که بتوانند حوزههای معادن، زراعت و تجارت ما را کنترول کنند یا نداریم یا اگر داریم کافی و بسنده نیست. در خیلی موارد گرفتار دام قوم و زبان از دایره خدمت بیرونند. ما تازه به این واقعیت پی بردهایم که در هجده سال گذشته به طورعام و در سیزده سال حاکمیت کرزی بهطور خاص هیچ کاری انجام نشده است.
با این همه هنوز دیر نیست و تعهدات جامعه جهانی تا سال 2024 باقی است و در پنج سال آینده نیز ما میتوانیم به برخی از مشکلات اساسی خود رسیدگی کنیم. بهجای تقسیمات قومی، بر شایستگی و اصل خدمتگذاری برنامهریزی کنیم و اجازه دهیم هر کسی که آرزوی خدمت و توان خدمت مسلکی برای این مردم فقیر ثروتمند را دارد، کار کند.
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله