مقالات

فرهنگ، حقوق و اخلاق مردسالارانه

هر روز صبح که به طرف محل وظیفه‌ام می‌روم با گروه‌های کوچک و بزرگی از مردان رو به رو می‌شوم که هر کدام سودایی در سر به هر سوی شهر می‌روند، عده‌یی می‌روند تا دکان‌ها و مغازه‌های‌شان را باز کند، عده‌یی آماده می‌شوند تا بساط‌شان را برای دست‌فروشی، فرش راهروها و کراچی‌ها کنند و تعدادی هم می‌روند تا دستگاه اداری حکومت و شرکت‌ها و نهادهای خصوصی را بچرخاند.

خلاصه تا آفتاب ستیغ کوه‌های سر به فلک کشیده کابل را لمس می‌کند، شهر پر می‌شود از مردانی که برای زنده نگه‌داشتن چرخه حیات خود و خانواده‌شان دنبال نان‌اند.

زنان در آن موقع صبح یا هیچ حضور ندارند یا خیلی کم، مانند دانه‌های یاقوت در شن‌زار، که از آن جمع هم تعداد اندک‌شان شاغل‌اند.

شهر مطلق در اختیار مردان است. از مغازه‌داران و دست‌فروشان گرفته تا تکسی‌ران‌ها و روزنامه‌فروشان، از صاحبان رستورانت‌ها و مارکیت‌ها تا تاجران مشهور و از کارگزاران دولتی گرفته تا کارمندان شرکت‌های خصوصی همه مرداند.

زنان در خانه‌ها و پستوخانه‌ها خزیده‌اند و کمتر بیرون می‌آیند، گاهی هم اگر از خانه بیرون می‌شوند برای خرید و رفع نیازهای خیل جدی خودشان هستند. زنان خیلی کمی هستند که دل در گرو شجاعت و همت نهاده و برای شغل و کار از خانه بیرون می‌زنند تا هم‌پا و هم‌سطح مردان در اقتصاد خانواده و جامعه‌شان شریک شوند.

شهر کابل با وجودی که از شهرهای بزرگ و پایتخت افغانستان است به‌عنوان مشت نمونه خروار از کل کشور، آن‌چنان مردانه است که زنان حتی دواها و نیازمندی‌های خیلی زنانه و حتی لباس زیرشان را از مغازه‌داران و دست‌فروشان مرد باید تأمین کنند.

مارکس گفته بود ابزار و شیوه تولید است که حقوق، اخلاق و فرهنگ مختص به خودش را می‌سازد و جامعه را سمت‌وسو می‌دهد. وقتی تمام ابزار تولید و رگه‌های اقتصاد جامعه ما در دست مردان است، زنان نباید بیشتر از این انتظار داشته باشند. نتیجۀ چنین جامعه مردانه؛ فرهنگ، حقوق و اخلاق مردسالارانه است.

فرهنگ ما تا آن‌جا مردسالارانه است که هرچی مربوط به مردان می‌شود خوب، زیبا و نیکوست، اما برعکس هر آن‌چه به زنان تعلق می‌گیرند همه زشت، ناپسند و اهریمنی است. به طور مثال زبان و ادبیات فارسی به‌عنوان مهم‌ترین وسیله ارتباط ما با جهان و طبیعت که ظرفیت فرهنگی ما را به نمایش می‌گذارد پر است از واژه‌ها، اصطلاحات و اشعار زن‌ستیزانه.

شاید کمتر کسی باشد که با کلمه‌های چون جوانمرد، مردانه‌وار، مرد و نر که برای توصیف، تمجید و نیکونمایی استفاده می‌شود در گسترۀ زبان فارسی با آن‌ها برنخورد باشد.

این توصیف‌ها حتی برای زنانی که کار مثبتی انجام می‌دهند و یا به خواست مردان عمل می‌کنند نیز استفاده می‌شود اما در مقابل کلمات چون زن، زن‌چو، زن‌مانند و سیاسر برای بد توصیف کردن، تحقیر و تمسخر به کار برده می‌شوند. بگذریم از این‌که زبان روزمره و کوچه‌بازاری ما تا چی اندازه به نفع مردان است و زنان در آن تحقیر می‌شوند.

این تنها زبان نیست که فضای مردانه دارد و زیر سلطه مردان است؛ حقوق و اخلاق جامعه ما که نظم جامعه را شکل می‌دهند و رابطه و مناسابت ما را با همدیگر تنظیم می‌کنند نیز چنان به نفع مردان و زن‌ستیزانه است که در بستر آن هرگونه بهره‌برداری از زنان و ستم‌ورزی بر آن‌ها توسط مردان، حق طبیعی مردان پنداشته می‌شود.

قواعد حقوقی و قوانین ما که قریب به اتفاق آن از آموزه‌های دینی گرفته شده است چنان زن‌ستیز و غیرعادلانه است که هیچ کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. خلط آموزه‌های دینی ادیان و جریان‌های فکری مختلف با فرهنگ و عرف افغانی و تاکید آموزه‌های اسلامی بر اهمیت نقش مردان از قواعد حقوقی کشور ما تنها قواعد حقوقی برای مردان ساخته است، کافیست سری به قانون اساسی، قانون مدنی و کد جزای افغانستان بزنید تا متوجه این بی‌عدالتی‌ها شوید.

اخلاق نیز به‌عنوان مهم‌ترین اصول رفتاری ما در جامعه که ساختار و تیوری مناسبات و رفتار ما را در برابر طبیعت، حیوانات و همدیگر پی‌ریزی می‌کند چنان به سود مردان است که در ارزش‌های اخلاقی جامعه ما، مردان نه تنها ملزم به حمایت از زنان است؛ بل وظیفه ایمانی دارند تا مرز و معیارهای اخلاقی آن‌ها را نیز تعیین کنند.

در جامعه مردسالار ما اخلاق آن چیزی است که باعث می‌شود تا مردان به عنوان موجودات ‌برتر و معیارآفرین بدون توجه به موجودی به‌نام زن برای آنان مرز و معیارهای شخصیتی و اخلاقی تعیین کنند و در ارزش‌ها و کدهای اخلاقی جامعه ما زنان تا آن‌جا باید به ارزش‌های اخلاقی متعهد باشند که رفتارشان به غرور و غیرت مردان برنخورند، به محض این‌که رفتار و گفتار زنان هرچند درست باشد، ولی تندیس غرور و غیرت مردان را خدشه‌دار کند آن زنان متهم به بداخلاقی می‌شوند.

بماند این‌که فضای سیاسی کشور ما چقدر مردانه است. نیاز به گفتن نمی‌بینم، حال و هوای این روزهای سیاست افغانستان خود گواه آن است، در میان تمامی 18 فردی که برای کرسی ریاست‌جمهوری در انتخابات سال آینده ثبت‌نام کرده‌اند هیچ زنی نیست و تنها در دو تیم به عنوان معاون رییس‌جمهور حضور دارند.

سیما عارفی

نوشته‌های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا