آزادی بیان و مطبوعات؛ امانالله رفرنس آزادی
امانالله خان نام ماندگار در تاریخ سیاسی افغانستان است. شاهی که استقلال کشور را بهدست آورد، اصلاحات وسیع حکومتداری را روی دست گرفت، آموزش و پرورش را تا حدی که در وسع و توان مالی حکومت آن وقت بود اجباری ساخت. در این زمان اولین قانون اساسی افغانستان تدوین و تنفیذ شد، بردهداری لغو گردید، زنان شامل آموزش، تعلیمات عالی و وظایف رسمی گردیدند و آزادی مذهب تضمین گردید.
دولت افغانستان این روزها صدمین سالروز استقلال افغانستان را آمادگی میگیرد و تبلیغات وسیعی برای برجستهسازی این روز انجام شده است.
بیستوهشتم اسد یکی از روزهای تاریخی افغانستان است. در ۲۸ اسد سال ۱۲۹۸ مصادف با ۱۹ اگست سال ۱۹۱۹ میلادی، که از آن به عنوان ختم سومین جنگ افغان و انگلیس و پایان استعمار انگلیس نیز در تاریخ یاد شده است، انگلیسها مجبور شدند استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسند و معاهده استقلال افغانستان را امضا نمایند.
و اما با این همه؛ مهمترین کار که در زمان امانالله خان انجام شده آزادی مطبوعات و بیان است. در این یادداشت تلاش شده است که به شکل بسیار فشرده و خلاصه به بررسی آزادی بیان و مطبوعات در زمان شاه امانالله خان با توجه به منابع که در دسترس (عمدتا سایتهای انترنیتی) قرار دارند پرداخته شود.
نخستین قانون رسانهها در افغانستان
در سال ۱۹۲۴ نخستین قانون اساسی در افغانستان پدید آمد که به نام « نظامنامۀ دولت عالیه افغانستان» نامیده میشد. در مادۀ یازدهم این قانون در مورد آزادی بیان آمده است: « مطبوعات و چاپ روزنامههای داخلی مطابق حکم قوانین مربوطه آزاد است. حق چاپ روزنامه، مختص به دولت و اتباع افغانستان است و نشرات خارجی از طرف دولت تنظیم یا سانسور میشود.»
رویداد دوم ایجاد نظامنامۀ مطبوعات در سال ۱۹۲۸ است. بدینگونه نخستین بار در زمان شاه امانالله خان در افغانستان مطبوعاتی متکی بر قانون به وجود آمد. البته نباید تصور کرد که نظامنامۀ مطبوعات آزادی کامل بیان را تضمین میکرد؛ بل در این نظامنامه مواردی وجود داشت که میتوانست آزادی بیان را محدود کند. دراین نظامنامه در مواردی برای نشریهها جزاهایی نیز پیشبینی شده بود.(۱)
نطامنامه مطبوعات شاه امانالله خان در واقع مهمترین بخش اصلاحات امانی تعریف میشود که در پی آن جراید آزاد، جراید اختصاصی و جراید متعدد دولتی ظهور و بروز میکنند.
بیش از ۲۰ نشریه از جمله روزنامه، جریده، مجله و نشریههای دولتی و اختصاصی و آزاد در مرکز و برای اولین بار در ولایات افغانستان منتشر شدند.
کاظم آهنگ مولف سیر ژورنالیسم در افغانستان درباره مطبوعات این دوره نوشته است: «در وقت اعلیحضرت امانالله روزنامهنگاری توسعه پیدا کرد. برای نخستین بار روزنامههای ولایتی به میان آمدند، در ننگرهار اتحاد مشرقی، در بدخشان اصلاح، در مزار شریف بیدار، در هرات اتفاق اسلام، در قندهار طلوع افغان و در پکتیا اخبار غازی بهوجود آمدند. اکثر وزارتخانهها نیز نشریههای خود را داشتند.»(۲)
این در حالیست که در کشورهای منطقه یا خبری از مطبوعات آزاد نیست، یا در زیر ساطور سانسور قرار دارند و یا هم در بیرون از کشور چاپ و نشر میگردیدند و تنها به نشر یکی یا دو عنوان نشریههای دولتی اکتفا میشدند.
دکتور سنزل نوید، مطبوعات آزاد آن دورۀ افغانستان را با کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان مقایسه میکند:«در ایران مطبوعات آزاد فقط در خارج از ایران چاپ میشد. مثلا حبلالمتین در کلکته هند به چاپ میرسید … از این برمیآید که در داخل ایران مطبوعات آزاد جایی نداشت- در حالیکه- مدیران مسوول و سردبیران این نشریات همه ایرانیها بودند. در آسیای مرکزی در آن زمان چون بلشویکها این منطقهها را گرفته بودند مسالهیی جدا بود و در ترکیه مطبوعات شکل دولتی داشت.»(۳)
روزنامههای آزاد
روزنامه انیس در واقع اولین روزنامه آزاد و غیر دولتی است که به هزینه سخصی غلام محی الدین انیس چاپ و نشر میگردید. نخستین شماره انیس در ۱۵ ثور ۱۳۰۶ منتشر گردید. در روزنامه انیس مطالب اطلاعاتی، انتقادی، تحلیلی، ادبی و حرفهیی مطابق نیاز وقت، منتشر میگردیدند. این روزنامه بهدلیل حمایت از آزادیها، حمایت از حقوق مردم و انتقاد در برابر نهادهای دولتی به زودی جایگاه کلانی در میان مردم باز کردند و به این ترتیب مونس مردم شدند.
در مطبوعات زمان امانالله خان هرازگاهی از دستگاههای دولتی به سختی انتقاد میگردید و حتا خود شاه هم از انتقاد رسانهها در امان نبود. در مقابل اما رسانههای منتقد مورد پیگرد قانونی قرار میگرفتند.
انیس در شماره ۲۰ خود یک انتقاد تند علیه پولیس انتشار داد که سبب محاکمه و سپس بازداشت مدیر مسوول آن روزنامه (محیالدین انیس) گردید. اما وی پس از چند ساعت به اثر گردهمایی دانشجویان و کارمندان دولتی آزاد میشود و شخص محمد ولی خان از این عمل دستگاه دولتی از انیس معذرت میخواهد.
هرچند انیس بهخاطر نشر یک مطلب انتقادی دستگیر شده بود، که نشان از نوع سانسور است، ولی به قول آگاهان دیکته و سانسور بر رسانههای آزاد در زمان امانالله خان بسیار خفیف بود.
البته این تمام موضوع نیست و در زمان امانالله خان گاهی سانسور خیلی شدید اعمال شده است. نشریه نسیم سحر یا به قولی هفتهنامه نسیم سحر که بعد از انیس تاسیس شده بود، به سبب نشر مطلبی که به انتقاد از شاه و خاندان او تعبیر گردید، امتیاز نشراتی خود را از دست داد.(۴)
مهمترین روزنامهها و جراید دوره شاه امانالله روزنامه انیس، روزنامه غیر دولتی و آزاد به مدیر مسوولی غلام محی الدین انیس، جریده ارشاد النسوان به مدیر مسوولی اسما سمیه خانم طرزی و امان افغان به مدیر مسوولی عبدالهادی داوی به نشر میرسیدند.
در زمان شاه امانالله خان نشریههای اختصاصی هم طبع و نشر میگردیدند. نشریههای ارشادالنسوان، معرف معارف، مجموعۀ عسکریه، مجموعۀ صحیه، ثروت، ابلاغ و آیینۀ عرفان از جمله نشریههای اختصاصی این دوره بودند.
رادیو و سینما
برای اولین بار رادیو و سینما در افغانستان در زمان شاه امانالله به فعالیت آغاز کردند. رادیو کابل در سال ۱۹۲۸ درواقع در اواخر حکومت امیر امانالله خان به نشرات خود آغاز کرد و این یگانه وسیله اطلاعاتی جمعی بود که مردم را جریانات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی آگاه میساخت و همیشه مردم گوش به رادیو بودند.(۵)
برای اولین بار سینما در افغانستان نیز در زمان شاه امانالله خان به کار آغاز کرد. به گفته دکتور احمد جاوید: «سینما در وقت اعلیحضرت امانالله خان وارد شد و سینمای پغمان هم اولین سینمایی بود که در افغانستان تأسیس شد. -اما- این بدبختترین سینمایی بود که دو سه بار از بین رفت. بعد از آن سینمای کابل تاسیس گردید.»(۶)
حضور زنان
شاه امانالله با توجه به نیاز زمان، حضور زنان در حوزههای متعدد و مختلف جمعی را یک ضرورت جدی میدانست و به این دلیل او اولین شاهی است که خانمش ملکه ثریا در حضور جمع حضور مییافت و در مسایل فرهنگی، سیاسی و بهخصوص در حوزه زنان با شاه همکاری داشت. شاه امانالله ابتدا حجاب سنتی را از ملکه برداشت و در واقع اصلاحات برای دستیابی به حقوق زنان را از حرامسرای خود آغاز کرد.
امیر امانالله خان همیشه راجع به حقوق زن، مطبوعات آزاد و آزادی بیان سخن میگفت. او باری گفته بود:«زنها نیم پیکر جامعه را تشکیل میدهند باید دوش به دوش با مردها کار نمایند.»
طوری که در بالا یادآوری شد جریده ارشادالنسوان، هفتهنامه بود که توسط یک خانم مدیریت میشد و شخص ملکه ثریا هر از گاهی در آن نشریه مطالبی مینوشت.
مکاتب دخترانه، فرستادان دختران به ترکیه، روسیه و آلمان برای فراگیری درس، حضور زنان در بخشهای مختلف جامعه از برنامههایی بودند که شاه ریفامیست افغانستان روی دست داشت.
نتیجه
روی همرفته امانالله خان شاه متجدید، مبتکر و جسوری بود که به هیچ وجه وضعیت موجود آن زمان افغانستان برایش قابل پذیرش نبود و او پیوسته در فکر ایجاد یک دولت مدرن بود. امانالله خان از آوان جوانی با مشروطهخواهان در ارتباط تنگاتنگ قرار داشت و از افکار مشروطهخواهان متاثر بود.
سفر امانالله خان به کشورهای منطقه و اروپایی دلیل دیگری برای تسریع و تشدید ریفارمهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وی بود.
انجمنهای تالیف وترجمه، معارف عصری، نشر کتب درسی، تربیه معلمان، ایجاد روابط فرهنگی با دیگر کشورها، ارتقای دارالمعلمینها، تاسیس کورسهای اکابر، تاسیس لیسههای امانی و استقلال، دعوت پروفیسورهای خارجی بهخاطر تدریس مکاتب، تاسیس رشدیه تلگراف، تقویت و ترویج رسامی، نجاری، معماری و زراعت عصری، ایجاد دارالعلومها، مستورات، دارالمعلمین هرات، رشدیهها در قندهار، مشرقی، بلخ، هرات، پکتیا، قطغن، تاسیس مکتب حربی و پولیس، تقویت هنر و موزیک، صنعت قالینبافی، امور تدبیر منزل و مکتب طبیه، بیشتر از ۳۲۳ باب مکتب در ولایات بیش از هفتاد هزار شاگرد مکتب، ۷۵۰ معلم، نشر۱۳۲عنوان کتاب، اعزام محصلان به اتحاد شوروی، ترکیه، المان، ایتالیا، فرانسه، تاسیس کتابخانه بزرگ مرکزی، تاسیس سینما و تیاتر، نشر ۲۳ روزنامه و نظامنامهها برای نخستین بار در سال ۱۹۲۷ از دستآوردهای آن دوره به شمار میروند.(۷)
اما وضعیت فرهنگی جامعه سنتی افغانستان آن زمان و مداخلات پنهان انگلیسها به کمک عناصر ارتجاع در داخل نظام و سیاست و وجود محالفان حیلهگر موجب شدند که پیامهای امیر به شکل وارونه جلوه کنند.
