داعش پس از بغدادی در افغانستان
«دولت برای شکست داعش باید ایدیالوژی آنها را هدف قرار دهد نه صرف گروههای آنان را»
گزارش: روچی کمار/ ترجمه: جواد دروازیان/ منبع: هندو
پژوهشگران میگویند که مرگ رهبر داعش، به دولت افغانستان این فرصت را فراهم کرده است تا برای تضعیف داعش گام بردارد.
در تاریخ 26 اکتوبر، ایالات متحده اعلام کرد که رهبر دولت اسلامی، ابوبکر البغدادی، در اثر یک عملیات در جریان حمله به خانه او در ولایت ادلب سوریه کشته شد. بغدادی از زمان تاسیس، رهبر شورشیان داعش بود و حملات و حشتناک زیادی را در عراق، سوریه و جاهای دیگر انجام داده بود.
انتظار میرود که مرگ وی باعث تضیف سازمان «دولت اسلامی» در جهان، مخصوصا در افغانستان شود.
دولت اسلامی یا داعش که شاخه منسوب به آن در افغانستان دولت اسلامی ولایت خراسان است، در چند سال گذشته در افغانستان رو به افزایش بوده است. اعضای این گروه که بیشتر در شرق افغانستان، ننگرهار حضور دارند، چندین حمله انتحاری انجام دادهاند که در اصل اقلیتهای این کشور مورد هدف آنان قرار گرفتهاند.
از 5117 تن تلفات غیر نظامی که امسال سازمان ملل متحد گزارش داده است 1013 مورد آن به شاخه خراسان داعش در افغانستان نسبت داده شده است، از جمله بمب گذاری انتحاری در یک مراسم عروسی در اگست در کابل که منجر به کشته شدن بیش از 90 تن شد.
ظهور داعش در افغانستان، کشوری که در اکثر درگیریها ویران شده است، یک مسأله بغرنج است. داعش هنوز یک گروه شوروشی ستیزهگر است که گاهی همزمان در چندین جبهه میجنگد.
عمر صدر میگوید: «در حالی که ایدیالوژی کلانتر این گروه موفق به یافتن راهی به سوی رادیکالیسم در بخشهای از افغانستان گردیده است، اما فقدان احساسات ناسیونالیسیتی نسبت به آنها، مانند آنچه از سوی طالبان ارایه میشود، مانع گسترش آنها شده است.
این استاد دانشگاه امریکایی افغانستان در کابل گفت: «با اینکه ایدیالوژی تاثیر خود را دارد، اما داعش در افغانستان نتوانسته است خود را با ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه افغانستان وفق دهد. جامعه افغانستان نسبت به عراق و سوریه از نظر اجتماعی، قومی و قبیلهیی تفاوتهای فاحش وجود دارد. به همین دلیل آنها برای یافتن پایگاه مستحکم دچار چالشهایی هستند.»
در عین حال، دولت اسلامی ولایت خراسان، از نظر سازمانی از دولت اسلامی عراق و سوریه مستقل است.
آقای صدر به هندو گفت: «وقتی شما درباره افغانستان صحبت میکنید، در بین افراد استخباراتی درباره ریشههای داعش در منطقه اختلاف نظر وجود دارد.
به طور نمونه، امرالله صلاح (رییس سابق سازمان اطلاعاتی افغانستان) میگوید که داعش در افغانستان از نظر ساختاری یا سازمانی با داعش در غرب آسیا ارتباط ندارد.
برخی از پژوهشگران به این باورند که داعش در افغانستان توسط آی.اس.آی در پاکستان و برخی کشورهای دیگر ساخته شده و گماشته میشوند.
با وجود این، مرگ بغدادی، فرصت مقابله را برای دولتهای کشورهای متاثر از شورش داعش فراهم میکند.
حسین احسانی؛ پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتیژیک افغانستان گفت: »احتمالا جنگندگان آی.اس.کی.پی که رهبر خود را از دست دادهاند، برای مدتی ناامید و روحیه خود را از دست میدهند. همچنین این احتمال وجود دارد که بسیاری از افراد وابسته به این گروه، به گروههای دیگری بپیوندند که مشابه آنهاست.«
او افزود که همچنین نبود رهبری و هرج و مرج میتواند راه را برای تشکیل سازمان جهادی دیگر هموار سازد. «به طور مثال، پس از مرگ اسامه بن لادن، القاعده تضعیف شد، در چنین وضعیت داعش به عنوان گروه تروریستی قویتر ظاهر گردید.
هر دو تحلیلگر به این باورند که برای اطمینان از شکست دولت اسلامی ولایت خراسان، دولت باید ایدیالوژی آنها را هدف قرار دهد نه صرف گروههای آنان را.
احسانی گفت: «این گروهها در کشورهایی به دنبال نفوذ هستند که حاکمیت آنان ضعیف است. اگر دولت افغانستان موقعیت خود را تقویت کند، به ویژه در این دوره که رهبری آنها ثابت نیست، میتواند دولت اسلامی خراسان را سرنگون کند. همچنین دولت باید ایدیالوژی آنها را هدف قرار دهد نه فقط گروهها را.
آقای صدر؛ استاد دانشگاه امریكایی به دولت توصیه میکند که از قدرت ناسیونالیسم افغانستان در برابر ماهیت خارجی ISKP استفاده كند. وی گفت: «مدتی بحران رهبری و مشروعیت به وجود خواهد آمد. دولت افغانستان باید وقت را غنیمت شمارد و احساسات ناسیونالیستی را علیه این گروه بسیج کند. مواردی وجود دارد که اجتماع محلی علیه داعش در داخل افغانستان بپا میخیزند.»
با این حال، دولت افغانستان شکننده است و برای مقابله با داعش به اقدامات فراتر از عملیات نظامی ضرورت دارد.
آقای صدر گفت: »داعش در ولسوالیها و محلاتی فعالیت میکند که در بیشتر آنها دولت حضور ندارد. آسیبپذیری دولت باعث شده است که زمینه فعالیت برای بازیگران غیر دولتی فراهم شود. پس، مقابله نظامی با آنها کافی نیست. در نظام دولتی و دولت نیاز به تقویت برنامههای آموزشی ضد رادیکالیسم ضرورت است.«
بنابراین « نیاز به تلاش بیشتر در سطوح مختلف اجتماعی، آموزشی، فرهنگی برای درک این مساله است که چرا مبارزان ستیزهجو به ایدیالوژی دولت اسلامی میپیوندند.
روچی کمار؛ خبرنگار مستقر در کابل