آدرس صلحخواهی را اشتباه نگیرید!
در اعلامیهیی که از صحفۀ فیسبوک آقای کرزی و از آدرس جمعی از شخصیتهای سیاسی، رهبران جهادی و … نشر شده است، ادامۀ گفتگوهای صلح با طالبان را ضرورت اساسی برای تامین ثبات و برقراری صلح در افغانستان دانسته و برگزاری انتخابات را نفی تلاشهای صلح تعبیر کرده است.
در نتیجهگیری این اعلامیه، هر نوع تزلزل در امر رسیدن به صلح به معنای ادامۀ خونریزی و کشتار مردم در یک جنگ بیمنفعت تعبیر گردیده و مالکیت و مدیریت انتخابات پیش رو نیز بیرون از کنترول دولت ما تعریف شده است.
محتوای این اعلامیه در واقع تاکید بر ادامه گفتگوهای صلح و تعویق انتخابات میباشد که قرار است روز شنبه آینده برگزار شود.
تردیدی نیست که ادامه جنگ و خونریزی، تمدید و گسترش مصبیت مردم است که از دیر سال بدینسو ادامه دارد و در این میان، استقرار صلح و تامین ثبات، آرزو و آرمانهای گمشده مردم است که قربانیان اصلی جنگ محسوب میگردند.
از این رو تحقق صلح یک ضرورت حیاتی شمرده میشود، اما دستیافتن به این ضرورت حیاتی مستلزم تعریف و تدوین راهکارها و میکانیزم دقیق و مشخص میباشد که بتواند به استقرار صلح آبرومندانه منجر گردد.
همه میدانیم از دیرزمانی بدینسو موضوع صلح و میکانیزم دستیافتن به آن بخشی از دغدغههای دولت آقای کرزی بوده و پس از آن در دولت آقای غنی نیز بهعنوان یک موضوع جدی مطرح بوده است، اما حاصل این تلاشها چیزی بیشتر از ادامه جنگ نبوده و چیزی هم به نام ادبیات صلح نیز تولید نگردیده است.
به عبارت دیگر هرگونه تلاش و اقدامی که بهمنظور استقرار صلح در افغانستان صورت گرفته، در فقدان ادبیات صلح و فهم مورد نیاز از شکل و شمایل منازعات جاری بوده است. بدیهی است که در خلای فهم دقیق از صورت و سیرت منازعات جاری، هرگونه تلاش صلحخواهی بدون نتیجه خواهد بود.
موضوع دیگری که در این میان از اهمیت استراتیژیک برخوردار میباشد، آدرس صلحخواهی مردم است که هیچ مرجع و منبعی به غیر از دولت نمیتواند آدرس دقیق و مورد قبول برای مردم باشد.
تلاشهای تکجریانی از آدرس احزاب و شخصیتهای سیاسی برای دستیابی به صلح، ظاهرا امر نیک و خیرخواهانه است، اما این تلاشها بدون هماهنگی و همخوانی با تلاشهای دولت، نه تنها که به استقرار صلح منجر نمیگردد؛ بل طالبان را در موضع برتر قرار داده و راه رسیدن به صلح را پیچیدهتر و طولانیتر میسازد.
دولت فعلی در آستانه تاریخ انقضای خود قرار دارد و قرار است که از دل انتخابات روز شنبه آینده، دولت جدید بیرون آید.
بنابراین رهبران و احزاب سیاسی و شخصیتهای متنفذ کشور اگر واقعا نسبت به تامین صلح باعزت، احساس مسوولیت میکنند و تامین صلح و ثبات را از آرزوهای خود و مردم میشمارند، بهتر است که از برگزاری انتخابات حمایت کرده تا نتیجه این انتخابات منجر به تشکیل دولت منتخب مردم افغانستان گردیده و این دولت منتخب بتواند آدرس قابل قبول مردم برای تلاشهای صلحخواهی و گفتگوهای صلح باشد.
چانهزنیهای سیاسی برای استقرار صلح نیاز به پشتوانه نیرومند دولتی و مردمی دارد. به جز یک دولت یکپارچه و یکصدا هیچ منبع و مرجع دیگری نمیتواند آدرس قدرتمند مردم قرار گرفته و در گفتگوهای صلح موثر واقع شود.
از همین رو خوب است که این رهبران سیاسی و شخصیتهای جهادی به جای پرداختن به علایق و سلایق شخصی خود، از دایره منافع گروهی بیرون آمده و تلاشهای دست یافتن به صلح را یک امر ملی قبول کرده که تحقق آن از آدرس یک دولت مقتدر امکانپذیر میگردد.
تردیدی نیست که برگزاری انتخابات روز شنبه با چالشهای جدی و پرهزینه مواجه خواهد بود، اما این واقعیت را نیز باید پذیرفت که بهرغم تمام دستدرازی و دستبردهای احتمالی در نتایج انتخابات، حضور مردم در پای صندوقهای رای، سرنوشت این انتخابات را تعیین خواهد کرد.
گردهمایی و همایشهای انتخاباتی اخیر، با تمام معایب و مشکلاتش باز هم دلبستگی و حساسیت مردم را نسبت به سرنوشتشان به نمایش میگذارد که گذشتن از کنار آن هر نوع محاسبات سیاسی را دچار اختلال خواهد کرد.
آخر کلام حرف حسابی و منطقی این است که هیچ آدرسی به غیر از دولت افغانستان نمیتواند آدرس صلحخواهی مردم قرار گرفته و هیچ تلاشی خارج از مجرای دولت نمیتواند راههای رسیدن به استقرار صلح آبرومندانه را در افغانستان هموار نماید.
تحلیل روز/ سرمقاله