آگاهان: «اکثر سریالها حامل پیامهای جنگ، منازعه، تفرقه و بیاعتمادی است»
«سریال «چقر» پیامهای منفی مثل قتل، دزدی و جنگ را به ذهن کودکان منتقل میکند»
«اکثر سریالها حامل پیامهای جنگ، منازعه، تفرقه و بیاعتمادی است»
این روزها با گشتوگذار در هر منطقۀ شهر با نمادهایی برمیخوریم که روایت از الگوگیری جوانان از سریالهای خارجی به خصوص برخی سریالهای ترکی مثل «چقر» دارد. با دیدن این نشانهها تصویری وحشتناک از تاثیرپذیری فرهنگی در ذهن انسان باهوش شکل میگیرد. تصویری که روایت از الگوگیری نادرست نسل جوان ما از برنامههای رسانههای دیداری دارد.
شهروندان افغانستان از رسانهها بیشتر به عنوان وسیلۀ سرگرمی استفاده میکنند تا وسیله برای دانش و روشنگری.
بیشترین وقت رسانههای دیداری به پخش و نشر سریالها اختصاص یافته است. به باور اغلب، پخش سریالهای خارجی نامتناسب با فرهنگ و ذایقۀ مردم، زمینۀ از بین بردن «یگانگی اجتماعی» را مساعد میسازد.
پس از سال ۲۰۰۱ با روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان و پایهگذاری نظام دموکراتیک، شکلگیری آزادی بیان و روی کار آمدن رسانههای آزاد، شاهد تحول جدید در عرصۀ آزادی بیان و رسانه بودیم.
رسانههای تصویری به عنوان مدعیان طراز اول آزادی بیان، با نشر برنامههای مختلف فراتر از آزادی بیان پا گذاشته و صفحۀ جدید را به روی مردم کشور گشودند، اما به باور اکثر، هر تحول سبب باز شدن افقهای جدید و بسته شدن بعضی افق موجوده میشوند.
در بعضی از کشورها نشر و پخش سریالهای که حامل پیامهای خشونتآمیز هستند منع بوده و دولت نظارت جدی بر کارکرد چنین رسانهها دارد.
اما آنچه مهم پنداشته میشود، نقش رسانهها به عنوان یکی از محرکهای فعال در مدیریت افکار عمومی است. رسانهها با پخش و نشر برنامههای گوناگون، کانون توجه میلیونها بیننده است و خواسته یا ناخواسته بر ذهنیت جمعی بیشتر مخاطبانش اثر مستقیم میگذارد.
با ورود تکنالوژی و به وجود آمدن رسانهها در درون اجتماع، علاقۀ مردم آنها ملموس بوده و برنامههای تصویری مورد توجه قرار گرفت.
در این میان عدم مدیریت درست رسانهها از درون و کمتوجهی نهادهای مسوؤل در نظارت بر اعمال آنها، راه را برای ورود گزینههای فرهنگی بیگانه باز کرد و جامعۀ بستۀ افغانی را کم کم بهسوی باز شدن (جامعه باز) هدایت کرد.
اگرچه رسانههای دیداری اندک مورد انتقاد قرار میگرند، ولی بیشترین انتقادات از سوی فعالان فرهنگی، نخبگان و استادان دانشگاه صورت میگیرد. سید عبدالصمد مشتاق، استاد جامعهشناسی در دانشگاه تعلیم و تربیه برهانالدین ربانی، پخش سریالهای رسانههای دیداری را در مخالفت با فرهنگ جامعۀ افغانی میداند و میگوید: «نشرات تلویزیونها متناسب با سطح فرهنگ مردم کشور نیست، سریالهایی که حالا نشر میشوند حامل پیامهای جنگ، منازعه، تفرقه و بی اعتمادی بوده و به دنبال مشروعیت بخشیدن به این پدیدههاست».
همچنان او بر اشاره براینکه مردم افغانستان نیازمند پیامهای خوشبینانه و صلحآمیز هستند گفت که رسانهها برخلاف این امر ادبیات جنگ و خشونت را در اجتماع نهادینه میسازند.
پخش سریالهای خشونتآمیز در جامعۀ درگیر جنگ سبب مشروعیت بخشیدنِ بزهکاریهای جوانان، شکلگیری و گسترش گروهکهای بزهکار میشود و نسل جدید که تأثیرپذیرتر از همه است، از این سریال ها الگوبرداری میکنند.
در این میان شهروندان نیز از کارکرد رسانهها چندان راضی به نظر نمیرسند. آنان دلیل بخشی از انحرافات اجتماعی را نشر سریالهای که مطابقت با فرهنگ بومی کشور ندارد، میدانند.
شمس برهانی، یکی از شهروندان کابل، در چند ماه گذشته شاهد نشانهگذاریهای عجیبی روی دیوارها در شهر بوده است. او میگوید: «وقتی کودکانم این سریالها را میبینند میترسند…. سریال «چقر» پیامهای منفی مثل قتل، دزدی و جنگ را به ذهن کودکان ما منتقل میکند.»
چون کودکان تأثیرپذیرترین قشر از رسانه هستند، از اعمال انجامشده در سریالها تقلید میکنند.
شفیق عبدالله، دانشجوی یکی از دانشگاهها در کابل، میگوید:«سریالها بدآموزی دارند، کودکان و نوجوانان ما را تحت تأثیر قرار میدهند و روحیه پرخاشگری را در وجودشان نهادینه میسازند».
چون رسانهها رکن چهارم آموزش و پرورش است و فرهنگ جزء نظام آموزش و پرورش است. پس رسانهها مسوولیت انتقال فرهنگ خودی را به نسلهای آینده دارند و در مدیریت و ذهنیتسازی برای مردم کشور نقش غیر قابل انکار را بازی میکند.
نظارت بر نشرات رسانهها وظیفۀ وزارت اطلاعات و فرهنگ است و این نهاد مستلزم به داشتن استراتیژی نشراتی مدون از بهر نظارت از کارکرد و نشرات رسانهها است.
صابر مومند، سخنگوی این وزارت میگوید که برنامهها و سریالهای رسانههای دیداری قبل از نشر مورد نظارت قرار نمیگیرند و اگر نهادهای فرهنگی و فعالان عرصه فرهنگ از نشرات رسانهها شاکی باشند میتوانند به کمیسیون بررسی تخطیهای رسانهیی شکایت درج کنند و کمیسیون این شکایات را بررسی میکند.
گزارشگر: طاها فضل
ویرایش: دروازیان