راه مدنیت؛ در خدمت پویایی| ویژۀ هشتمین سال
آنانیکه در راه قلم گام برمیدارند و به آگاهی و خردمندی کافی میرسند، چه بخواهند چه نه، زندگیشان مسیری در راستای خدمت به مردم پیدا میکند. در این سالهای اخیر رسانههای نوشتاری با ایجاد قلم گروهی، در جایگاه حاملان و پیامبران این سرزمین قرار گرفتهاند.
بدون شک این گروه میتوانند در ساختوسازِ فرهنگی برتر و مساواتجویانه، نقش بینهایت عمده برعهده داشته باشند. رسانه به آسانی میتواند از تعلقات قومی و سیاسی مبرا باشد و صد البته در جامعهیی چون افغانستان برای تزکیۀ روحی جمعی جامعه کمک کند و منجلاب و مردابهای تعصب را بخشکاند.
رسانهها میتوانند صدای فراتر از جغرافیا و مذهب داشته باشند و بازوی اصلی جامعه برای دگرگونیهای جهانپسند به شمار روند. مسلماً در این بین، تنها رسانههای که تاثیری بهسزا دارند و به اصل روشنگری معتقدند، میتوانند در شکلدهی فرهنگ و سیاست جامعه ردای رهبری بپوشند و ارزشهای اصلی انسانی را از ارزشهای رایج جدا سازند.
رسانهها موظفاند گسترۀ بینش را در جامعهیی که در حال گذار است، وسیع سازند. به آنانی که با دادههای روز به قضاوت مینشینند، آگاهی بدهند.
اهل قلم نباید از یاد ببرند که جغرافیای افغانستان خانۀ اقوام متفاوتی میباشد که سالهاست درگیر تفاوتهای خویشاند، و از دل درگیریها جز خشونت، محصول دیگر بیرون نشده است.
بنابراین یک رسانه معتقد به وحدت ملی هدفش باید تقویت محورها و عناصری باشد که بتواند جامعهیی چنین تکه و پاره را به همگرایی تشویق کند تا واگرایی.
در خطمشی رسانهیی آموزش و پرورش به مفهوم دادن اطلاعات و گسترش دید خواننده هدف اصلی است. همواره باید جملههای خبری که اساس رسانههای نوشتاری است با جملههای پرسشی همراه گردند تا فضای فکر و تعمق باز بماند و خواننده در فضای بستۀ هیچ ایدیالوژی قرار نگیرد.
رسانه باید وضعیت مخاطب امروزی خود را بشناسد، وضعیت جامعه خویش را ارزیابی و برای بهبودی اوضاع، دادههای خویش را منسجم و مرتب کند و نقشی بهسزا در تولید متنهای داشته باشد که پاسخگوی نیازمندیهای فکری جامعه باشد. چنین رسانهیی هم مسیر تکامل خویش را میپیماید و هم تکامل جامعه را دلیل خواهد شد و به آسانی تضادها را به تعادل خواهد رساند.
بنابراین رسانۀ مردمی با اهداف درازمدت میتواند جامعه را از سقوط نجات دهد. در حالیکه رسانۀ جمعی میتواند غیر از این هم عمل کند.
اگر افرادی نااهل در رأس رسانهها قرار بگیرند، میتوانند بینش جامعه را مکدر سازند، روحیۀ جامعه را به خطر بیندازند. پویایی جامعه را بگیرند، رخوت و تنبلی فکر را به جامعه تزریق کنند، جامعه را منفعل کنند و هر گونه خلاقیت را پس بزنند، واقعیتها را دگرگون کنند، در جامعهیی پابند به ارزشهای نادرست، پاسدار ستم سنتها شوند و بهداشت روانی جامعه را در لبۀ پرتگاه قرار دهند، هویت جامعه را دچار پریشانی کنند و دست به ترویج و اشاعۀ ایدیالوژیهای ناسالم بزنند.
نباید از یاد برده شود که اگر قلم در دست افراد مغرض قرار گیرد، جنایتی که خلق می کند، کمتر از جنایتهای یک تفنگ نیست.
روزنامه راه مدنیت امیدوار است، در راستای اهداف انسانی حرمتدار قلمی باشد که دغدغۀ غنای فکری، رفاه جسمی و شادابی روحیه جامعه را دارد.
راه مدنیت معتقد است باید هر واژهاش را در خدمت پویایی جامعهیی بگذارد که نیازمند گذار از بحران است. دورانی که دارد به درازا میکشد.
روزنامه راه مدنیت/ سرمقاله