روی دیگر کابل؛ نشستهای فرهنگی
راه مدنیت: در چند روز گذشته انجمنها و کافههای شهر بهگونه گسترده شاهد برنامههایی ادبی، فرهنگی و هنری بود. اگرچه این کار بیسابقه نیست، اما علاقۀ جوانان به چنین محافل در حال افزایش است.
روز جمعه (1 سنبله) انجمن ادبی خیرخانه، برنامۀ را تحت نام «داستان کوتاه در افغانستان» برگزار کرده بود. منوچهر فرادیس سخنران این مجلس، در مورد چگونگی به وجود آمدن و سیر داستان کوتاه در کشور برای مخاطبان سخن راند.
در همان روز و همان ساعت در گوشۀ دیگر از پایتخت، انجمن قلم افغانستان، برنامه نقد و رونمایی کتاب «الف یا یار» مجموعۀ شعری شاعر جوان؛ بهرام هیمه را دایر کرد و چند برنامه دیگر در انجمنهای ادبی و کافهها از جمله شهر کتاب و کافه خانه دوست برگزار شد.
اگرچه این روزها کابل گواه اتفاقاتی خوبی نبوده است و در حملات تروریستان به این شهر دهها نفر جانهایشان را از دست دادند، اما نویسندگان به عنوان بلندگوهای صدای مردم قلم زده و بیزاریشان را از جنگ و خشونت ابراز کردهاند.
با این همه اما امید به زندگی در این شهر به خوبی محسوس است. نه بهگونۀ که این امید به زندگی نفیکنندۀ وضعیت المناک همشریان دیگر باشد؛ بل دردی است که احساس، آن را به نظم و نثری مبدل کرده که شالودۀ درد و رنج اوضاع فعلی است.
در شهری که همه دچار روزمرگی و دغدغههای شخصی هستند و جنگ بر همه چیز، از ادبیات تا فرهنگ، از فرهنگ تا هنر و از هنر تا اجتماع سایه افکنده؛ داشتن تفریح و اشتراک در برنامههای ادبی برای علاقهمندان نیاز جدی است.
اهمیت این برنامهها در چیست و چه تاثیری بر زندگی مردم دارد؟
بهرام هیمه، شاعر جوان در این مورد میگوید:« برگزاری برنامههای ادبی تاثیر اجتماعی دارد، ادبیات و هنر، جنگ و خشونت را نفی میکند و این برنامهها سبب شکلگیری روابط خوب اجتماعی میشود.»
به باور برگزارگنندگان، این برنامهها برای ترویج فرهنگ همدیگرپذیری و ایجاد آشتی بین هنر و مردم مؤثر است و سبب میشود تا هنرمندان و نویسندگان تازهکار، به پیشبرد این برنامهها ترغیب شوند.
شفیقالله زاور، یکی از برگزارکنندگان، هدف انجمنهای ادبی را روشنگری در جامعه میداند که فرهنگیان باید در قالبهای شعر، داستان، موسیقی و نقاشی به مردم عرضه کنند.
این برنامهها تا حدی مورد استقبال قرار گرفته و اشتراککنندگان آن را مفید خواندند.
نبی ساقی، یکی از اشتراککنندگان در برنامه نقد ادبی مجموعۀ شعری در انجمن قلم، این برنامه را مفید و آموزنده دانسته و از ادامه نشستهای ادبی-هنری استقبال میکند.
افغانستان در طول تاریخ مهد فرهنگ، هنر و ادبیات بوده است، اما با گذشت زمان این مولفهها دچار تغییر شده و فضای حاکم بر آنها سایه هموار کرده است.
چهار دهه جنگ خانمانسوز در کشور، فرهنگ، هنر و ادبیات ما را دچار مرض کرد و سبب رکود آنها شده است، اما به باور صاحبنظران زمینه برای بازپروری این امور مهم فراهم شده است.
با توجه به تغییر اوضاع سیاسی در افغانستان در چند دهه گذشته، فرهنگ تحت تاثیر افکار و بینشهای متفاوت قرار گرفته است که این کار نشاندهندۀ تأثیرپذیری فرهنگ از ایدیالوژیهای غالب در طول زمان بوده است.
اما سوال اینجاست که در هجده سال گذشته از کدام عینک به وضعیت فرهنگی دیده شده است؟ کارکرد فرهنگی چقدر مورد پذیرش مردم بوده و نهادهای زیربط در این مورد چقدر موفق بودهاند؟
آگاهان میگویند که ادبیات در چهار دهۀ اخیر دچار دگرگونیهای زیاد شده و آثار این دوره باهم بسیار متفاوت است. بهگونه که در بعضی از این دورهها به این پدیدۀ مهم توجهی نشده است و نویسندگان و هنرمندان زیادی به خارج از کشور رفتهاند.
منوچهر فرادیس، شاعر و نویسنده میگوید:« حوزۀ فرهنگ در هجده سال گذشته در حاشیه باقی مانده و توجه جدی که باید به این بخشها میشد، نشده است.»
آقای فرادیس خواهان توجه و سرمایهگذاری بیشتر در عرصه فرهنگ و هنر شده و برگزاری محافل فرهنگی-ادبی را در ترویج فرهنگ کتابخوانی مفید میداند.
ادبیات در زمانههای مختلف تحت تأثیر واقعیتهای اجتماعی قرار گرفته و دچار تغییر شده است. به گونۀ که در چند دهۀ گذشته ادبیات راه پرخم و پیچی را گذشتانده است و با نامهای انقلاب، جنگ و مهاجرت اجین بوده است. در طول چند دهۀ گذشته، نویسندگان افغان تحت تأثیر شرایط اجتماعی قلم زدهاند.
سید طاها فضل