فرشته حسینی
چند روزی بود همکاران ارشد روزنامه بسیار مشکوک بودند. مدام گوشه و کنار حویلی برای خودشان جلسه می‌گرفتند؛ چای سبز و سیاه و قهوه می‌نوشیدند و پچ‌پچ می‌کردند. من هم که این هفته با تعطیلات ناگهانی پسرم روبه‌رو شده بودم و مجبور بودم با خودم هر روز بیاورمش، بیشتر تلاش می‌کردم جلو دید همکاران به‌خصوص آقای رییس نباشم و حس کنجکاوی‌ام را که مثل خوره روحم را در انزوای گوشه اتاق سردم می‌خورد و می‌تراشید، نادیده بگیرم.
اما شما قضاوت کنید. یک زن یا مرد افغان تا کی می‌تواند جلوی این خصلت ملی‌اش (فضولی) را بگیرد؟ تازه من جلو کنجکاوی‌ام را بگیرم، همکاران چطور می‌توانستند این‌قدر رازدار باشند؟
به نظر من این حجم از رازداری، آن‌هم در یک روزنامه واقعا غیر طبیعی بود! به هر حال بعد چند روز انتظارها به پایان رسید و من را هم صدا کردند تا به شاهکارشان اعتراف کنند. به نظرتان این مغزهای متفکر در این چند روز چه می‌کردند؟
بله. قضیه از این قرار بود، که قرار شد، که قرار گذاشتیم روزنامه تنوع بیشتری داشته باشد. چقدر هم با خوشحالی این خبر را به من دادند. احتمالا فکر می‌کردند ممکن است از خوشی سکته کنم و برای همین دیرتر خبر را به من شنواندند. چون قرار است کارم دو یا سه برابر شود.
البته من طی یک تلاش مذبوحانه برای رفع خطر، به اطلاع آقای رییس و همکاران محترم رساندم که شما خوانندگان عزیز را خیلی جدی گرفته‌اید و نسل روزنامه‌خوان این روزها در تمام دنیا دارد به سمت انقراض می‌روند. اما متاسفانه کسی من را جدی نگرفت و همچنان مصمم هستند که بر تنوع مطالب و وزن روزنامه بیفزایند.
برای همین من برای حفظ آبروی شما مخاطبان عزیز، بالا بردن سطح مطالعه در جامعه و گرفتن جایگاه ویژه در رنکینگ جهانی روزنامه‌ها، پیشنهاد کردم یکی از صفحه‌های روزنامه، صفحه «سبک زندگی» باشد. یک صفحه پر از مطالب جالب و هیجان‌انگیز و به درد بخور.
صفحه‌های دیگر را می‌گذاریم برای اهل سیاست و آدم‌های جنگی و صلحی و دنبال پست و مقام. این صفحه اما مال زندگی و حرف‌هایی باشد که اهمیتش را در شلوغی مدرن گم کرده است.
اما قرار نیست در این صفحه فقط ما حرف بزنیم و شما فقط حالش را ببرید! قرار است که شما مخاطبان هم تکانی به خودتان بدهید تا سبک زندگی‌مان یک چیز آبرومندانه از آب دربیاید.
رابطه ما اینجا شبیه شبکه‌یی اجتماعی خواهد بود. ما به شما پیشنهاد و اطلاعات می‌دهیم و شما به ما بازخورد/ فیدبک. از ما سوال کنید و ما سعی می‌کنیم که جواب‌های درست را برایتان پیدا کنیم.
و اما موضوعاتی که در اینجا با شما در میان خواهیم گذاشت شامل هر چیزی است که شما در زندگی با آن قرار است روبرو شوید، بسازید، بکوبید یا هر کار دیگری که می‌شود کرد! چیزهایی مثل محیط زیست، مد و لباس، وسایل خانه و ….
در پایان، مطمینم شما چون قبلا هیچ‌وقت چنین صفحه دوست‌داشتنی در روزنامه‌ها ندیده‌اید و نداشته‌اید، روزنامه نمی‌خواندید و با آن قهر بودید، از این پس قرار است یک روزنامه‌خوان حرفه‌یی شوید. این‌طور نیست؟
سلام به شما خوبان،
سلام به دست اندرکاران روزنامه وزین راه مدنیت،
سلام به بانو فرشته حسینی با این پیشنهاد زیبا و مزه دارش.
واقعاً از عنوان پیشنهادی شان خوشم آمد، همین دیروز مقاله یی را در باره سبک زندگی اسلامی نوشتم و ان شاءالله آن را خواهم فرستاد تا اگر درین صفحه اقبال نشر بیابد. امید دوستان نیز عنایت فرمایند و سبک های پیشنهادی شان را بفرستند تا حظ ببریم.
با درود فراوان
تشکر از توجه تان. امیدواریم که بعد ازاینهم خواننده ما باشید. منتظر دیدگاه هایتان هستیم.
عالی است زایش این صفحه جدید. گام ارزشمندی است. آیا خوانندگان در حد فیدبک حق دارند و یا آنچه زمانی به نظر شان ارجناک باشد و درباره آن میتوانند سطر های بنویسند؟
با سلام.شما خواننده عزیز هرنظری که داشته باشید از نقد و یا مقاله ای که در این باره نوشته باشید میتوانید ارسال کنید .
ما سبک زندگی در همه موارد داریم اما این سبک ها باید از بنیاد تغییر کنند. در مورد لباس مردان، لباس آنان باید تقلیل پیدا کند به کت و شروال، زنان در قدم نخست برقعه را آتش بزنند. آهسته آهسته همه چیز تغییر می کند.
درست است.اما تغییر سبک به سرعت انجام نمیشود باید کم کم و با احتیاط پیش رفت.
درست است.اما تغییر سبک به سرعت انجام نمیشود باید کم کم و با احتیاط پیش رفت.