تحلیل

طالبان؛ مدافعان دین یا قاچاق‌بران شراب و تریاک؟

سلیمان انتظار

طالبان ظاهرا هویت دینی دارند و جنگ و کشتارشان را اسلام‌خواهی و کفرستیزی تفسیر و تبلیغ می‌کنند.

جذبه طالبان برای کسانی که در صفوف آنان می‌پیوندند، نیز استفاده از شگردهای دینی‌مذهبی‌اند که با برجسته ساختن عقاید و سنت‌های اولیه اسلامی، از یک‌طرف به اعمال و رفتارشان مشروعیت می‌بخشند و از طرف دیگر کثیری از جوانان بیکار و مردان سنتی که اغلب به شغل دهقانی مشغول‌اند هدف شستشوی ذهنی قرار داده و با بر افروختن احساس دینی‌مذهبی آنان، زمینه جذب آنها را در صفوف جنگی خود فراهم می‌کنند.

البته در پشت این قضیه کارشناسان آموزش‌دیده و مجربی قرار دارند که به خوبی از قدرت ابزاروارگی آموزه‌های دینی‌مذهبی در یک جامعه مذهبی دینی آگاهند و به‌همین دلیل رهبری طالبان را در استفاده ابزاروارگی آموزه‌های دینی یاری می‌رسانند.

البته از کنار این واقعیت نباید به آسانی عبور کرد که ایالات متحده امریکا در دهه پایانی جنگ سرد، هزینه‌های سرسام‌آوری در راستای ابزاروارگی آموزه‌های دینی مصرف کرد و بذر اسلام سیاسی را چنان پاشید که پس از مجاهدین، طالبان، القاعده و داعش رویید.

در آن سوی قضیه اما پشت پوشه دینی‌مذهبی طالبان چیزهای دیگری پنهان‌اند که درک و شناخت آن برای مردم و همچنان برای بسیاری از طالبان که تحت تاثیر باورهای دینی به این گروه پیوسته، پیچیده و دشوار است.

نخست این‌که تشکیل، آموزش و تجهیز طالبان در پاکستان و وارد کردن آنان در فضای سیاسی نظامی افغانستان، خود یک امر استخباراتی می‌باشد که فقط در راستای منافع استراتیژیک حامیان خارجی آن قابل تفسیر می‌باشد که در آن زمان شرکت نفتی بریداس ارجنتاینی و یونیکال امریکایی نیز از تمویل‌گران طالبان محسوب می‌گردیدند. ایالات متحده امریکا در برابر پیش‌روی طالبان سکوت کرده بود و عربستان سعودی سخاوت‌مندانه از گسترش طالبان حمایت می‌کرد.

مردم بی‌دفاع افغانستان سال‌های فراوان در شعله‌های بی‌رحم جنگ جان دادند تا اینکه چرخ فلک خلاف میل اربابان قدرت چرخید و برج‌های دوگانه تجارت جهانی در امریکا توسط القاعده فرو ریختند و طالبان که در افغانستان به القاعده پناه داده بودند، شامل فهرست تروریزم بین‌المللی گردیدند.

سرانجام توسط ضربات نفس‌گیر نیروهای ایالات متحده از اریکه قدرت بر زمین افتاده و به همان جایی برگشتند که از آنجا سر بر آورده بودند. پس از چند سالی طالبان اما دوباره جان گرفتند و به دلایل مختلف که ذکر آن‌ها در این جستار نمی‌گنجد، امروز به‌عنوان شریک قدرتمند معادلات سیاسی در افغانستان چانه‌زنی می‌کنند و مخالفت با دولت مشروع افغانستان را استقرار نظام اسلامی طالبانی تفسیر می‌نمایند!

بر اساس گزارش رادیو آزادی و به نقل از منابع دولتی، بسیاری از فرماندهان طالبان در ولایات شمال افغانستان علاوه بر قاچاق مواد مخدر بر قاچاق مشروبات الکلی نیز دست دارند و از این راه سود و منفعت مالی کلان نصیب‌شان می‌گردد.

البته بحث قاچاق مواد مخدر از دیرباز بخشی از منابع پردرآمد طالبان به‌خصوص در هلمند بود که به دلیل کراهت کمتر چرس و تریاک در سنت‌های افغانی، در قضاوت عامه چندان حساسیت‌برانگیز نبود، اما قاچاق مشروبات الکلی که در فرهنگ و آموزه‌های سنت و باورهای دینی مردم افغانستان سخت حساسیت‌برانگیز می‌باشد، چیزی نسبتا جدیدی است که در سال‌های پسین فرماندهان طالبان به آن رو آورده‌اند.

در سال‌های پسین و به‌خصوص در ماه‌های اخیر گروه طالبان از بلندای قدسیت دینی‌مذهبی فرو افتاده‌اند و انسان‌های عاقل این سرزمین دیگر جنگ و جنون آن‌ها را به‌هیچ عنوان یک امر دینی و در راستای تحقق قدسیت دینی نمی‌دانند، اما قاچاق شراب در رده‌های بالای فرماندهی این گروه، بیان روشن و سادۀ این واقعیت است که توسل به آموزه‌های دینی‌مذهبی توسط طالبان، چیزی بیشتر از یک روپوش برای جنایت و خیانت آن‌ها نیست.

حالا روشن شده است که طالبان برای تحقق فضیلت‌های دینی نمی‌جنگند؛ بل جنگ برای دست‌یافتن فرماندهان و رهبران این گروه به ثروت و پول و تحقق اهداف استخباراتی بیگانگان به‌خصوص کشورهای همسایه می‌باشد که با استفاده از روپوش آموزه‌های دینی صورت می‌گیرد.

به عبارت دیگر، شعارهای مذهبی‌دینی چیزی بیشتر از یک وسیله برای طالبان نیست. از همین رو آنچه در زیر پوست طالبان می‌گذرند، از قاچاق تریاک و هرویین تا قاچاق مشروبات الکلی، ماهیت اصلی این گروه را به نمایش می‌گذارد که از چشم کثیری از مردم افغانستان تا هنوز پنهان مانده است.

رهبران و فرماندهان طالبان برای اسلام و آبادی افغانستان نمی‌جنگند؛ بل اکثریت آنها بخشی از کارتل‌های بین‌المللی و منطقه‌یی مواد مخدرند که احساسات و عواطف دینی‌مذهبی مردم افغانستان را وسیلۀ ثروتمند شدن خود و تحقق اهداف دشمنان مردم افغانستان قرار داده‌اند.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا