راه مدنیت: ملک ستیز، پژوهش گر روابط بین المللی گفته است، یکماه پیش گروه طالبان به رسانههای افغانستان هشدار دادند تا پیامهای ضد آنها را پخش نکنند در غیر آن آماج حملات قرار خواهند گرفت. رسانهها یگانه آبروی بهجاماندهی دولت افغانستان استند. در رسانههای آزاد کشور صدها خبرنگار متعهد مشغول کار میباشند.
به باور این پژوهشگر ارشد روابط الملل، دختران و پسران ما که با تعهد و رسالت صدای شهروندان را به کشور و جهان وسیله میشوند. آنها نقد، تحلیل، خبر، فرهنگ، هنر، تاریخ و زندگی امروز را به ما ارایه میدهند. رسانهها بازیگران فرهنگ جدید سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند. آنها گفتمانهای دولت، ملت، جامعهی مدنی، حقوق بشر، دموکراسی و آزادی را در جامعهی ما با بررسی میگیرند.
او گفت: باید قدر این جوانان آگاه را شناخت و دانست. پرسشیکه ذهن هر انسان با رسالت را زجر میدهد ایناست که دولت چه برنامهای را پیش گرفته تا امنیت اهل رسانهای ما، بهویژه پس از اخطار طالبان، بهتر شود. امنیت نهتنها به معنای امنیت سیاسی مطرح است، بل امنیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که اساسیترین مؤلفهها و پیششرطهای رفاه و آرامش روانی ژورنالیستهای پر کار ما است، باید به وسیلهی دولت و مسوولین رسانهها فراهم شود. با تاسف حتا برخی رسانههای خصوصی نتوانسته به خوبی از خبرنگاران خود حمایت اقتصادی و اخلاقی کنند.
اقای ستیز افروده است به همان پیمانهایکه سربازان ما در سنگر نبرد میجنگند، خبرنگاران ما در جبههی سیاست، روشنگری، اقتصاد، توسعه، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، قانونشناسی و انسانشناسی میجنگند. تصور کنید، سالانه چقدر منابع اقتصادی و بشری مشغول سنگر نبرد است. اما در سنگر و سنگرداران فکر چقدر منابع به خرچ میدهید. در حالیکه یک برنامهی خوب تحلیلی و فکرساز میتواند، ده سنگر نبرد را فتح سازد.
او باور دارد که وقتی دولت نتواند پس از اخطار گروه طالبان برنامههای حمایتی و بازدارنده در حمایت از رسانههای آزاد و خبرنگاران جوان و متعهد ما اتخاذ کند، به این معناست که جنگ فکری را به طالبان واگذار میشود. دولت در واقع سنگر فکر را که کلانترین دستاورد دو دههی اخیر است، از دست میدهد. یعنی شما فکر دستگاه جنگی تانرا از دست میدهید. یا به زبان استراتژیک نرمافزار ماشین و ماموریت جنگی شما فلج میشود. آیا در جنگیکه وسیلهی ترویج فکر و دکترین آن ضعیف است، امکان پیروزی ممکن است؟
این استاد دانشگاه گفت: سکوت در برابر چالشهای امنیتی و خواستهای کلیدی خبرنگاران، همگرایی راهبردی با گروه طالبان و معاملهی سیاسی بهنام روند صلح تلقی میشود. مشاورین رسانهای و فکری روسای جمهور و اجراییه مشغول چه برنامههایی هستید که نسبت به سنگر فکر دولت، ارجحیت دارد؟
آزادی مدنی و حقوق شهروندی ما در گرو سیاهترین پدیدهی فکر در سدهی اخیر و تندروی دینی و پیگرد فکری قرار گرفتهاست. در دولتی که آزادی مدنی آماج حملات هراسافگنان قرار گیرد، سیاهی و سایهی دیکتاتوری پهن میشود.
این عنصرها میتواند، جوهر ارزشی را از دولت بگیرد، حاکمیت قانون را نابود سازد و معنای دولت و قدرت سیاسی را به نفع تمامیتخواهی تغییر دهد.
به باور من و گروه بزرگی از روشنگران وقت آن فرارسیدهاست که احزاب سیاسی، جامعهی مدنی، روشنفکران، سکتور خصوصی و نخبهگان کشور برای حمایت از رسانهها و به ویژه خبرنگاران دادخواهی کنند.
از اعضای پارلمان بهویژه جوانان و شخصیتهای اصلاحطلب و فعال از جمله کمیسیونهای امور فرهنگی، جامعهی مدنی و حقوق بشر مجلس نمایندگان باید درخواست کرد که حکومت و مسوولین رسانههای خصوصی را وا دارند تا در تامین امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رسانهها برنامههای دقیق راهاندازی کنند.
اگر مسوولین جدید کمیسیون مستقل حقوق بشر خواهان کار بنیادی برای ارزشهای حقوق بشری هستند، دفاع از رسانهها و خبرنگاران باید به خط قرمز حقوق بشر تبدیل شود. اگر کمیشنران جدید کمیسیون مستقل حقوق بشر در این آزمون پیروز نشوند، امید برای خود و بهبود حقوق بشر باقی نمیگذارند.
به قلم ملک ستیزصاحب سلام !
وی نویسنده آزادی خوا ، فریاد گر ازادی وعدالت با وجودیکه من همواره ازاقای غنی حمایت کردم دربرنامه های کاری اش ، اما ازاین رنج می برم که چرا آقای ملک ستیز به عنوان یک مسوول بلند پایه افغانستان دردستگاه دیپلماسی ایفای وظیفه نمی نماید.