سرانجام در سال ۱۹۲۹ امیر تحت فشارهای سیاسی، تبلیغات ویرانگر و مزمن و آغاز جنگهای افراطگرایانه توسط حبیبالله کلکانی (بچه سقا)، وطن را در حالی ترک گفت که بخشی از اصلاحاتش تازه در حال تطبیق رسیده بود.
شاید بخشی از رفتن امیر و رها کردن نظام به دست حبیب الله کلکانی این باشد که او میدانست تمام زحماتش بیهوده بوده، هنوز بستر فرهنگی جامعه برای تطبیق اصلاحات امانی فراهم نیست. پس نیاز نبود جنگ را ادامه میداد و او نمیخواست علاوه بر خرابیهای ذهنی، خرابیهای فزیکی نیز به میهناش تحمیل میگردید.
امروزه تاریخی امانی از این جهت برای ما ارزشمند است که در دست کم در دوونیم قرن گذشته که دوره طلایی و اصلاحات وسیع در جهان است و از آن به نام قرن صنعت و تکنالوژی یاد میشود، در کشور ما جنگهای ویرانگر خانمانی ادامه داشته و هیچ یک از شاهان قبل و بعد از امانالله خان جسارت و تیزهوشی لازم سیاسی را برای اصلاحات سیاسی نداشتهاند.
بگروند حداقل قرون معاصر سیاسی کشور ما یا دیکتاتوریهای مرگبار بهنام دین و مذهب بوده یا در نهایت در نیم قرن اخیر افراط و تفریطهای را تجربه کردهایم که شرمآوراند.
تجربه نظام شاهی خوابآلوده و دیکتاتوری ظاهرشاه، تجربه نظامهای خونآشام چپی، به تعقیب آن جنگهای داخلی مجاهدین، ویرانیهای وسیع تاسیسات ملی و عامه و سپس رژیم امارتی طالبان که تا امروز دست از سر مردم محروم و سیاهبخت افغانستان بر نداشته است، جز مایه ننگ و شرم چیز دیگری نیست.
بنابراین تنها نقطه سفید و درخشان که نه تنها موجب شرم و ننگ نیست که موجب مباهات است و دستکم؛ دست ما را از کشورهای منطقه ما یک سرو گردن بالاتر نشان میدهد، دوره سیاسی امانالله خان غازی است.
ما تا زمانی که خود را و تفکر اجتماعی- سیاسی جامعه خود را به یک چنین ریشه متصل نسازیم از شر افراطها و تفریطها خلاصی نخواهیم داشت و کشورهای مغرض از این فرصت همیشه ماهی مقصود خود را گرفتهاند.
بنابراین نیاز جدی و ملی است که کارنامه شاه امانالله خان باید برجسته گردد و نسلهای بعدی دستکم از این بخش تاریخ سیاسی خود آگاه شوند و برای زندگی امروزی برایشان ریشهیی داشته باشند.
تبلیغات که این روزها توسط حکومت برای برگزاری جشن استقلال انجام میشوند، از یک جهت برای کشور فقیر چون افغانستان سنگین است، ولی به هیچ وجه سنگینتر از هزینه جنگ نیست و منطقی است.
سید امین بهراد، روزنامهنگار
منابع:
- نادری، پرتو، (۱۳۹۴) “نخستین تجربه مطبوعات آزاد در افغانستان”: mcn-gpi.gov.af
- شادان، عبدالله، (۱۳۹۰) “دروه امانالله خان و نخستین تجربه آزادی مطبوعات”: bbc.com
- همان.
- احمدی، هادی، (۱۳۹۲) “نگاهی به سیر حقوقی-تاریخی مطبوعات و رسانهها در افغانستان”: afghanistan.shafaqna.com
- راسخ، تمیم، (۱۳۹۰) “آزادی مطبوعات در افغانستان”، : afghanpaper.com
- طنین، ظاهر، (۱۳۸۴) “افغانستان در قرن بیستم”: تهران، عرفان، چاپ اول، ص۱۲۳
- کوچی، عبدالوکیل، “نگاره مختصر به گذشته مطبوعات افغانستان”: mashal.org/blog