نقض گستردۀ حقوق بشر؛ کودکان سربازان ارزان جنگ
سوء استفاده از کودکان در جنگ بهعنوان سرباز در افغانستان یکی از موارد جدی نقض گسترده حقوق کودکان و دارای پیامدهای وحشتناک اجتماعی و تهدیدی برای جامعه سالم در آینده است.
یکی از موارد جدی نقض گستردۀ حقوق بشری، شرعی و قانونی کودکان، توسط گروههای افراطی خشن از جمله طالبان، استفاده از آنها بهعنوان سرباز جنگی است. هرچند این مورد از آغاز تحرک دوبارۀ طالبان دیده شده است، اما از سال۱۳۹۲ تاکنون، بهحدی رایج شد که به یکی از نگرانیهای جدی فعالان حقوق کودکان مبدل شده است.
در گزارشی که در سال۲۰۱۶ از طرف سازمان نظارت بر حقوق بشر و کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان منتشر شد، آمده است: «کودکانی که از سیزده تا هفده سال عمر دارند، بیشتر از سوی طالبان جذب شدهاند و از بیشتر آنها برای حملات استفاده میشود.»
طبق همین گزارش: «استفاده از اطفال برای انتقال مواد منفجره یا مواد جنگی، همچنین تعبیه مواد جنگی از جمله در حملات انتحاری و حتا در بعضی موارد بهخاطر مقاصد استخباراتی صورت گرفته است.»
به اساس معلومات ارایهشده در این گزارش: «در گذشته قوماندانان طالبان، کودکان را برای آموزش جنگ به وزیرستان شمالی میفرستادند، اما حالا به گفته باشندههای محلی، طالبان در سه ولسوالی کندز که در کنترول این گروه است، آموزش جنگ را در سطح منطقه آغاز کردهاند.»
هرچند گزارشهای تحقیقی مفصل از ساحات تحت پوشش طالبان و سایر گروههای خشن متعارض به دلیل عدم دسترسی نهادهای ناظر، منتشر نشده؛ اما کسانی که با محلات تحت پوشش طالبان ارتباط دارند، این موارد را مکررا نقل کردهاند.
در حال حاضر فراتر از کندز، در بسیاری از مناطق تحت کنترول طالبان، از جمله در بدخشان نیز آموزش کودکان بهعنوان نیروی جنگی جریان دارد.
یکی از باشندههای محلی از بدخشان که نخواست از او نام برده شود؛ به راه مدنیت گفت: «در برخی مناطق بدخشان، آنها را بدون آموزش به جبهات میفرستند.»
شاهدان میگویند: «در بعضی محلات تحت کنترول طالبان، برخی قوماندانهای وابسته به آنها، کودکان را بهعنوان محافظ شخصی استخدام میکنند.»
اما چرا طالبان کودکان را استخدام میکنند؟
سه علت اساسی وجود دارد. یکی این که آنها انعطافپذیرند، زود فریب تبلیغات دینی طالبان را میخورند و بیباکانه دست به اقدام میزنند. این قشر بهدلیل خونگرمی و خامسن بودن؛ وقتی اسلحه یا هر مواد جنگی بهدست میگیرند، به وحشیانهترین شکل و بدون سنجیدن پیامد، مشروع یا غیر مشروع بودن عمل، دست به هر اقدامی میزنند.
برخی از این کودکان به دلیل فشارهایی که به خانوادههایشان وارد میشود، یا بیسرپرست و بدسرپرست هستند، به این گروهها میپیوندند.
استفاده از کودکان هم از لحاظ قوانین و عرف بینالمللی و هم طبق آموزههای دینی و قوانین افغانستان جرم است.
طبق آموزههای دینی هیچکس از حد توانش بالاتر مکلف به انجام کاری نیست. بر اساس برخی متون اسلامی، تکلیف جنگ و حتا جهاد از سه گروه برداشته شده که یکی از آنها کودکان است. پس معلوم نیست طالبان که خود را منادی شریعت میدانند، به اساس کدام اصل دینی کودکان را به چنین اعمالی وامیدارند؟
این جنایت از بس شنیع است و باعث رنجش اذهان بشریت میشود، طبق اساسنامه روم، یکی از جرایم جنگی شناخته شده و طبق این سند بینالمللی مرتکبین آن بیکیفر نخواهند ماند.
بهاضافه آن، این عمل پیامدهای اجتماعی وحشتناکی دارد. کودکان بهعنوان آسیبپذیرترین گروه جامعه، همواره در جنگها و فشارهای ناشی از درگیری و عدم توانایی بدنی و فزیکی و بیتجربگی، بیشتر از دیگران قربانی میشوند. کشته یا زخمیشدن آنها باعث آسیبهای اجتماعی برای بازماندگانشان میشود که تا آخر عمر داغ آن را فراموش نمیکنند.
تجاوز جنسی به کودکان نیز تقریبا عملی پذیرفتهشده است و در بیشتر جنگها اتفاق میافتد.
خلاصه حضور کودکان در جنگ، آنها را به افراد منزوی، انتقامجو، خشونتطلب و جانی حرفهیی مبدل میسازد و در نتیجه نه تنها تهدیدی بزرگ برای امروزیان، بل برای نسل آینده نیز خواهند بود.