تحلیل

به چه کسی رای بدهیم؟

چیزی نمانده است تا روز سرنوشت‌ساز انتخابات. بدون شک در این روزها پرسشی که بیشتر طرح می‌شود، همین است که در شرایط به‌شدت دشوار، بحرانی و چالش‌های فراوان که وجود دارند، به چه کسی باید رأی بدهیم؟

با درنظرداشت تعدد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، طبیعتا هر کس این سوال برایش مهم است که با توجه به چه معیارها و ارزش‌یابی‌هایی می‌تواند به انتخاب کاندیدای اصلح برای احراز پست ریاست جمهوری کمک کند.

به‌نظر می رسد آسان‌ترین راه برای تشخیص کاندیدا و تیم شایسته و اصلح در نظر گرفتن برنامه‌ها و همین‌طور تعهد، توانایی‌ها و لیاقت‌های افراد در یک تیم کاری است.

مردم با درک درست از برنامه‌ها و استراتیژی‌های جریان‌های مختلف سیاسی باید به آن جریانی که بهترین برنامه‌ها و طرح‌های مدون را دارد رای بدهند. نه اینکه صرف عنوان و اسم اشخاص یا تعلقات گروهی، قومی و جناحی معیار انتخاب باشد. بدون اینکه برنامه‌ها و راهکار عملی برای حل چالش‌های افغانستان را در نظر بگیرند.

یک تعداد از چهره‌ها و آدرس‌ها امتحان خود را برای مردم افغانستان داده‌اند. چه فرصت‌ها و زمینه‌هایی که برای رشد و توسعه اجتماعی به‌وجود آمد، ولی این چهره‌های تکراری و بی‌برنامه فقط فرصت‌سوزی کردند و امکان‌ها و امیدها را به یاس تبدیل نمودند.

اکنون با افزایش سطح آگاهی مردم و رشد شعوری سیاسی و ایجاد زمینه‌های گفتگو، بهتر می‌شود تصمیم گرفت و رأی داد، اما حقیقت امر این است که قوماندان‌خیل‌ها و افراد و گروه‌های زورمند، بخت برگشته‌گان‌اند و دیگر پتانسیل آن را ندارند که رأی و اعتماد مردم را جلب نمایند.

از جهتی چالش‌ها و تهدیدهای داخلی و خارجی که متوجه افغانستان است، چنان پیچیده و دشوار فهم استند که فقط یک تیم متخصص، کارآمد و برنامه‌محور می‌تواند کشور را از این حالت بد نجات دهد.

در سالیان پسین، با وجود کمک‌های جامعه جهانی، چه در عرصه نظامی و چه در عرصه‌های دیگر، هنوز نظام مالی و اداری افغانستان شکننده و دچار فساد و کاستی‌های فراوان است.

حالا مردم منتظراند که بدانند طرح و برنامه گروه‌ها و تیم‌ها در زمینه‌های گوناگون برای ساخت و ساز افغانستان چیست؟ آیا برنامه‌یی برای داشتن یک دولت موفق دارند؟ راهکارها و راه‌حل‌های شان چیست؟ آیا تکت‌های پیش‌تاز این توانایی را دارند که یک حکومت با اقتدار و چابک را شکل دهند و افغانستان را به‌سمت بهتر هدایت کنند؟

این همه پرسش‌هایی هستند که باید شهروندان مسوول در ذهن خود داشته باشند و برای انتخاب بهتر، تعمق و تتبع نمایند.

یک از مباحث جدی دیگر برای مردم، مساله سیاست خارجی حکومت آینده است که با چه مکانیزم و رویکردی قرار است با همسایگان و کشورهای منطقه روابط و سایست برد برد را ایجاد نماییم.

مشکلات و چالش‌های افغانستان در حوزه سیاست خارجی نیز فراوان هستند. اما نباید فراموش کرد که سامان‌دهی به روابط خارجی و دست‌یابی به ثبات در مناسبات با کشورهای جهان زمانی ممکن است که ابتدا در داخل کشور شکاف‌ها و بی‌اعتمادی‌های ملی کاهش یابد و در سطح ملی به یک نوع ثبات لازم دست یابیم.

در این راستا پرسش مردم این است که کاندیدان محترم و تیم همراه‌شان چه استراتژی و برنامه مدونی را روی دست گرفته‌اند؟

فضای داخلی کنونی کشور یک فضای سردرگم و ناروشن است که نمود آن در رفتار خارجی کاملا مشخص است. بی‌پروایی‌هایی که در رفتار سیاست خارجی افغانستان وجود دارد در درازمدت افغانستان را در منطقه آسیب‌پذیر می‌سازد. نهادهای اداری سیاست‌گذار خارجی  متاسفانه ضعیف‌ترین کارنامه را دارند.

کاندیدان محترم باید به مردم بگویند که در این راستا  چه برنامه‌یی دارند؟ این اجماع سیاسی در داخل افغانستان را چگونه به‌وجود می‌آورند؟

بدیهی است که در نبود چنین اجماع داخلی، ثبات به وجود نمی‌آید و وقتی ثبات به وجود نیاید یک نظام سیاسی آشفته نمی‌تواند روابط خارجی پویا و موثری را در نظام بین‌الملل داشته باشد. بدون شک، تا مناسبات داخلی رونق نگیرد و به یک ثبات نسبی دست پیدا نکنیم، خیلی دشوار می‌نمایید که در راستای سیاست‌گذاری خارجی موفق شویم.

مردم آنقدر درک و درایت دارند که کاندیداها را سبک و سنگین کنند و برنامه‌هایشان را مورد بررسی قرار دهند. در خصوص شایسته‌سالاری آنچه فوق‌العاده مهم و حیاتی است این است که دقیقا مشخص گردد معیار شایستگی و تشخیص شایسته بودن یا نبودن یک فرد برای اشغال یک پست و مقام چیست؟

 اگر تعیین این معیار یک ساز و کار مشخص و روشنی نداشته باشد افراد بر اساس سلایق و اغراض خاص خود معیار تعیین کرده و بر اساس آن انتخاب می‌کنند.

این چیزی است که در جوامع پیشامدرن معمول است و در افغانستان نیز عملا شاهدش بوده‌ایم. بنابراین در تشخیص معیار شایستگی باید ساز و کار و میکانیزم مشخصی مبتنی بر اصل عدالت و لیاقت وجود داشته باشد تا مردم بر اساس آن تصمیم بگیرند و آینده‌ی بهتری را رقم بزنند.

پس وقت آن است که از رأی خود خردمندانه استفاده کنیم و به کسانی رأی دهیم که به‌جای شعار و کلی‌گویی‌ تکراری، برنامه و راهکار داشته باشند و همین‌طور تعهدی برای تأمین عدالت اجتماعی و بهتر ساختن سطح زندگی مردم.

تحلیل روز/ سرمقاله

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا