منبع: الجزیره/ نویسنده: صمیم عارف/ ترجمه: سید جواد محمدی
رییسجمهور افغانستان نهتنها برای صلح برنامه دارد، بل برنامهیی دارد که زمینههای تحقق عدالت، برابری و توسعه را نیز هموار میکند.
به دلیل افزایش فشارهای ایالات متحده بالای پاکستان و طالبان و همچنین تلاشهای بیوقفه دولت افغانستان برای حل مشکلات عمیق بنیادی کشور، امروز امید تازهیی برای حل و فصل مسالمتآمیز و پایدارِ جنگ طولانی افغانستان به وجود آمده است.
بدون تردید، این لحظه به راحتی به دست نیامده است. هزاران افغان (و شرکای بینالمللی) زندگی و منابع خود را قربانی کردند تا ما را به اینجا برسانند.
اما حتا این فداکاریهای زیاد، به اندازه کافی برای رسیدن به صلح پایدار در کشوری که بیش از چهار دهه در منازعه بوده است و از تکه تکه شده، کافی نیست. افغانستان اکنون نیازمندِ یک استراتژی جامع و رهبری عملگرا است تا با چندین موانع خیانتکارانهیی که در این راه طولانی برای رسیدن به صلح وجود دارد، مقابله کند.
خوشبختانه محمداشرف غنی، رییسجمهور افغانستان، یک استراتژی جامع و کاربردی چهاروجهی را برای رسیدن به صلح پایدار در کشور طراحی کرده است:
نخست، رییس جمهور اصرار میورزد تا پاکستان را متقاعد سازد که به خصومتها علیه افغانستان پایان دهد. طالبان و وابستگانشان که شریک خشونت در افغانستان هستند، با همکاری و ترغیب اسلامآباد از این عملشان دست بکشند. در صورتیکه پاکستان بخواهد به حق حاکمیت افغانستان احترام بگذارد و جاهطلبی زورمندانۀ دایره نفوذش در همسایگی خود با افغانستان را کنار بگذارد، توافق صلح میتواند زمینه آشتی را هموار سازد. به تازگی پاکستان مخالفت خود را با یک دولت توانمند، یکپارچه و کاملا مستقل در افغانستان آشکار کرد، زمانی که عمران خان، نخستوزیر پاکستان، دولت «کابل را به عنوان مانع مذاکرات صلح» خواند، پیشنهاد کرد که دولت موقت در این کشور جابهجا شود. یک دولت موقت به معنای بازگشت بر مدار اول، از بین بردن قانون اساسی و وارونه کردن دستآوردهای 18سال گذشته است.
مردم افغانستان مدتهاست با دشواری برای مستقلبودن رزمیدهاند، و قصد توافق با هیچ کسی را ندارند که آنها را از حق حاکمیتشان محروم کند. غنی از این موضوع آگاه است و معتقد است که فقط پس از توافق با همسایگان، پروسه صلح میتواند پیشرفت کند.
دوم، غنی باور دارد، افغانستان باید در جهت کسب اعتماد جامعه بینالمللی تلاش کند و نشان دهد که آماده است تا به طور مستقل بر مشکلات دوران پساجنگ پیروز شود.
رییسجمهور غنی معتقد است که صلح پایدار تنها با پایان دادن به وابستگی افغانستان به کمک خارجی امکانپذیر است.
غنی در کنار تلاشهایش برای رسیدن به خودبسایی اقتصادی، همچنان تلاشهای دیپلوماتیک را به راه انداخته است تا اعتماد جامعه بینالمللی نسبت به دولت افغانستان را نیز جلب کند.
تا کنون، همکاری او با امریکا به این منجر شد که دولت ترمپ به استراتیژی تمرکززدایی در جنوب آسیا بیشتر بپردازد و فشار زیادتر به پاکستان وارد کند تا به حمایتشان از طالبان پایان دهند.
در عین حال، تعامل او با ملتهای اسلامی موجب تایید تلاشهای صلح او توسط عربستان سعودی و شورای علمای اندونزیا شد.
علاوه بر این، سازمان همکاریهای اسلامی رسما جنگ افغانستان را به عنوان یک درگیری «خلاف اصول و آموزههای اصلی اسلام» اعلام کرد.
این بیانیه توجیههای مذهبی جنگ را به چالش کشیده و افغانستان را یک گام به صلح نزدیک کرد.
سوم، رییسجمهور غنی معتقد است که پروسه صلح زمانی موفق میشود که تمام بخشهای جامعه افغانستان در آن شامل شوند. تجارب گذشتۀ سالهای 1992 و 2001 به وضوح نشان میدهد، تلاشهای صلحیکه متمرکز به آشتی با یک گروه باشد و تضعیف دیگران را در پی داشته باشد، به شکست خواهد انجامید.
غنی از این موضوع آگاه است و او قبلا با هزاران تن از شهروندان کشور از جمله فعالان حقوق زنان، نمایندگان جامعه مدنی، رهبران سیاسی و علمای مذهبی ملاقات کرده و بحثهای مفصلی با آنها داشته است.
او سهم خود را به هر قیمت که توانست انجام داد. او برای ایجاد یک روند همهشمول، لویه جرگه مشورتی را در 28 اپریل برگزار کرد تا نمایندگان تمامی جمعیتها به منظور تعریف جهتگیری دولت در قابل صلح، با همدیگر همکاری کنند. به باور غنی آنچه نیاز افغانستان است یک صلح مردممحور میباشد، نه یک صلح رهبرمحور. او به سختی تلاش میکند تا این را تحقق بخشد.
چهارم، غنی معتقد است که پروسه صلح باید متعلق به مردم و دولت افغانستان باشد.
در سال 1989، سازمان ملل متحد معاهده صلح بین مجاهدین افغان که در پاکستان مستقر بودند را با حکومت داکتر نجیبالله پایه گذاشت.
با این حال، این توافق صلح با شکست مواجه شد، منجر به تداوم جنگ و خونریزی بیشتر گردید. شکست این توافق عمدتا ناشی از میان برداشتن مکانیزم پاسخگویی بود.
امروز، غنی اصرار دارد تا پروسه صلح را افغانها رهبری کنند، به خاطریکه او نمیخواهد اشتباهات گشته دوباره تکرار شود و با فرایندی که کشور را در بین درگیریهای خونین رها کند، موافقت کند.
با تقویت پروسه صلح، برخی از عناصر در داخل و خارج افغانستان برای ایجاد اداره موقت رایزنی میکنند. صدها فعال جامعه مدنی در کابل دور هم آمدند تا نوعیت صلحی که آنها میخواهند را ابلاغ کنند.
یکی از خواستههای اصلی آنها این بود که قانون اساسی افغانستان و ارزشهای اصلی جمهوری حفظ شود. طبق قانون اساسی افغانستان اعلام جنگ و صلح صلاحیت مختص رییسجمهور است.
به طور خلاصه، دیدگاه غنی برای صلح پايدار مبتنی بر حذف نفوذ خصومتآمیز، پلانگذاری اقتصادی درازمدت، مشارکت ديپلماتيک و مهمتر از همه، همگرایی است.
او از ارزشهای تسجیلشده در قانون اساسی پاسداری میکند تا اطمینان حاصل شود که جابهجایی قدرت از طریق انتخابات ادامه مییابد؛ این یکی از اصول اساسی قانون اساسی افغانستان است. وی برنامهیی دارد که نه تنها کشور را به صلح منفی نمیکشاند که در آن تنها خشونت وجود نداشته باشد، بل به صلح مثبت خواهد کشانید که برعلاوه نبود خشونت، عدالت، برابری و توسعه را نیز تضمین میکند.
کوششهای غنی برای صلح در افغانستان دارای یک چشمانداز واقعی است. اکنون که ما در نقطهیی قرار داریم که هر آن ممکن است مذاکرات مستقیم میان دولت افغانستان و طالبان آغاز شود، چشمانداز رییسجمهور برای صلح، برنامه مفصلی را برای دوره پس از جنگ، تضمین میکنند که افغانستان را به یک آینده پر رونق رهبری خواهد کرد.